کافی است کلمه همسریابی را در اینترنت جستوجو کنید، هزاران عنوان و سایت مختلف در این زمینه به شما معرفی میشود، البته در کنار معرفی این سایتها اخبار بسیاری از کلاهبرداریها، سوءاستفاده از احساسات و عواطف افراد، اخاذی و … به چشم میخورد که زنگ هشداری برای افراد بیتجربهای است که واقعاً به دنبال تشکیل خانواده و داشتن زندگی آرام هستند و در دام سودجویان گرفتار میشوند و گاهی آبروی خانوادگی و مال آنها در این مسیر از دست میرود و نگاه بدبینانهای به ازدواج و جنس مخالف پیدا میکنند.
به نظر میرسد این سایتها هواداران پروپا قرصی هم پیدا کرده است. پلیس فتا هم بارها هشدار داده که بسیاری از این سایتها و مراکز همسریابی غیرقانونیاند و کلاهبرداری بسیاری در آنها شکل میگیرد، از لو رفتن اطلاعات بانکی تا سرقت هویت و مشخصات افراد. این صورت ماجراست، آنطور که پلیس میگوید این سایتها با برقرار کردن رابطهای به ظاهر عاشقانه، کنترل احساسات فرد مقابل را به دست میگیرند و معمولاً هم به اهداف غیراخلاقی خود نمیرسند.
سرنوشت جوانان در سایتهای همسریابی ازدواج
مریم، دختر جوانی شاغلی که تمام زندگی خود را صرف تحصیل و داشتن شغلی مناسب کرده است و بعد از مدتی که از سن ازدواج فاصله میگیرد، به این فکر میافتد که به سایتهای همسریابی سری بزند او در این باره میگوید: " بعد از اینکه درسم تمام شد و شغل خوبی پیدا کردم، تمام وقتم صرف کار میشد، همه هم سن و سالهای من ازدواج کرده بودند و حتی بعضی از دوستانم فرزند هم داشتند، زندگی برایم یکنواخت شده بود و در جمع دوستان فقط من مجرد مانده بودم، به چند سایت همسریابی سر زدم و یکی از آنها که معقول به نظر میآمد را انتخاب و در آن ثبتنام کردم تا بتوانم تشکیل خانواده دهم، اما این موضوع را از اعضای خانوادهام پنهان کردم. "وی ادامه میدهد: "چند روز بعد از ثبتنام و بر اساس اطلاعات شخصی که ثبت کرده بودم خانمی به عنوان مسئول سایت و مرکز همسریابی با من تماس گرفت و چند مورد را به من معرفی کرد، بر اساس مشخصات افراد و عکسهایی که مشاهده کردم دو نفر را انتخاب کردم و به مسئول مرکز همسریابی اطلاع دادم، آنها شرایط را برای ملاقات من و آقایی که به ظاهر همهچیزش خوب بود، فراهم کردند، بعد از این ملاقات موضوع را به خانواده خود گفتم و آن شخص با خانوادهاش برای خواستگاری آمدند، همه چیز تا روز عقد خوب پیش رفت اما مدت کوتاهی بعد از عقد همه چیز رنگ واقعیت به خود گرفت، خانوادهای که برای خواستگاری و بقیه مراسم همراه همسرم میآمدند، صوری بودند و او یک آدم لااُبالی بود. "
مریم از چرب زبانیهای همسرش قبل از ازدواج میگوید: " در روزهای اول آشنایی، او با هزار ترفند مرا راضی نگه میداشت و کنجکاویها در خصوص شغل و خانوادهاش را با حیله و چرب زبانی برطرف میکرد، بعد از عقد اعلام کرد که اخراج شده و شغلش را از دست داده، مدتی خرج و مخارج را میدادم و خبری از خانواده صوریاش نبود تا اینکه از او خواستم به دیدن خانوادهاش برویم، اما امروز و فردا میکرد و بعد از مشاجرههای فراوان در اوج عصبانیت گفت: خانوادهای ندارد و تنها زندگی میکند.
این دختر جوان از اخاذیها و پایان زودهنگام و نافرجام زندگیاش میگوید: " ای کاش فقط خانوادهاش جعلی بود، شناسنامه و هویتش هم واقعی نبود، کار سعید این بود که دختران را فریب دهد و از این راه کسب درآمد میکرد. مدام مرا تهدید میکرد و اجازه نمیداد که برای طلاق و شکایت اقدام کنم، بالاخره با کمک خانوادهام و پیگیریهای قانونی از این مرد حیلهگر طلاق گرفتم، اما در اوج جوانی مهر طلاق بر پیشانیام خورد و به جای داشتن زندگی آرام به شدت افسرده شدم و امیدی به زندگی ندارم. "
از ازدواجم راضی نیستم!
الهه و حامد زوج جوانی هستند که در یکی از مراکز همسریابی به اصرار خانوادهها ثبتنام کردند و بعد از رفتآمدهای مرسوم و پرداخت هزینه هنگفت به مرکزی که آنها را به هم معرفی کرده و با پیگیری خانوادهها با هم ازدواج کردند، الهه میگوید: " هر کدام از ما ۱۵ میلیون به مرکز همسریابی دادیم تا مراحل انتخاب همسر و حتی تحقیقات را برای ما انجام دهد، همسرم و خانوادهاش مدام این موضوع را به من سرکوفت میزنند که ما تو را از مرکز همسریابی انتخاب کردیم و هیچکس با تو ازدواج نمیکرده که در این مرکز ثبت نام کردی، زندگیام رنگ و بوی آرامش ندارد، سه سال است که ازدواج کردهایم و مدام به رخ کشیدن این موضوع مرا آزار میدهد. "حامد نیز چندان از ازدواج خود راضی نیست و خانوادهاش را در این موضوع مقصر میداند: " جوان بودم و خام و مادرم مدام اصرار میکرد که فلانی در این مرکز ثبتنام کرده و ازدواج خوبی داشته، غافل از اینکه ازدواج این و آنی هم که به گوش مادرم میرسید، فقط تظاهر به انتخابی درست بوده و سرانجام موفقی نداشته، من و همسرم تفاهم نداریم و خانوادهها به اصرار ما را به عقد هم درآوردند، مدتی است که به طلاق فکر میکنیم اما نمیتوانیم این موضوع را مطرح کنیم، احساس آرامش در زندگی مشترک ندارم و تمام این مشکلات را مدیون مرکزی هستم که با اغراق خانواده همسرم را به ما معرفی کرد. "
اخاذی سایت همسریابی
هانیه نیز در دام سایتهای همسریابی افتاده و قبل از ازدواج درگیر سوءاستفاده و اخاذی شده است: " به اصرار دوستم و نزدیک شدن به سن ۳۰ سالگی در یکی از سایتهای همسریابی ثبتنام کردم و در این سایت فردی با هماهنگی سایت به من معرفی شد، مدتی برای آشنایی با هم رفتوآمد داشتیم و او به بهانههای مختلف و به بازی گرفتن عواطفم پولهای بسیاری از من گرفت و مدتی بعد هم ناپدید شد و تلفنش را جواب نمیداد. "این دختر جوان ادامه میدهد: " دو ماهی از ناپدید شدن سهیل میگذشت که شمارهای ناشناس پیامی با عنوان اینکه مبلغی حدود ۱۰ میلیون را به حسابش واریز کنم تا از انتشار عکسهای خصوصیام در فضای مجازی جلوگیری کند، را دریافت کردم، به هر زحمتی بود این پول را فراهم کردم و به حساب آن فرد که متوجه شدم همان سهیل است ریختم، سایت همسریابی هم هیچ راهی برای اینکه بتوانم او را پیدا کنم نداشت، اصلاً این سایت تقلبی و کارش اخاذی بود، بعد از شکایت و پیگیری متوجه شدم سهیل گرداننده این سایت بوده است و دختران بسیاری را فریب داده است. "
تغییر نگرش جوانان در جامعه امروز به امر ازدواج
محمدحسین پورعباییان، روانشناس در خصوص سایتهای همسریابی به خبرنگار ایمنا، میگوید: شیوه سنتی ازدواج بر اساس تغییرات فرهنگی و ارتباطی شکلی دیگر به خود گرفت، چرا که این شیوه به مذاق نسلهای جدید خوش نمیآمد و ازدواج از سبک و سیاق سنتی شروع به تغییر کرد و دختران و پسران در دانشگاهها و فضای عمومی همدیگر را ملاقات میکردند و این باعث نگرانی جامعه شد، هزار بحث مذهبی و علمی به راه انداخته شد تا به گونهای شیوههای ازدواج قدیمی و سنتی را با دلایل مختلف از هر نوع رابطه بهتر و بالاتر بدانند، اما جوانان را راضی نکرد و آنها از ازدواج سنتی فاصله گرفتند نگاه مذهبی جامعه که این امر را نمیپسندید در قبال این جریان مقاومت کرد و با ذکر دلایلی به آن با عنوان انحراف جوانان از مسیر درست ازدواج و به مفسده کشیدن شدن آنها یاد کرد.وی ادامه میدهد: برخوردهای اشتباه حتی خشونتآمیز با جوانان چیزی جز از هم گسیختگی جامعه و شکایت بین جوانان با نسلهای قبل و شکاف طبقاتی آنها به دنبال نداشت تا جایی که اولین جنبش مقاوم در برابر ازدواج سنتی پیش آمد، در این شکل در برههای از زمان جوانان جلوی هرگونه تفکر مذهبی به شدت ایستادگی میکردند این موضوع منجر به تسهیل تفکرات گذشته و ترغیب جوانان به ازدواج بود در این شیوه دختران و پسران توانستند قبل از ازدواج با شریک زندگی خود دیدار کنند، اما همچنان تصمیم نهایی به دست والدین بود این شیوه تا به امروز ادامه دارد.
این روانشناس خاطرنشان میکند: همزمان با این تغییرات فرهنگی جوانان فرصتهای ازدواج را از دست میدادند و خانوادهها بیش از هر چیز بر مسائل اقتصادی برای ازدواج پافشاری میکردند تا جایی که گاهی جوان بدون شغل و مسکن جوانی بیآتیه شناخته میشد، زیرا پافشاری بر ازدواج به صورت اقتصادی ارجح بود اولین نیاز انسان که همان محبت و رشد بود، کمرنگ بود و این امر باعث شد قدرت انتخاب جوان کاهش یابد.
سوءاستفاده از احساسات افراد در سایتهای همسریابی
وی تصریح میکند: ازدواج آسان به منظور رفع مشکلات پایه نهاده شد، اما مسائل اقتصادی بسیار بزرگتر از شعارها برای جذب جوانان به ازدواج بود از طرفی توقع جوانان بالاتر از گذشته بود و ورود تکنولوژی جوانان قانع را کم کم محو کرد، چرا که شیوه زندگی در ازدواج آسان تفسیر میشد و به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای حال امروز جوانان نبود هرچند این ازدواجها در قالب دانشجویی طراحی شده بود، اما مسائل اولیه زندگی یعنی تهیه خوراک و مسکن همچنان به جای خود باقی بود.پورعباییان میگوید: نگاه منفی جوانان به ازدواجهای سنتی و عدم حمایت آنها سبب شد تا ازدواج رنگی دیگر به خود بگیرد و در فضایی ناامن و با تظاهر انجام شود، قطعاً نتیجه ازدواجهایی که در سایتهایی همسریابی انجام میشود، درگیریهای خانوادگی زوجین را بیشتر به دنبال دارد و سرانجام بسیاری از این ازدواجها به طلاق خواهد انجامید.
وی با تاکید بر اینکه در سایتهای همسریابی اغلب دختران جوان فریب میخورند، میافزاید: از عواطف افراد به ویژه دختران در فضای مجازی و سایتهای همسریابی سوءاستفاده میشود و به جای تشکیل خانواده درگیر مشکلات قضائی و روحی از جمله افسردگی و بدبینی میشوند، خانوادهها باید نظارت کامل به این نوع ازدواجها را داشته باشند.
فرهنگسازی صحیح، لازمه ازدواج جوانان
این روانشناس اظهار میکند: افزایش فضای مجازی و کاربران این فضاها زندگی همه را متحول کرد، فضای مجازی چارچوبی برای ارتباط ایجاد کرد که افراد بیشتری بتوانند با هر گونه فرهنگ و هر گونه عقیدهای با یکدیگر آشنا شوند، آنها بدون اینکه مسئولیت و تعهدی را قبول کنند در این فضا تنهایی خود را پر میکنند، در این فضا چتهای طولانی مدت و گاهی دیدارهای حضوری شکل میگیرد، یکی از مشکلات این فضاها این است که افراد به هر نوعی که بخواهند خود را نمایش میدهند و حتی مردها خود را جای زنها جا میزدند.وی میگوید: در مقابل هر پیام، زمان بیشتری برای پاسخگویی وجود دارد و لزومی ندارد، همانند دیدارهای حضوری افراد بتوانند، بدون وقفه به سوالات طرف مقابل پاسخ دهند، اطلاعات افراد به واسطه اینترنت معرفی میشود و مکالمات به واسطه تایپ کردن است و این امر اعتیاد افراد را به فضای مجازی بیشتر میکند، گوش به زنگ بودن برای رسیدن یک پیام و ارتباط همیشگی در هر لحظه از شبانهروز شرایط را برای این اعتیاد بیشتر کرد.
وی تصریح میکند: جذابیت کلمات تایپ شده و استیکرها و شبکههای مجازی کم کم ظاهر واقعی افراد را در پس ویترینی که پلتفرم برای افراد تهیه کرده، پوشانده است، از انتخاب عکس پروفایل تا کلماتی که برای وضعیتها استفاده میشود تا اخبار داغ و اینستاگرام همگی مسبب آن شد که حتی روابط جنسی نیز در قالب این فضاها و به صورت مجازی صورت گیرد تا آنجا که ازدواج نیز مجازی شده است و چالشهای فراوانی برای فرد، جامعه و خانواده به دنبال دارد.
پورعباییان اضافه میکند: به نظر میرسد برای ترویج فرهنگ ازدواج بین جوانان اولین چیزی که لازم است بسترسازی فرهنگی است و حذف شرایط پر پیچوخم و تودرتویی است که از طرف والدین برای جوانان در نظر میگیرند، البته احترام به جوانان و در نظر گرفتن آنان به عنوان افراد بالغ حائز اهمیت و بهتر است به آشناییهای اولیه جوانان چنانچه بر جامعه امروز حاکم است سختگیری نشود و با نظارت خانواده زمینه آشنایی برای ازدواج شکل بگیرد.
وی در خصوص عملکرد فضاهای مجازی و سایتهای همسریابی برای ازدواج، میگوید: گفتوگوها در این فضا کنترل صحیحی ندارد و جوانان آزادی انتخاب ندارند، این فضاها با دیدگاه اکثر جوانان که اول به دنبال آشنایی بیشتر و سپس رابطه و در نهایت ازدواج هستند همخوان نیست، بنابراین علیرغم پرکاری این سایتها عملاً نتیجه دلخواه در زمینه ازدواج حاصل نمیشود.
معایب ازدواجهای شکل گرفته در سایتهای همسریابی
این روانشناس خاطرنشان میکند: لازم است محیطهایی برای جوانان تعبیه شود تا آنان بتوانند قبل از ازدواج برای آشنایی بیشتر زمانی را باهم بگذرانند، در این مکانها روانشناسان و مشاوران حاضر باشند و از ابتدای رابطه سعی کنند به افراد راهنماییهای درست دهند تا افراد وارد رابطههای عاطفی نشوند و روابط منطقی باشد و به درستی هدایت شود سپس با نظر روانشناس، خانوادهها به هم معرفی شوند و پس از بررسی معیارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی روابط، آشنایی حداقل چندین ماه و با حضور مشاور انجام شود و در نهایت ازدواجی با آگاهی شکل بگیرد.وی با اشاره به اینکه در ازدواجهایی که با شناخت انجام میشود، شانس زندگی مشترک بیشتر است، تصریح میکند: مهمترین عامل کمک دولت به تسهیل ازدواج، جلوگیری از گرانی و تورم مهار گسیخته و ایجاد پتانسیل ازدواج در بین جوانان است، از آنجا که بخش عظیمی از جوانان به سمت ارتباط مجازی کشیده شدهاند و جذابیت تصاویر و حروف و کلمات و رفع تنهایی آنها دیگر با هیچ دلیل منطقی توجیه نمیشود جامعه به این سمت رفت که جلوی ارتباط مجازی را نمیتوان گرفت و بهتر آن است که به ارتباطات مجازی جهت داده شود از این رو سایتهایی با هدف همسریابی شکل گرفت که مدیران آن مشخصات افراد را گرفته و پس از آن خواستههای مراجعان و مشخصاتی که آنها میخواستند را مطابقت میدادند، البته این همان روش سنتی بود که پدر و مادرها عمدتاً از جوانان پسر میخواستند که مشخصات همسر خود را به آنها بگویند و به دنبال آن واسطههایی را پیدا میکردند تا برای آنها فرد مورد نظر یافت شود.
معایب سایتهای همسریابی چیست؟
پورعباییان میگوید: افزایش این سایتهای همسریابی که گاهی غیرقانونی هستند، سبب شده که خود دولت نیز به منظور افزایش میزان ازدواج این سایتها را فعالتر کند، همچنین بعضی از واسطهها که مبالغ هنگفتی دریافت میکنند نیز آهسته حذف میشوند، هرچند این سایتها موفقیتهایی را هم در پی داشتند، اما نهایتاً جوابگوی جوانان و نیازهای آنان نخواهند بود.وی با اشاره به معایب سایتهای همسریابی برای ازدواج، میافزاید: معایب سایتهای همسریابی زیاد است و از جمله آن میتوان به در نظر نگرفتن خصوصیات روانی و روحی افراد اشاره کرد، در این سایتها خصوصیات جسمی همراه با عکسهایی که در بهترین شرایط از افراد گرفته شده، مدنظر قرار داده میشود و شرایط مالی نیز در اولویت است، نگاه سایتها برای واسطهها نوعی تجارت و کسب و کار محسوب میشود و در اکثر مواقع پس از دیدارهای مختلف نتیجه خوبی حاصل نخواهد شد.
این روانشناس با تاکید بر اینکه مخاطبان این سایتها خانوادههای اکثراً سنتی هستند که دید صحیح و درستی نسبت به ازدواج ندارند، اظهار میکند: در این خانوادهها نوعی مقاومت نسبت به فضاهای مجازی در دیدگاهشان وجود دارد، در برخی مواقع آشناییها ادامه مییابد و معمولاً جوانها شمارههای همدیگر را میگیرند و بین آنها دوستی پیش میآید که تعهدی به دنبال ندارد و همین امر باعث نگرانی خانوادهها میشود، زیرا آنها خواهان روابط کنترل شده و ازدواجی شناخته شده هستند، اما جوانان خواهان شناخت بیشتر به دور از کنترل هستند.