ساعت ۱۵ ظهر روز شنبه شانزدهم بهمنماه، مرد جوانی جلوی چشمان وحشتزده مردم سر بریده همسرش را در میدان کسایی اهواز با خوشحالی به نمایش گذاشت و پس از چند دقیقه فرار کرد. بلافاصله این جنایت هولناک از سوی اهالی وحشتزده میدان کسایی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اهواز گزارش داده شد. بدین ترتیب تیمی از کارآگاهان اداره پلیس آگاهی همراه با علی حسنلو، بازپرس ویژه قتل در محل حادثه حاضر شدند و تحقیقات میدانی را آغاز کردند.
مأموران پلیس در صحنه جنایت با جسد دختر ۱۷ سالهای مواجه شدند که داخل یک خانه سرش از بدن جدا و جسد وی در مکان دیگری رها شده بود. تحقیقات بیشتر نشان داد، دختر جوان پس از فرار به ترکیه از سوی همسرش به ایران بازگردانده شده و به دست همسر و برادر شوهرش که هر دو پسر عموی او بودند به قتل رسیده است. بررسیهای لحظه به لحظه مشخص کرد، برادر قاتل پاهای مقتول را گرفته و مرد جوان سر همسرش را در خانه با قمه بریده است و عاملان جنایت پس از گرداندن سر مقتول جلوی چشمان مردم در خیابان به مکان نامعلومی متواری شدهاند.
تحقیقات ادامه داشت تا این که کارآگاهان اداره پلیس آگاهی با اقدامات اطلاعاتی و پلیسی مخفیگاه عاملان جنایت را شناسایی کردند. تیم جنایی پس از دریافت این اطلاعات مهم با هماهنگی علی حسنلو بازپرس ویژه قتل راهی مخفیگاه متهمان شدند و ساعت ۱۸ روز شنبه شانزدهم بهمنماه قاتل و برادرش را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند. بنابراین گزارش، با دستور بازپرس ویژه قتل جسد دختر جوان برای بررسیهای بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و عاملان جنایت برای کشف ابعاد پنهان این قتل در اختیار کارآگاهان اداره پلیس آگاهی قرار گرفتند.
روایت مادر قاتل از جنایت هولناک اهواز
این روزها همه درباره جنایتی که چند روز قبل در اهواز اتفاق افتاد و افکار عمومی را به شدت متأثر کرد صحبت میکنند. حادثهای که روز شنبه شانزدهم بهمن ماه اتفاق افتاد و در جریان آن مرد جوانی به نام سجاد همسر ۱۷ سالهاش بهنام مونا که همه او را با نام غزل میشناختند به قتل رساند. وقوع این قتل تنها بخش تکاندهنده جنایت نبود؛ چراکه در ادامه فیلمی از نمایش در دست داشتن سر مقتول توسط قاتل در شبکههای اجتماعی منتشر شد و همین فیلم افکار عمومی را بهشدت جریحهدار و برخورد با قاتل را به یک مطالبه عمومی تبدیل کرد.
هرچند پلیس اعلام کرد که چند ساعت پس از وقوع جنایت، قاتل و برادرش بهعنوان همدست او دستگیر شدهاند اما در ادامه و بهدنبال انتشار زمزمههایی مبنی بر اینکه خانواده مقتول از قاتل شکایتی ندارند، مجازات شدید عامل جنایت تبدیل به یک خواسته عمومی شد؛ تا جایی که بسیاری از مردم و کاربران در شبکههای اجتماعی از دستگاه قضائی خواهان مجازات افساد فیالارض (اعدام) برای متهم شدند.
حالا با گذشت چند روز از این حادثه، مادر سجاد زندگی پسر و عروسش و انگیزه سجاد از قتل همسرش را بازگو کرد. او میگوید: غزل حدود چهار ماه قبل از خانه خارج شد. مثل همیشه که به خانواده پدرش یا دوستانش سر میزد. اما آن روز به خانه برنگشت. نگران که شدیم سراغش را از خانوادهاش گرفتیم. آنجا هم نرفته بود. به دوستان، آشنایان و هر کسی که احتمال میدادیم ممکن است غزل آنجا رفته باشد، گفتیم اما خبری از او نبود؛ تا اینکه بعد از یک هفته به دوستان خودش اطلاع داد که در ترکیه است. تمام اطلاعاتی که از غزل دریافت میکردیم از طریق دوستانش بود و هر بار که خبری میرسید پسرم میمرد و زنده میشد.
خیلی تلاش کردیم کسی متوجه این قضیه نشود اما هر چه از نبودن غزل میگذشت اطرافیان بیشتر کنجکاو میشدند که عروس خانواده کجاست و چرا از او خبری نیست. مادر قاتل مدعی است که ازدواج پسر او و غزل اجباری نبود. «ما هم برایش کم نگذاشتیم. برای دو پسرم یک شب عروسی گرفتیم. خانه ما بزرگ است، بالای خانه دو واحد ساختیم. یکی برای سجاد و دومی برای آن یکی پسرم.» این زن که باور ندارد عروسش بهدست پسرش به قتل رسیده در ادامه سراغ اصل مطلب میرود. انگیزهای که باعث شد سجاد تصمیم به قتل غزل بگیرد: «طبق صحبتهایی که غزل برای دوستانش کرده، او با شخصی از طریق اینستاگرام آشنا شد که این شخص اهل سوریه است.
این مرد به غزل ابراز علاقه زیادی میکند و او را وابسته خود میکند تا آنجایی که غزل بابت این مرد زندگی خودش را رها کرد. دوستانش ما را در جریان تمام جزئیات میگذاشتند. پسرم هر روز بیشتر از دیروز کنترل خود را از دست میداد و نمیتوانست بر اعصابش مسلط باشد. مخصوصاً که بازاری بود و اطرافیان غیرت و مردانگیاش را تحریک میکردند. در محله و خیابان مستقیم و غیرمستقیم به ما طعنه میزدند و بابت این مسئله بحث و دعوا کرده بودیم. همسایهها کاملاً از شرایطی که اتفاق افتاده اطلاع داشتند اما به جای دلداری احساسات پسرم را تحریک میکردند.» غزل نزدیک به چهار ماه در ترکیه زندگی میکرد. ظاهراً مرد سوری وی را فریب داده و همه طلاها و پولهایش را از او دزدیده بود. سرانجام پدرش دنبالش رفت تا او را برگرداند.
مادر سجاد (قاتل) میگوید: خود غزل هم ظاهراً پشیمان شده بود و این اواخر خودش به پدرش گفت که بیایید من را به ایران بیاورید که بعد از آن پدر غزل و شوهرم تا ترکیه دنبالش رفتند و روز جمعه ظهر او را به اهواز برگرداندند. او درباره شرایط سجاد بعد از بازگشت همسرش به اهواز میگوید: پسرم تهدید کرده بود غزل را میکشد. برای همین پدر غزل و شوهرم درصدد مخفی کردن غزل بودند؛ چراکه از تهدیدهای سجاد میترسیدند. وقتی غزل را تحویل شوهرش ندادند عصبانیت و تهدید سجاد بیشتر شد. برای همین روز شنبه به اتفاق برادرش به سراغ همسرش رفت و این اتفاق افتاد. این زن در ادامه درباره اینکه چرا پسرش بخشی از جسد را در کوچه و خیابان گردانده بود در ادعایی عجیب میگوید: در محله به سجاد انگ بیغیرتی زده بودند. سر غزل را گَرداند تا مثلاً به همه بگوید من آدم بیغیرتی نیستم. حالا غزل کشته شده، سجاد دستگیر شده و پسر آنها را من نگه میدارم.
عاملان قتل دستگیر شدند
عباس حسینیپویا، دادستان اهواز در رابطه با قتل این زن جوان اهوازی اظهار کرد: اکنون همسر این دختر جوان که قاتل است و برادر همسرش که در قتل کمک کرده دستگیر شدند.
وی در تشریح علت قتل دختر ۱۷ ساله اهوازی که ظهر روز شانزدهم بهمنماه اتفاق افتاد، اظهار کرد: ظاهراً این خانم جوان به کشور ترکیه فرار کرده و از آنجا یکسری تصاویر را برای همسر خود ارسال کرده بود که این تصاویر سبب تحریک احساسات همسر وی شده است.
دادستان اهواز با بیان اینکه انگیزه این قتل ناموسی بوده است، افزود: پدر مقتول دختر خود را به ایران بازمیگرداند و زمانی که همسر دختر جوان متوجه حضور همسرش در اهواز میشود جرأت پیدا میکند و برای کشتن وی اقدام میکند.
وی گفت: اکنون همسر این دختر جوان که قاتل است و برادر همسرش که در قتل کمک کرده، دستگیر شدند و در بازداشت به سر میبرند. قطعاً به شدت با متهمان برخورد خواهد شد؛ چراکه علاوه بر بحث قتلی که اتفاق افتاده، گردن زدن این خانم در ملأعام نیز جرم است.
حسینی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه برخورد دستگاه قضا با افرادی که از این حادثه فیلم گرفته و منتشر میکنند چگونه است، اظهار کرد: قطعاً اگر ثابت شود افرادی به صورت عمدی اقدام به انتشار این فیلمها کردهاند بازداشت خواهند شد.
برخورد قاطع دستگاه قضائی با عوامل قتل زن جوان اهوازی
حجتالاسلاموالمسلمین صادق مرادی، رئیس کل دادگستری استان خوزستان، اظهار کرد: متأسفانه ظهر روز شنبه شانزدهم بهمنماه قتلی در اهواز اتفاق افتاد و متعاقب آن، قاتل اقدام به نمایش عمل فجیع خود در یکی از خیابانهای شهر کرد که این امر موجب خدشه به امنیت روانی شهروندان شده است.
وی با بیان اینکه با تلاش پلیس و صدور دستورات قضائی لازم، عوامل قتل شناسایی و ساعاتی پس از حادثه دستگیر شدند، افزود: دستگاه قضائی استان با متهم این حادثه قاطع و سریع برخورد میکند.
واکنش معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده
معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده دولت سیزدهم در واکنش به خبر قتل فجیع دختر ۱۷ ساله اهوازی بر سر مسائل ناموسی در توییتهایی خواستار ترمیم خلأهای قانونی و تصویب لوایح حفظ کرامت و حمایت از زنان در مقابل خشونت شد. انسیه خزعلی با اشاره به صحبت روز دوشنبه خود با فراکسیون زنان مجلس یازدهم نوشت: «جای تشکر دارد که لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان، پس از رفع نواقص و تنظیم سندهای پشتیبان، با فوریت در دستور کار مجلس است.»
وی همچنین در توییتهای دیگری با اشاره به پیگیریهایش از رئیس دادگستری استان خوزستان و دستگیری قاتل و همدستش نوشت: «قوهقضاییه مصمم است اشد مجازات را طبق قانون برای آنان اعمال کند.»
معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده تأکید کرد: «یکی چون شهید حججی بابت حفاظت از ناموس سر میدهد و دیگری به نام ناموس داعشوار جنایت میکند! معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری، به طور جدی پیگیر تصویب قانون و اجرا از مجلس و قوه قضائیه خواهد بود. با اینکه بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری مرتبط با زنان ریشه در کاستیهای فرهنگی دارد اما نمیتوان از نقش قوانین بازدارنده در کاهش این آسیبها غفلت کرد. جامعه زنان خواستار اقدام عاجل مجلس در ترمیم بخشی از خلاءهای قانونی به موازات تلاش متولیان فرهنگی برای ارتقای سطح فرهنگ عمومی است.»
قساوت و پردهدری در این قتل
عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان و وکیل دادگستری گفت: قتلی که اخیراً فیلم آن در فضای مجازی منتشر شد، در سه چهار دهه اخیر با این میزان شدت قساوت و پردهدری دیده نشده بود. ممکن است قتلهای فجیع بسیاری در جامعه رخ داده باشد اما اینکه فردی در ملأعام، بسیار آسوده خاطر، گردن همسر خود را میزند و با افتخار جولان میدهد، اوج نگرانی برای امنیت و آرامش جامعه است.
وی با اشاره به ضرورت بررسی این حادثه از ابعاد مختلف جامعهشناسی و روانشناسی جنایی، ادامه داد: در این گونه قتلهای ناموسی، قاتل بهخود اجازه میدهد به جای قاضی حکم قتل و تنبیه صادر کند و این اقدام ناشی از تفکرات غلط است که زن را متعلق به مرد میداند و استقلال و هویت زن را گرفته است بهطوری که مرد ممکن است حتی به صرف یک بدگمانی یا ظن ساده دختر، همسر یا خواهر خود را به قتل برساند و بعد هم بگوید «ننگ را با خون پاک کردم» و آن طایفه و قبیله هم از او حمایت کنند.
این وکیل جنایی درباره مجازات همسرکشی گفت: در مورد همسر اگر فرد مرتکب قتل شود و اولیای دم رضایت ندهند، عامل جنایت قصاص میشود. اما درباره جنایت اهواز اگر قرار باشد علاوه بر قتل، عنوان مجرمانه دیگری برای متهم در نظر گرفته شود، افساد فیالارض است زیرا وی مرتکب بارزترین نوع فساد شده است. هر چند مهمتر از اینها و چالشبرانگیزتر از قانون مسئله مهم فرهنگسازی و ترویج خشونت در خانوادهها است که بهشدت بهدلیل مسائل اجتماعی و فقر فرهنگی و مالی، خانوادهها را به محل منازعه، مشاجره و تشنج تبدیل کرده است و از آزار و اذیت کلامی تا قتل را شامل میشود. شاید مجازات تأثیر مقطعی داشته باشد اما مهمتر از آن، تحول فرهنگ و بهبود شرایط زمینهای ارتکاب جرایم است که باید مورد توجه قرار گیرد.
وی ادامه داد: از بین بردن علل و عوامل جرم باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد، در غیر این صورت هراز گاهی حوادثی هولناک در جامعه رخ میدهد و پس از مدتی به فراموشی سپرده میشود زیرا فقط مجازات، جرایم را از بین نمیبرد.
بازنشر چنین تصاویری حساسیت افراد را از بین میبرد
احسان کاظمی، روانشناس و مدرس آموزش خانواده در گفتوگو با ایمنا، اظهار کرد: اتفاقی که در شهر اهواز رخ داد، جزو دسته جنایتهای ناموسی قرار میگیرد که فرد با تصور اینکه ناموس، اعتبار، خانواده و قومش به خطر افتاده است این رفتار را برای خود توجیه میکند؛ یعنی حق خود میداند که دست به چنین اقدامی بزند.
این مشاور خانواده با اشاره به تکرار جنایتهای ناموسی در سالهای اخیر و فراموشی آنها پس از مدتی، افزود: بارها اتفاقاتی از این دست رخ داده و درباره آن روانشناسان و جامعهشناسان سخن گفتهاند؛ در حالی که باید جلوی تکرار این حلقهها را گرفت یعنی جامعه را به شیوه دیگری، نه تنها آگاه کنیم بلکه مهارت هم بیاموزیم؛ چون آگاهسازی بدون مهارتآموزی خطرناک است.
وی درباره تأثیرات روانی این اتفاق ادامه داد: نخستین پیامد، ایجاد حساسیت و دوم عادی شدن حساسیت و سوم فروکش کردن حساسیت است؛ چون در فضای مجازی، تصاویری از این دست زیاد دیده میشود، اما بهتر است بگوییم که مسئله مهم دیگر در این میان این است که بازنشر چنین تصاویری در جامعه، حساسیت افراد را نسبت به آن از بین میبرد.
خطر به هم ریختن قضاوتهای اخلاقی جامعه
کاظمی، خطر دیگر را به هم ریختن قضاوتهای اخلاقی افراد جامعه درباره این حوادث دانست و گفت: اکنون ممکن است عدهای بگویند که زن خطاکار باید مجازات میشد و گروه دیگری بگویند قاتل حق داشته است در زندگی خودش هر تصمیمی بگیرد. خطر اینجاست که در جامعهای که قضاوتهای اخلاقی به هم بریزد، هر چیزی میتواند درست یا نادرست باشد؛ ولی هیچگاه کسی نمیفهمد که چه کاری درست است و چه کاری درست نیست.
وی درباره ابزارهای قانونی برای جلوگیری از بازنشر چنین تصاویری در جامعه، گفت: بزرگترین قانون، تربیت است؛ نمونه این موضوع تصاویری است که برخی پدر و مادرها از اشتباهات فرزندانشان در کلاسهای آموزش مجازی منتشر کرده، با این کار، فرزندان خود را مضحکه میکنند.
بررسی موردی جنایتهای ناموسی، راه به جایی نمیبرد
این مدرس آموزش خانواده با اشاره به اینکه بررسی موردی جنایتهای ناموسی، راه به جایی نمیبرد افزود: برخی مشکلات اجتماعی، عوارض معضلات دیگر است مانند آبریزش بینی که خودش بیماری نیست بلکه عارضه سرماخوردگی است؛ بنابراین نباید به موردها توجه کرد. بزرگترین قانون برای تکرار چنین مشکلاتی، تربیت است یعنی هر یک از ما این طور تربیت شویم که اصول بهداشت روانی را رعایت کنیم.
وی افزود: از مهمترین اصول بهداشت روانی این است که هر آنچه به سلامت و آرامش روان افراد ضربه وارد میکند را نبینند، نشنوند، نگویند و حتی نخورند. باید به این موضوع بپردازیم که اتفاقی افتاده است و قانون باید با آن برخورد کند؛ اما سوال اینجاست که چرا مردم دوست دارند این تصاویر را ببینند؟
خانواده در اولویت خانواده نیست
کاظمی، نخستین نیاز افراد جامعه را آگاهیبخشی برای ندیدن و بازنشر نکردن تصاویر هولناک دانست و افزود: هنوز برخی مردم برای حل مشکلات خود به فالگیر مراجعه میکنند تا مشاور؛ طبیعی است که هنگام بازنشر تصاویر نیز کسی به این موضوع فکر نمیکند که همه گروههای سنی و افراد جامعه را در معرض آسیب قرار میدهد.
وی نمایش علنی کشتار و قتل یک زن را آسیبی جدی برای جامعه توصیف کرد و گفت: اگر بدانید در شهری زندگی میکنید که چنین جنایتهایی وجود دارد چه مرد باشید و چه زن یا در هر گروه سنی، احساس ناامنی میکنید و حتی اگر در امنیت مطلق باشید، احساس ناخوشایندی خواهید داشت.
این مشاور خانواده بهترین راهکار برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی را تربیت معرفی کرد و ادامه داد: بسیاری از افراد برای زندگی کردن تربیت نشدهاند و در کشور ما هیچ ارگان یا سازمانی مسئول تربیت انسان نیست. در کشوری مانند ترکیه وزیر خانواده انتخاب میشود اما در جامعه ما بزرگترین معضل اینجاست که خانواده در اولویت خانواده نیست و به همین دلیل مشکل تربیت داریم و تا زمانی که افراد سالمی تربیت نکنیم، هیچ اتفاق زیبایی در جامعه رخ نخواهد داد.
زن سربریده اهوازی قربانی «نهوه» شد
امانالله قراییمقدم در گفتوگو با پایمنا، درباره حادثه دلخراش قتل زن جوان اهوازی به دست همسرش، اظهار کرد: متأسفانه چنین شیوه قتلی در میان برخی قبایل خوزستان رواج دارد و به آن «نهوه» گفته میشود. از لحاظ ریشهشناسی لغوی نیز این لغت به «نهی» یا «جلوگیری کردن» از کاری که گمان میکنند نادرست است، اشاره دارد.
وی ادامه داد: «نهوه کردن» اصطلاح رایجی برای کیفردهی به رابطه اشتباه یک زن با مردی نامحرم است. این رسم باستانی، حق کشتنِ زن را به آنها داده است؛ زیرا تصور میکنند با این کار، لکه ننگ یا ناپاکی از خانواده و عشیره پاک میشود و این گونه آنها غیرت خود را نشان دادهاند.
این جامعهشناس تصریح کرد: این رسم از لحاظ جامعهشناسی نوعی کجروی حاصل از فرهنگ رایج و آداب و رسوم چند هزار ساله است و اغلب، حتی نیاز به مدرک و اثبات اتهام ندارد.
وی گفت: وقوع این قتل میتواند از یک سوءتفاهم یا گمان نادرست یا تحریک دیگری آغاز و به کشتن و پایمال کردن خون زن منجر شود. چنانچه ولی دم (پدر) به دختر و پسر دست پیدا کند هر دو را میکشد وگرنه، برادر و پسرعموی دختر او را میکشند زیرا همه آنها خود را ذیحق میدانند.
قراییمقدم ادامه داد: قاتل یا قاتلان از سوی ولی دم و طایفه یا عشیره به هیچ عنوان بازخواست نمیشوند. معمولاً هیچ شاکی در این گونه پروندهها وجود ندارد چون پدر، برادر و پسر عمو در این زمینه ولی دم محسوب میشوند و چه بسا که خودشان دستور قتل را داده یا به آن مبادرت ورزیده باشند.
وی تصریح کرد: افراد قبیله برای پرداخت دیه یا خونبها در این گونه موارد «عونه» یعنی یاوری میکنند؛ به این معنا که هر کدام از آنها قسمتی از پول دیه را تقبل میکنند.
این جامعهشناس ادامه داد: اینجا باز با رسم دیگری به نام «فصل» مواجه میشویم. یعنی زن شوهرداری که با مردی دوست شود اما ولی دم از خون زن و مرد بگذرند؛ اگر او را نکشند، باید آن مردی که چنین عملی را مرتکب شده، یک زن و یک دختر جوان را به شوهر اول آن زن هبه کند!
رفتاری وارد شده از گذشته به امروز
علی عربی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز در خصوص روند رخ دادن قتلهای فجیع اظهار کرد: حادثه قتل و سر بریدن زن نوجوان اهوازی، در امتداد رفتاری رخ داده که از گذشته وارد جهان مدرن شده است.
وی افزود: وقتی یک فرد مدرن و بیرون از جامعهای که در آن قتل رخ داده یا یک شهروند عادی، این صحنه را میبیند، از آن به عنوان یک حادثه فجیع یاد میکند؛ اما در واقع این حادثه، امتداد یک سیستم تنبیهی است که حکایت از حاکم بودن یک وجدان در یک خرده فرهنگ دارد؛ البته نه به معنای یک فرهنگ کوچک بلکه به معنای یک فرهنگ در دل فرهنگ دیگر.
این عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: در این حادثه تحت فشار هویتی، فرد در مواجهه با یک خطا از سوی یک فرد دیگر که در این حادثه همسر وی بوده است و در پاسخ به فشار هنجاری، خود را موظف میداند که این خطا یا تصویر ایجادشده از همسر خود را پاک کند.
وی افزود: در نتیجه فرد دست به جنایت میزند که البته این جنایت برای او به معنی پاک کردن چهره وجدان جمعی حاکم بر جامعه است تا انسجام آن جامعه خرد حفظ شود.
عربی ادامه داد: این قتل، یک جنایت و یک عمل فجیع است اما در دل آن فرهنگ و جامعه خرد که مبتنی بر انسجام مکانیکی عمل میکند، یک هنجار پذیرفتهشده است. در این شرایط، باید در این خصوص صحبت کرد و جوامع و افراد را توانمند کرد تا شکاف بین حقوق تنبیهی و حقوق ترمیمی، با آموزش مرتفع شوند.
وی ادامه داد: بروز و مشاهده چنین صحنههایی در جامعه امروزی حاکی از این است که ساختار جامعه نتوانسته شکاف بین سنت و جهان مدرن یا گذار بین هویت جمعی به هویت فردی یا شهروندی را پر کند.
این متخصص بررسی مسائل اجتماعی ایران با اشاره به تصمیم ترک خانواده و کشور از سوی زن جوان مقتول افزود: علیرغم اینکه افراد به شکل فردی وارد جهان امروزی شدهاند اما به شکل مقطعی افرادی وجود دارند که هویت خود را بر اساس هنجارهای یک جامعه شکل دادهاند؛ در نتیجه وقتی یک زن تصمیم میگیرد که به هر شکل برای زندگی خود تصمیم بگیرد و از ازدواج سنتی خارج شود - البته این را تأیید نمیکنیم بلکه اتفاقی است که افتاده است-، جامعه در قالب حقوق تنبیهی به او پاسخ میدهد. این در حالی است که در یک جامعه مدرن اگر یک فرد خطایی مرتکب شده است، باید در برابر قانون پاسخگو باشد.
وی گفت: مشاهده چنین صحنههایی یعنی قتل یک دختر به خاطر فرار از ازدواج سنتی توسط اقوام و بعد از آن افتخار به چنین عملی که سبب خدشهدار شدن عواطف عمومی میشود به خاطر این است که در جامعه امروز، متأسفانه در برخی مناطق فرآیند آموزش یا ساختارها و نهادهایی که باید گذار از سنت به مدرنیته را تسهیل میکردند، نتوانستهاند به خوبی عمل کنند.
عربی افزود: امروز شاهد این هستیم که با وجود اینکه فردگرایی در همه کشور رشد کرده اما سیستم حقوقی در بسیاری از مناطق با باورهای سنتی همچنان سیستمی تنبیهی باقی مانده است.
وی با بیان اینکه مشاهده چنین صحنههایی از نظر جامعهشناسی حاکی از خلأ آموزشی در گذار از جوامع سنتی مبتنی بر حقوق تنبیهی به جوامع مدرن است، گفت: در جامعه مدرن افراد این حق را دارند که برای آینده خود تصمیم بگیرند و اگر خطاهایی هم رخ میدهد باید بر اساس حقوق مدرن محاکمه شوند و محاکمه بر اساس سیستم فردی است نه جمعی؛ در حالی که در گذشته افراد خود را بازوی اجرایی حقوق تنبیهی میدانستند و این مسئله در قتل زن جوان اهوازی دیده میشود.