دوربین پشتسر عادل فردوسیپور قرار گرفته و عادل در سیاهی و کتاب حمیدرضا صدر در روشنایی، مشخص هستند. خودش اتفاق مهمی به نظر میرسید؛ برای معدود دفعاتی بود که عادل فردوسیپور بعد از قطع همکاری با شبکه سه سیما، تصویر داشت!
او که از اسفند ۹۷ از شبکه سه سیما بیرون رفت، تا همین هفته گذشته، صدا داشت، ولی تصویر نه. درواقع بعد از قطع برنامه ۹۰ و جدایی عادل فردوسیپور از شبکه سه، او در رسانه ملی ممنوعالتصویر شد و نه تنها در برنامهای بهعنوان مجری بلکه حتی گزارش فوتبالی هم به فردوسیپور در این مدت نرسید.
علی فروغی و همراهانش ابتدا عادل را مقصر این داستان جلوه داده و گفتند که خود فردوسیپور گزارش نمیکند، ولی مشخص بود که اگر عادل علاقهای به گزارش داشته باشد (که دارد) سنگهای بزرگی پیشرویش است. با این وجود به صدای عادل فردوسیپور اجازه فعالیت داده شد، آنهم فقط برای خواندن نریشن در برنامه فوتبال ۱۲۰؛ برنامهای که فوتبال خارجی را زیر ذرهبین میبرد و کاری به فوتبال ایران ندارد. البته که در طول این مدت پخش تصویری از عادل فردوسیپور در همین برنامهای که خودش تهیهکنندگیاش را به عهده دارد، مجاز نبود.
دقیقا به خاطر همین مسائل است که روز اول مهر، آن سیاههای که از عادل فردوسیپور به تصویر کشیده شد، عجیب به نظر میرسید. پنجشنبه، ۸ مهر؛ هفت روز بعد. اینبار تصویر دیگری از عادل فردوسیپور در شبکه ورزش نشان داده شد؛ رنگی بود، ولی نیمرخ! محبوبترین مجری صداوسیما در یکی دو دهه اخیر، در شرایطی که مشغول گفتگو با استیو مکمنمن، بازیکن سابق لیورپول بود، در برنامه فوتبال ۱۲۰ بهصورت نیمرخ نشان داده شد. قطعا در طول قریب به دو سال و پنج ماه گذشته بیسابقه است که تصویری حتی مخدوش برای دو هفته متوالی از عادل فردوسیپور در صداوسیما پخش شود. حال چنین شده تا دوباره همان داستانها و شایعات قدیمی مطرح شوند.
پیمان جبلی و عادل فردوسیپور
عادل فردوسیپور و برنامه ۹۰، پرمخاطبترین برنامه صداوسیما و محبوبترین مجریاش بودند. بااینحال، در رویکردی سیاسی و با ورود علی فروغی بهعنوان مدیر شبکه سه سیما، جبههگیری تندی علیه فردوسیپور شکل گرفت و چند هفته بعد از دریافت جایزه مردمی توسط عادل فردوسیپور، فروغی برنامه ۹۰ را در میان موجی از نقدهای تندوتیز تعطیل و باعث قطع همکاری عادل فردوسیپور با شبکه سه سیما شد.او بعد از این گفت عادل فردوسیپور از «مدار» خارج شده بود و داشت تبدیل به الگوی بدی برای بقیه میشد. البته که همزمان بسیاری میدانستند علی فروغی مجری تصمیمی است که از بالاتر گرفته شده و بعید است خودش نقشی در آن داشته باشد. هرچه بود، اما عادل فردوسیپور از شبکه سه سیما رفت و ممنوعالتصویر شد. جالب اینکه بیرون از گود ماندن عادل فردوسیپور هم برای فروغی و حلقه دوستانش در صداوسیما خطر محسوب میشد، چون وقتی خبر رسید که عادل قرار است با برنامه «۳۶۰» در شبکههای خانگی، به خانه علاقهمندان به فوتبال برگردد، جلویش را با وضع بندهای بحثبرانگیز گرفتند. آن زمان یکی از مسئولان ساترا گفته بود که این نهاد نقشی در این مورد ندارد و برنامه عادل نتوانسته مجوزهای لازم را از نهادهای امنیتی بگیرد.
علی سعد، مدیر روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا) در این مورد گفته بود: «شرط طرح برنامهها در شورای موافقت کلی انتشار، عدم وجود موانع حقوقی، قضائی و امنیتی است که در مورد این برنامه (فردوسیپور) که به درخواست فیلیمو و کافهبازار مطرح شده بود به دلیل عدم دریافت مکتوب استعلام مراجع مسئول، عملا موضوع قابل طرح و بررسی توسط شورای مذکور نبود».
مشخص بود که «جریان» خاصی علیه عادل شکل گرفته و او انتظار گشایشی در آیندهای نزدیک نداشته باشد. بااینحال، اکنون که نیمرخ عادل فردوسیپور آزاد شده آیا قرار است گشایشی رخ دهد؟ پاسخ به این پرسش با توجه به فضای کنونی همچنان منفی است، ولی طرفداران عادل فردوسیپور با ربطدادن نشانهها به یکدیگر، میگویند میشود به بازگشت او امیدوار بود.
اولین تغییر مهم رفتن عبدالعلی علیعسگری از سازمان صداوسیما بهعنوان رئیس و جانشینیاش توسط پیمان جبلی است. حالا که جبلی آمده شایعه شده که قرار است مدیران شبکههای مختلف، خاصه علی فروغی در شبکه سه، تغییر کنند. با رفتن علی فروغی که از او بهعنوان مخالف جدی عادل فردوسیپور یاد میشود، حالا این شایعه به راه افتاده که مسیر برای بازگشت عادل فردوسیپور هموارتر شده است.
در کنار این مورد، اولین صحبتهای پیمان جبلی هم باعث شد طرفداران عادل فردوسیپور کمی عجولانه رأی به بازگشت او دهند. جبلی میگوید: «رسانه ملی امانت مردم و متعلق به آنها و منادی و مجری بازگشت به مردم است. صداوسیما باید مصداق واقعی رسانه مردمی باشد؛ رسانه صدای کسانی باشد که صدایشان به جایی نمیرسد. صداوسیما باید منعکسکننده مطالبات، خواستهها و دغدغههای توده مردم باشد و نباید منعکسکننده نظرات و منویات یک طبقه خاص آن هم طبقه خاصی که جدای از مردم است، باشد».
حال اگر قرار باشد جبلی به بخشی از همین حرفهایی که میزند هم پایبند باشد و صداوسیما را منعکسکننده مطالبات مردم بداند، باید به یکی از همین مطالبات که بازگشت عادل فردوسیپور به تلویزیون است، توجه ویژهای کند. این نظر طرفداران عادل فردوسیپور است، ولی اگر جبلی هم همسو با جریانی باشد که انتقادات تندوتیز را به نبودن عادل فردوسیپور ترجیح میدهد، تکلیف چیست؟ یعنی قرار است عادل بعد از دوسالونیم، فقط بهصورت نیمرخ، آنهم فقط در برنامههای ضبطشده در تلویزیون نمایان شود؟