فرزاد علیزاده در گفت و گو با ایسنا، گفت: تا حدود پنج دهه قبل منابع آبی در ایران چندان موضوعیتی به لحاظ پتانسیل بحران زایی به وجود نیاورده بود، اما همزمان با آغاز روند توسعه و برنامههای توسعه در پیش از انقلاب و متعاقب آن، آب و منابع آبی در ایران به تدریج از معضل به بحران تبدیل شد.
علیزاده ادامه داد: در سرزمین نسبتا پهناور ایران، مدیریت منابع آب از دیرباز مورد توجه ایرانیان بوده است. کاوشهای انجام گرفته در شوش، کاشان، جیرفت و… گواهی میدهد که کشاورزی در این سرزمین قدمتی ۱۰ هزارساله داشته و سرزمینهای میان کوهی و غربی زاگرس مهمترین خاستگاه کشاورزی، مدیریت منابع آبی و تمدن اثرگذار در جهان بوده است. اما چه عواملی سبب شد که تمامی تجارب و دانش نیاکانمان را فراموش کردیم و کشورمان را به لبهی پرتگاه نابودی منابع آبی رساندیم؟
وی افزود: پاسخ چندان دشوار نیست؛ تقلید از الگوی توسعه غیربومی و توسعه بر اساس مدلهای غربی در بخش آب از دهه ۳۰ شمسی در کشور ما آغاز شد و به کارگیری نسنجیده فناوری و تکنولوژی نابخردانه تا به امروز ادامه دارد. بعد از انقلاب هم به غلط، سدسازی به عنوان تنها رویکرد تأمین آب کشور معرفی شد.
علیزاده تصریح کرد: تا قبل از انقلاب کمتر از ۲۰ سد ساخته شده یا در دست مطالعه داشتیم اما اکنون هزار سد ساخته شده یا در دست مطالعه و ساخت داریم ! هزار سد بر روی ۵۰۰۰ رودخانه فصلی یا دائمی کشور که هر کدام به نوعی، از ورود فاضلاب و تجاوز به حریم بستر گرفته، تا برداشت شن و ماسه، صید غیر مجاز و یا انحراف از مسیر اصلی آسیب دیدهاند.
این فعال محیط زیست گفت: قرار گرفتن ایران در عرض جغرافیائی ۲۵ تا ۴۰ درجه، کشور ما را از نظر آب و هوائی در رده کشورهای خشک و نیمه خشک قرار میدهد. کمربند بیابانهای دنیا از کشور ما میگذرد (عرض ۳۰ درجه) این شرایط آب و هوائی، متوسط بارش در کشور را تا ۲۳۵ میلیمتر (یک سوم متوسط جهانی) کاهش میدهد. این در حالی است که متوسط بارش جهانی حدود ۶۰۰ میلیمتر است و ما در ۸۰ درصد از نواحی کشور شاهد بارشهائی کمتر از ۱۰۰ میلی متر در سال هستیم.
وی خاطرنشان کرد: حدود ۷۰ درصد از همین مقدار اندک نزولات آسمانی نیز در پشت سدها تبخیر میشود! در بسیاری از مناطق کشور کشاورزی و کشت دیم در جریان است. در حالی که اصولا کشت دیم در مناطقی که میانگین بارش در آن کمتر از ۳۵۰ میلیمتر باشد از نظر علمی ممنوع و غلط است و تنش آبی را افزایش میدهد. در ۶۰۰ دشت کشور که نیمی از آنها دشت ممنوعه به شمار میآید، آب برداشت میشود. حدود یک میلیون حلقه چاه آب در کشور وجود دارد که نیمی از آنها غیر مجاز است.
علیزاده اظهار کرد: میزان برداشت آب از منابع سفرههای آب زیرزمینی کشور سالیانه ۵۰ میلیارد متر مکعب است (دوبرابر حد مجاز) که عموما صرف کشاورزی میشود و به بیان دقیقتر ۹۰ درصد صرف کشاورزی، سه درصد صرف صنعت و هفت درصد صرف شرب و مصارف خانگی میشود.
این فعال محیط زیست گفت: ما حتی از ذخیره آب استراتژیک کشور نیز در حال برداشت هستیم. (ذخیره آب استراتژیک ۵۰۰ میلیارد متر مکعب است که سالانه پنج میلیارد آن را برداشت میکنیم.) این روند توسعه نابخردانه در بخش مدیریت منابع آبی و توسعه ناپایدار و افسارگسیخته در کشاورزی کشور تا آنجا پیش رفته است که هم اکنون کشور با بحران روزافزون کم آبی و تنش آبی مواجه است. فرونشست زمین در مناطق مرکزی کشور به سالی ۱۵ سانتیمتر رسیده است و سطح آبهای زیرزمینی در دشتهای مرکزی سالیانه یک متر و نیم کاهش پیدا میکند!
وی ادامه داد: با این حال متولیان امر در کشور مشغول انتقال آب به کویر مرکزی ایران برای تولید فولاد و پسته و کشاورزی و صنایع پر آب بر هستند. پرسش اساسی این است که با این وضعیتی که از نظر بحران آبی در آن به سر میبریم، چرا باید در مرکز کشور در استان گرم و خشک یزد مشغول پرورش ماهی باشیم؟ و در خراسان کروکودیل پرورش دهیم؟
علیزاده گفت: با توجه به موارد یاد شده و شرایط نسبتا وخیم آب در برخی استانهای محروم، و همچنین مساله الگوی مصرف و فقدان مصرف بهینه، هم اکنون در میانه بحران قرار داریم. ضروری است راهکارهای اساسی جهادی و ضرب العجل برای برون رفت از این شرایط که گریبانمان را گرفته است هرچه سریعتر اجرا شوند. باید در نظر داشت موضوع بحران و تنش آبی در کشور باید به صورت همه جانبه بررسی و برای آن راهکار ارائه شود.
وی ادامه داد: حضور گلههای دام سنتی (بین ۶۰ تا۸۰ میلیون رأس) در عرصههای طبیعی که هدفی جز ارضای عطش سیری ناپذیر ما برای مصرف گوشت و پروتئین حیوانی ندارد جدا از اینکه زیستگاه حیات وحش را به خطر میاندازد و بیماریهای مشترک را به آنها منتقل میکند، باعث سم کوب شدن خاک و نفوذ ناپذیری آب به سفرههای زیرزمینی شده و با اندک بارشی سیل راه میافتد! توسعه کشاورزی تا زیر درختان جنگلی، پاک تراشی جنگلها برای ایجاد مرتع و ایجاد زمین برای کشاورزی، مصیبت دیگری است که باعث نابودی جنگلهای زاگرس در غرب و هیرکانی در شمال کشور شده است. فراموش نکنید این ریشههای درختان هستند که نزولات آسمانی را به سمت سفرههای زیرزمینی هدایت میکنند.
وی افزود: سد سازی در کشور بایستی بی درنگ متوقف شود، پروژههای انتقال آب که به تازگی در کشور باب شده است فجایع محیط زیستی هولناکی را نهیب میزند. انتقال آب علاوه بر هزینه هنگفت که اساسا غیر اقتصادی و مقرون به صرفه نیست، صدمات جبران ناپذیری را به واسطه شیرین سازی در مبدا به همراه دارد که باعث بروز مشکلات عدیده محیط زیستی و تنشهای قومیتی میشود. این نوع پروژهها عموما بدون در نظر گرفتن توان اکولوژیکی سرزمین اجرائی میشود در حالی که اساسا نباید بدون بررسی اثرات ارزیابی محیط زیستی مجوز آغاز به کار بگیرند.
علیزاده گفت: وقت آن رسیده است که راهکاری اساسی برای وضعیت کشاورزی در کشور که هنوز بخش عمدهای از آن غرقآبی است ارائه شود. آیا نباید محصولات استراتژیکی مثل (خانواده غلات) از انواع غیر استراتژیک مانند (فلفل دلمه، گرمک، هندوانه، خربزه ، کیوی و..... ) که اساسا صرفه اقتصادی ندارد و منابع آبی کشور را حیف و میل میکند تفکیک و فکری به حال آن بشود؟ از این رو لازم است کشت گندم و برنج که محصولاتی پر آب بر هستند در شهرهای خشک و کم بارش متوقف و معیشت جایگزین یا حتی اجاره زمین توسط دولت و پرداخت ماهیانه حقوق به کشاورزان در نظر گرفته شود.
وی تصریح کرد: از طرفی، وضعیت پسماند و تولید زباله در کشور اسفبار و فاجعه بار است. به ازای هر شهروند روزی یک کیلوگرم زباله تولید میشود. از این مقدار، تنها ۳۵ هزار تن تفکیک و بازیافت میشود و مابقی آن که حدود۵۰ هزار تن زباله است در طبیعت رها میشود. یک میلیون لیتر شیره حاصل از این زبالهها روزانه وارد رودخانهها، ساحل و دریا، دشت و جنگلها و در نهایت راهی سفرههای زیرزمینی میشود؛ این میزان آلودگی در عمل به آلوده و غیر قابل مصرف شدن میلیونها لیتر آب منجر میگردد. این درحالی است که امروزه کشورهائی همچون چین مشغول برداشت زبالههای پلاستیکی از اعماق دریاها و بازیافت آن و تولید محصولات جدید هستند.
وی خاطرنشان کرد: ترمیم، با سازی و نگهداری شبکههای فرسوده آب شهری به منظور جلوگیری از نشت آب یکی دیگر از راههای برون رفت از بحران آبی کشور است . مقررات ملی ساختمان و استانداردهای طراحی شبکههای آب باید تغییر یابد .بازیافت آب ازطریق شبکه های فاضلاب، تصفیه بیولوژیک و اختصاص آن برای برخی از محصولات کشاورزی که مصرف دامداری دارد مانند یونجه و ذرت علوفه ای و نیز مصارف شستشوی عمومی و شبکه های آب آتش نشانی، آبیاری فضای سبز و... باید در دستور کار شهرداریها قرار گیرد. تقریبا ۳۲ درصد از هر میزان آبی که ما در انواع شستشو مصرف م کنیم وارد شبکه فاضلاب میشود که قابل بازیافت است !
وی افزود: چرا در کشوری که میزان تولید فاضلاب آن سالیانه ۵۰ میلیارد متر مکعب است، تنها ۲۰۰ مرکز تصفیه فاضلاب وجود دارد؟ این ۲۰۰ مرکز تنها میتواند ۱۰ درصد این حجم از فاضلاب را تصفیه و بازچرخانی کند، آن ۹۰ درصد باقیمانده در طبیعت رها میشود.
علیزاده گفت: اهمیت وجود درختها و جنگلها در حفظ منابع آب و چرخه اکوسیستمهای متصل به هیدروسفر بر هیچ کس پوشیده نیست. لذا آلودگی منابع آبی که به سایر اجزای اکوسیستم گیاهی آسیب میرساند به طور غیر مستقیم به کاهش منابع زیرزمینی و سطحی آب نیز منجر میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: چنین که به نابودی منابع طبیعی این سرزمین کمر بستهایم، شرایط سخت و نگرانکنندهای را برای فرزندانمان رقم میزنیم؛ طبیعتی که قرار بود امانت فرزندانمان باشد و نه ارثیۀ پدران.