به گزارش ورزش سه فوتبالیستی که جنم و استعدادش را با یک فصل بازی درخشان در پرسپولیس نشان داده بود، با خبر تحت پیگرد قانونی قرار گرفتنش دوباره به صدر اخبار فوتبالی برگشت اما این بار نه با هنرش در زمین!
کارلوس کیروش زمانی که پیام باعث و بانی خط خوردنش از تیم ملی را لعن کرده بود در موردش گفته بود:« باعث و بانی خط خوردن پیام از تیم ملی من بودم و حتماً من را لعنت کرده است. اگر فکر میکنید کسی شما را دارد میفرستد جهنم، شما مسیر خودتان را بروید که به جهنم نیفتید تا کسی را لعنت کنید. باید اینقدر ادامه بدهید که دیگران را مورد لعنت قرار دهید. خیلی شفاف. پیام صادقیان بازیکن جوان و مستعدی است ولی حقایق دیگری روی میز است. خودتان میبینید. خودش پاسخگوی اعمال خودش بود، با اتفاقاتی که در پرسپولیس افتاد. بازیکن جوانی است ولی باید خیلی یاد بگیرد تا بتواند در سطح بالایی یاد بگیرد. او من را مورد چالش قرار داد که به جهنم بروم! من خودم آن شخصی خواهم بود که او را به جهنم میاندازم تا یاد بگیرد حرفهای شود و بازیکن خوبی برای فوتبال ایران باشد»
اما به جهنم انداختن او از سوی کیروش هم منجر به این نشد که پیام بازیکن ماندگاری برای فوتبال ایران شود. آن طرف برانکو نیز در مورد عدم تمایلش به جذب مجدد او در پرسپولیس گفته بود « او کیفیت خاص خود را داشت؛ اما بازیکنی غیرقابل پیش بینی، پرهیجان و باانگیزه بود. البته تمام این ها میتوانند مخرب و در لبه نظم و بی نظمی باشد. در فوتبال نمیتوان این تنش ها را پذیرفت. ایشان در مرز حادثه سازی بودند.»
توصیف برانکو از پیام شاید بهترین توصیف از نابغهای بود که همچون بسیاری از نوابغ همواره در مرز بین جنون و عقلانیت قدم برمیدارند. شخصیتهایی که هر چیزی را میخواهند تا آخر تجربه کنند. استعدادهایی که ابایی از خودسوزی و انتحار ندارند و از آن طرف اگر کمی پایشان را آن طرف بگذارند، شاهکار خلق میکنند. انگار میانهای برای آنها تعریف نشده. همچون پیام صادقیانی که فقط بازی در پرسپولیس ارضایش میکرد و فوتبال بدون پرسپولیس برای او معنا نداشت.
همین میشود که فوتبال برای او در ۲۷ سالگی تمام میشود. همان سنی که علی دایی تازه به بوندسلیگا رفت. چه میشود که گاهی یکی مثل دایی تازه در ۲۷ سالگی با کوهی از انگیزه میخواهد که راه پیشروی یک جوان ۱۷ ساله را طی کند بیآنکه نگاهی به شناسنامهاش بیندازد و از آن طرف یکی مثل پیام صادقیان نرسیدن مجدد به پیراهن پرسپولیس را پایان همه رویاهایش میداند؟ این چه هورمونی است که در مغز دایی ترشح میشود و در مغز صادقیان نه؟
این روزها که خبر خودکشی یک فوتبالیست تقریبا حرفهای فوتبال ایران را شوکه کرده و ستاره دهه هفتاد استقلال با حکم حبس ابد تبدیل به آینهی عبرت شده، نگرانی برای سرنوشت ستارهی سابق پرسپولیس که به قول کیروش راه جهنم را انتخاب کرده زیاد شده. نه کیروش نه برانکو و نه دایی، فرهاد کاظمی و منصوریان نتوانستند او را به سمت بهشت هدایت کنند و با این حال او قدر سرمایهی یک فصل بازی در پرسپولیس را هم ندانست. کدام بازیکنی را به خاطر میآورید که با یک فصل بازی درخشان تا این حد محبوب و به یاد ماندنی باشد؟ این خود سرمایهی کمی نبود که صادقیان مسیر جهنمی را برای بهرهبرداری از آن انتخاب کرد.
فوتبالیستی که اتفاقا به صورت آکادمیک و از مدارس فوتبال کارش را شروع کرد و در تمام مسیر حرفهای، دیسیپلینی نبود که او را از قدم گذاشتن در مسیر جنون نابغهها برحذر دارد حالا میتواند هشداری باشد برای مربیان و مدیران فوتبال ایران که تربیت بازیکن فقط ابعاد فنی ندارد و نگاهی هم به روان آنها باید انداخت. وگرنه تا دلتان بخواهد پیامهایی داریم که مستعد به آتش کشیدن استعداد خود و قدم گذاشتن در مسیر جنون هستند.