این رفت اما یک آمد پرحاشیه هم دارد و اصل موضوع برای سینمای ایران و عواملش همین نکته است که: چهکسی بر صندلی ریاست سازمان سینمایی تکیه میزند و برنامهاش برای اداره این سازمان چیست؟در این روزها نام 2 گزینه بیش از بقیه برای تصدی این پست به گوش میخورد؛ یکی گزینهای که ظاهرا بیشتر مورد تأیید شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است و حتی خبرهایی مبنی بر امضاشدن حکمش از سوی وزیر منتشر شده و دیگری گزینه ظاهرا مطلوبتر برای رئیس فعلی سازمان سینمایی که البته سالهاست در این سازمان سمتهای مدیریتی داشته است. در پس انتخاب میان دوگانه حسین انتظامی و محمود اربابی و حتی دیگر گزینهها که نامشان مطرح شده یا خواهد شد، اما مطالبات و دغدغههایی نهفته است که سینماییها آن را بیش از این رفتوآمدها حائز اهمیت میدانند؛ دغدغههایی که شاید بخشی از آن در نظرات آنهایی خلاصه شدهباشد که به بهانه این گزارش با همشهری گفتوگو کردند.
همه فیلمسازان نفس بکشند
«به هر حال به تغییر نیازمندیم و این تغییر چه در زندگی و چه در مدیریت همواره مبحث مهمی بودهاست. قدیمیها میگفتند وقتی نمیتوانی در جایی که هستی تحرک لازم را داشته باشی، مهاجرت کن و این تغییرات فینفسه بد نیست. در تغییر مدیران هم باید این موضوع را مدنظر داشت که بالاخره هر مدیری میخواهد بهترین دستاورد را برای سازمان متبوعش داشته باشد اما نکته مهم این است که در پس این تغییرات، چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ یادمان نرود که ما مثلهایی داریم مثل اینکه کدام بدی رفته که جایش آدم بهتری بیاید و این مثل براساس شاخصههایی به باور عمومی بدل شدهاند.» این حرفهای سیدجمال ساداتیان وقتی به موضوع تغییر رئیس سازمان سینمایی ختم میشود، اینگونه ادامه مییابد: «سازمان سینمایی معاونت بسیار مهمی است اما نگاه به سینما هنوز تعریف مشخصی ندارد. در سینمای ما 2جریان فکری متنوع و مخالف هم وجود دارند که هر یک گمان میکند تئوریها و نقطه نظرهایشان موفق بوده است. جالب اینکه هر دوی این طرز تفکرها در دورههایی مسئولیت این معاونت را برعهده داشتهاند و هر دو گروه هم با این گرفتاری مواجه بودند که حاکمیت چه انتظاری از سینما دارد و کاربرد سینما در این مملکت چیست؟» به گفته این تهیهکننده سینما، هنوز این دوگانگی در کشور وجود دارد که سینما یا باید در خدمت مطالبات مردم باشد یا در خدمت حاکمیت. نتیجه این دیدگاهها یا ختم میشود به فیلمهایی که مخاطبان از نظر اجتماعی با آنها همراه میشوند اما در حاکمیت به آنها میگویند سیاهنمایی یا هدایت میشود به سمت ساخت فیلمهایی با پول دولتی که سرشار است از نگاههای ایدئولوژیک و مخاطب آنها را نمیپسندد. ساداتیان به رئیس آینده سازمان سینمایی پیشنهاد میکند که با دقت بیشتری این موضوع را بررسی کند که چرا در ایران با 35میلیون جمعیت سالانه 60میلیون قطعه بلیت فروخته میشد اما حالا در ایران 80میلیونی سالی 27میلیون بلیت سینما خریداری میشود؟ او تأکید میکند که رئیس سازمان سینمایی باید رانتها را از بین ببرد و کاری کند که همه فیلمسازان نفس بکشند و کار کنند و سیاستهایش مدیریتی باشد نه تحکمی...
توقع هالیوود با امکانات خالیوود
او سالها دیگران را خیلی سخت قضاوت کرده و سالها هم هست که خیلی جدی مورد قضاوت قرار میگیرد. حرفهای مسعود دهنمکی را اما باید بدون هیچ قضاوتی خواند که میگوید: «بیشتر از تغییر مدیریتها به ثبات سیاستها فکر میکنم. به حاکمیت قانون و جاریبودن روح قانون برای اینکه هنرمند تکلیف خودش را بداند و اینکه نباید با رفتوآمد آدمها سیاستهای اجرایی تغییر پیدا کند. مدیرها کاتالیزورهایی برای تسریع روند هستند و البته روندهای اشتباه هم کم نیستند که باید اصلاح شوند. البته ما به جای اصلاح روندها، درگیر تغییر آدمها هستیم؛ درحالیکه عرصه فرهنگ و هنر جای آزمون و خطا نیست.»
کارگردان سری فیلمهای اخراجیها معتقد است: «40سالی که از انقلاب میگذرد، فرصت خوبی است برای مطالعه عملکردها و دریافتن اینکه کدام سیاستها و روشها به سینما آسیب زده و کدامیک در جریان کلی مهندسی فرهنگی مفید بوده است. به گفته دهنمکی، رهایی از این آشفتهبازار در حوزه سینما خیلی سخت نیست. ما توقع هالیوود داریم با امکانات خالیوود و این مسیر غیرقابل دسترسی است.»
دهنمکی همچنین درباره تصدیگری دولت در سینما هم میگوید: «به گمانم بحث افراد و دولتها یک بحث فرعی است و سیاستهای کلی دچار نقص هستند که ما به نتیجه مطلوب نمیرسیم. در غرب هم نگاه ایدئولوژیک به سینما وجود دارد و کیست که نداند پنتاگون در ساخت فیلمهای جنگی و حتی ضدجنگ در آمریکا دخالت دارد؟ ما از یکسو گرفتار پزهای روشنفکری هستیم و از سوی دیگر معطل بودجه دولتی و این مسائل باید بالاخره حلوفصل شود.»
ما کات کردهایم
«آنقدر همهچیز آشفته است که دیگر با این رفتوآمدها چیزی درست نخواهد شد.» این مخلص کلام منیژه حکمت درباره تغییر مدیریت در سازمان سینمایی است که اینگونه ادامه یافت: «پای بسیاری از سینماگران ازجمله خود من به این سازمان و وزارت ارشاد عملا قطع شده و راستش ما هم دیگر برایمان مهم نیست که چهکسی در مسند کار باشد، چون ظاهرا تغییر مدیران بدون تغییر در سیاستهای اشتباه ادامه دارد.» کارگردان جاده قدیم همچنین معتقد است که آشفتگی کلی در مجموعه دولت بیتردید به همه بخشها و سازمانها تسری مییابد و نمیتوان از مدیر جدید توقعی جز ادامه همان راههای اشتباه همیشگی را داشت.»
یارگیری سیمرغی
محمدمهدی حیدریان براساس قانون منع به کارگیری بازنشستگان درهمین روزها ریاست سازمان سینمایی را به شخص دیگری واگذار خواهد کرد. حیدریان البته با علم به اینکه جشنواره فیلم فجر مهمترین عرصه ظهور و بروز مدیریتی در سینمای کشور است از اوایل بهار، حکم دبیری جشنواره را به نام ابراهیم داروغهزاده امضا کرد. این حکم البته دچار دستاندازهای مختلفی شد و حتی در دورهای خبر منتفی شدن این انتصاب هم شنیده شد. داروغهزاده اما بالاخره چندی پیش حکم دبیری را بهطور رسمی دریافت کرد و این روزها هم که بحث تغییر مدیر سازمان مطرح است، دبیر جشنواره در یک اقدام جالب توجه تلاش برای حفظ و تقویت هم تیمیهای خود را آغاز کرده است. او در نخستین گام در پیشنهادی عجیب از ابراهیم حاتمیکیا درخواست کرده تا دبیری جشنواره را بپذیرد. این درخواست را شاید بتوان نوعی یارگیری از زمین حریف قلمداد کرد. با فرض اینکه حاتمیکیا داوری جشنواره را بپذیرد قابل حدس است که میزان آسیب احتمالی به جشنواره و دبیر و تیم برگزارکنندهاش کاهش خواهد یافت.
دونفر برای یک صندلی
زلزله تغییر مدیران بازنشسته به اتاق قدیمی مهرداد پهلبد هم رسیده و امروز و فردا محمدمهدی حیدریان باید رل اصلی یک جلسه تودیع در حضور وزیر ارشاد را با لبخندهای بیرمقش بازی کند.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران