عکسهایی که از نمای بالا از ماشینها گرفته شدهاند و صندلی جلوی ماشینها را نشان میدهند، دستی که در حال عوض کردن دنده است، دست که به کودکی غذا تعارف میکند، دستی که سیگار دارد و... عکسهایی از آینه موتورهایی که کنار خیابان پارک شدهاند و در هر کدامشان تصویری از ساختمانی یا عمارتی قدیمی انعکاس یافته است، عکسهایی از نقاشیهای دیواری نقاش جوانی به نام میرزاحمید که در این سالها بر بسیاری از دیوار کوچهها و خیابانها میبینیم. عکسهایی از درهای خانهها، دقیقتر که میشوی میبینی عکسها از درِ خانههای مشاهیر است؛ از انیسالدوله همسر ناصرالدین شاه و کریم بوذرجمهری شهردار تهران تا نجف دریابندری، امیرهوشنگ کاووسی و.... شماری از عکسها تکهتکه کنار هم چسبانده شدهاند و کولاژ بزرگی را تشکیل دادهاند، عکسهایی از ساعتهای مختلف از برج اسکان و تئاتر شهر یکی در میانههای خیابان ولیعصر و دیگری در بالای همین خیابان سالهاست جا خوش کردهاند. بعضی دیگر از عکسها روی ترنسپرنت (برچسبهای شیشهای) چاپ شدهاند و در فضایی تاریک به نمایش گذاشته شدهاند تا نور بدهند و روشن باشند.
همه عکسها از خیابان ولیعصر است، از طولانیترین خیابان ایران که کمکم باید 100سالگیاش را جشن بگیرد؛ خیابانی با چنارهای سر به فلک کشیده، خیابانی که از جنوب تا شمال تهران امتداد دارد، خیابانی که چند نسل با آن خاطره دارند و حادثهها و اتفاقهای بسیاری را به چشم خود دیده است.
«نمایشگاه ولیعصر؛ پوشه اول» نمایشگاه عکس گروهی از عکاسان است که از جمعه 20مهر در 3 گالری تهران دایر شده است. عکاسان در این نمایشگاه تلاش کردهاند تا تصویری متفاوت و تازه از خیابان ولیعصر را به تماشا بگذارند. عاطفه خدابخش، محسن عباسی، نگین فیروزی، عطا نوین، سیدمحمد مروج، نرگس مقدم، بابک جوادزاده، هادی خراسانی، فرید خادم، غزاله صداقت، مجید قدکساز، فاطمه شریف، حمید قزللو، رها مژده، سیدمحمدرضا تکیه، عماد حسینی و سودابه وطنپرست عکاسانی هستند که عکسهای خود را در این نمایشگاه ارائه کردهاند.
غلبه هنر بر مستند بودن
رامیار منوچهرزاده گالریگردان نمایشگاه است. کسی که از ایده تا اجرا عکاسان را هدایت کرده است. در ازدحام روز افتتاحیه نمایشگاه گپ و گفت مختصری با منوچهرزاده انجام دادهایم. «عموماً وقتی از چنین پروژههایی سخن به میان میآید ذهنها به سمت عکاسی مستند میرود، اما در این پروژه وجه هنری در همه کارها لحاظ شده است و عکسها مستند نیست؛ مثلا یکی از پروژهها این است که عکاس از کل خیابان ولیعصر عکاسی کرده است، اما از پشت پردههای سیاه. اگر خاطرتان باشد تا چند وقت پیش تبلیغهایی در اتوبوسها بود که جلوی شیشهها را گرفته بود و مسافران به سختی میتوانستند خیابان را ببینند. عکاس آمده از سراسر خیابان ولیعصر عکاسی کرده اما در تمام عکسها پرده سیاه تبلیغهای اتوبوس جلوی تصویر است. مجموع این عکسها تبدیل به 42عکس شده است که در کنار هم چیدمان شدهاند. شما از دور عملاً تکههای سیاه میبینید اما وقتی نزدیکتر میشوید میبینید که هر کدام از این تکهها یک عکس است که بخشی از خیابان ولیعصر را نشان میدهد.
یکی دیگر از پروژهها عکاسی از در خانههایی است که شخصیتهای برجسته ساکن آن بودهاند؛ از شخصیتهایی مثل کریم بوذرجمهری شهردار تهران تا شخصیتهای برجسته ادبیات مثل فروغ فرخزاد و نجف دریابندری همچنین شخصیتهای سیاسی مثل دکتر ابراهیم یزدی که همه روزگاری ساکن این خیابان بودهاند.
یکی دیگر از مجموعه عکسها از پنجره خانهها به سمت خیابان عکاسی شده است. از پنجرههایی در طول خیابان که هر کدام بخشی از خیابان ولیعصر را از منظری متفاوت بازمینمایند. این عکسها نیز کنار هم یک چیدمان را تشکیل دادهاند؛ چیدمانی که اجزای آن یکاندازه نیستند.»
رفتو آمد ایدهها و ویرایشهای چندباره
ایدهها در طول چندماه بارها رفته و آمدهاند، آزمونها و خطاهای بسیار انجام شده و عکسها چندبار ویرایش شدهاند تا قابل ارائه در نمایشگاه باشند. حمید قزللو یکی از عکاسانی که کارهایش در نمایشگاه ارائه شده است، میگوید: «ایدههای مختلفی را امتحان کردیم تا به عکسهای فعلی رسیدیم. من عکسهایم را صبح زود در حد فاصل اذان صبح تا طلوع آفتاب از ویترین مغازهها گرفتم. عکسهایی که میبینید در حقیقت نمایی است که در پشت عکاس انعکاس یافته است.» در طول دوره، کارشناسانی نیز به کمک عکاسان آمدهاند تا آنها را با تاریخچه خیابان ولیعصر، معماری آن در دورههای مختلف و... آشنا کنند. منوچهرزاده درباره اهمیت آشنایی عکاسان با تاریخچه خیابان میگوید: «شاید لزوماً آگاهی از تاریخ خیابان تأثیر مستقیمی در کار عکاس نداشته باشد اما قطعاً در ناخودآگاهش تأثیرگذار بوده و نگاهش را تغییر داده است. نکته اصلی آگاهی عکاس از روح خیابان است. در پرتو چنین آگاهیهایی است که تجربههای ساده مثل قدم زدن هم به یک تجربه جمعی تبدیل میشود. شما در خیابانی قدم میزنید که میدانید چند سال قدمت دارد. چه اتفاقاتی را پشت سر گذاشته است. اما چنین اتفاقی قطعاً با اتفاقی که در مرزداران میافتد فرق میکند. خسرو سینایی، ترانه یلدا، یحیی دهقانپور، حمیدرضا خاکی، علیرضا محمودی، فرزانه ابراهیمزاده و... ازجمله کارشناسانی بودند که هر کدام از منظری درباره خیابان ولیعصر برای عکاسان صحبت کردند.» اما نکته اصلی در چنین نمایشگاههایی نحوه ارائه آثار است. کاش میشد توضیحی در کنار هر کدام از این مجموعه عکسها باشد. درست است که عکسها حس متفاوتشان را به مخاطب منتقل میکنند اما گاه بدون توضیح نمیتوان فهمید که هر کدام از این عکسها از چه منظری گرفته شدهاند. گالریگردانی چنین نمایشگاههایی فقط به سفارش و انتخاب و ویرایش پروژهها تمام نمیشود و ارائه عکسها نیز بخش مهمی از فرایند گالریگردانی نمایشگاه است. با این همه منوچهرزاده میگوید که در طول نمایشگاه چند نشست برای توضیح و تبیین بهتر ایده نمایشگاه و نقد و بررسی آن انجام میشود.
اما آیا بهتر نبود که همه نمایشگاه در یک گالری برگزار شود؟ «میخواستیم یک نمایشگاه صرف نباشد. بلکه یک ضیافت هنری باشد که در طول خیابان ولیعصر برگزار میشود. 3 گالری را انتخاب کردیم که در خیابان ولیعصر قرار دارند. حالا البته بیشتر جنبه نمادین دارد اما میخواستیم شبیه جشنوارهها یا ضیافتهایی باشد که در بخشهای مختلف خیابان امتداد دارد. 3 گالری آریا در تقاطع شهیدبهشتی و ولیعصر، گالری آتبین در پارکوی و گالری ایجی در خیابان پسیان میزبان نمایشگاه شدهاند.»
«خیابان ولیعصر؛ پوشه اول» چنانکه در بروشور نمایشگاه آمده است نخستین پروژهای است که این گروه برگزار کرده است. پوشه دوم به خیابان شریعتی دیگر خیابان قدیمی تهران اختصاص دارد. نمایشگاه ولیعصر از 20 مهرآغاز شده و تا دوم آبان ادامه خواهد داشت.
ولیعصر به دقیقه اکنون
عکسهایی از سردرهای قدیمی مغازهها، عکسهایی از متروکهها و فراموش شدهها؛ عکاسیها، کافههای قدیمی، فروشگاههایی که زمانی برای خودشان رونق داشتهاند و حالا گرد فراموشی بر رویشان نشسته است.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران