نهادهای نظارتی دائما شعار مبارزه با فساد اقتصادی را میدهند اما هر روز بیشتر از دیروز شاهد مشکلات در این زمینه هستیم و در نتیجه اثر مستقیماش را در اقتصاد پر هیاهوی این روزهای کشورمان میبینیم. حتی خبر دستگیری مفسدان هم اوضاع را آرام نمیکند،به عنوان مثال وقتی خبر کشف انبارهای احتکاری منتشر میشود مردم اثر این شناسایی را در هیچ زمینهای نمیبینند. به عبارتی دیگر از تکرار شدن مداوم این اتفاقات و ثابت ماندن شرایط گذشته مردم به نوعی بیاعتمادی رسیدهاند و عملا مبارزه با فسادهای مالی را احساس نمیکنند. نظر یک دانشجوی سال سوم مهندسی را درباره اخبار فساد مالی و مبارزه با آن پرسیدیم.حسین از تکراری بودن این ماجرا گلهمند است و میگوید: «اگر دهها نهاد نظارتی برای این کار ساخته شود این موضوع همچنان ادامه دارد و من فکر نمیکنم این داستان پایانی داشته باشد. مردم اتفاقهایی را که یکی پس از دیگری افشا میشوند را میبینند و به این نتیجه میرسند که دستگیری یک مجرم اقتصادی عملا فایدهای ندارد ».
مژده، روانشناس بالینی در پاسخ به این سوال که آیا در جامعه این احساس وجود دارد که با فساد و جرمهای مالی برخورد میشود میگوید: «من به شخصه اصلا چنین حسی را ندارم! هر روز خبر دستگیریها را میشنویم و باز تغییری را نمیبینیم. تکرار این جریان تنها این نگاه را در جامعه به وجود میآورد که فساد در جامعه فراگیر شده است و کشور به سمت و سو تباهی در حال حرکت است و کسی به فکر آن نیست. خبرها استرس و ناامیدی را به جامعه القا کرده است. از نظر من مبارزه زمانی معنا میدهد که از مشکلات بعدی جلوگیری کند نه اینکه هر روز خبرها بیشتر شود».
حقیقت یا لاف زدن
کوتاه کردن دست مفسدان اقتصادی از مسائل مهمی است که با توجه به بررسیهای انجام شده در قوهقضاییه هنوز به نتیجهای مطلوب نرسیده است و همچنان شاهد خبرهای اختلاس و فسادهای مالی هستیم. هرچند که نهادهای مربوطه تلاش خود را در این زمینه میکنند اما عموم مردم جامعه نظر دیگری در اینباره دارند و میگویند کسانی که مدعی مبارزه با فساد اقتصادی هستند فقط لاف میزنند! ابراهیم نکو، نماینده مجلس و دبیر دوره نهم کمیسیون اقتصادی مجلس در خصوص تاثیر افشاگریهای اقتصادی در شرایط فعلی به «ابتکار» میگوید: انتظاری که مردم از دولت و بهویژه دستگاههای مربوطه در خصوص مبارزه و دستگیری مفسدان اقتصادی و مالی و محتکران کالاها دارند را در سطح جامعه مشاهده نمیکنند. به عبارتی دیگر تاثیر این مبارزه کردن را در معیشت خود نمیبینند و به شکل واقعی در سطح جامعه احساس نمیکنند. مردم مخصوصا قشر ضعیف جامعه تنها نتیجهای که میگیرند این است که این اقدامات گرهای از مشکلاتشان باز نکرده است. من معتقد هستم که این اقدامات باید بهگونهای باشد که نتایج آن رضایتمندی جامعه را به دنبال داشته باشد. یعنی تا زمانی که رضایتمندی مردم که از ارکان نظام هستند حاصل نشود در نهایت این اقدامات هر قدر هم که مهم باشد به چشم نخواهد آمد. وقتی یک اقدام و یا عمل ثمره نداشته باشد مردم نمیتوانند به مدت طولانی منتظر نتیجه آن بمانند. ما آن چیزی را که در خبرها مشاهده میکنیم و میشنویم این است که هر چند وقت یکبار کشف انبارهای احتکاری با ارقام بالا و یا دستگیری مجرمان اقتصادی با تعداد بالا مطرح میشود اما نکته مهم اینجا است که این اقدامات خودش را در معیشت افراد جامعه نمایان نمیکند. اگر نمایان میشد ما شاهد اتفاقهای دیگری میبودیم. اگر این مبارزهها نتیجه مثبت داشت مردم باید تاثیرش را در بازار یا نوع زندگی خودشان میدیدند. در نهایت مردم گمانهای دیگری میکنند و احساس میکنند که ارادهای در دولت یا نهادهای مسئول برای جلوگیری از بروز این مشکلات وجود ندارد.
وی میافزاید: زمانی که تعداد کشف کردنها و یا خبر دستگیری مفسدان اقتصادی زیاد باشد به همان اندازه انتظار مردم برای بهبود شرایط بالا میرود. وقتی خبر دستگیری مفسدی را در جامعه منتشر میکنند این انتظار پیش میآید که دست سودجویان و مفسدان احتمالی بعدی قطع شود. من از این زاویه نگاه میکنم که وقتی تعداد زیادی از این افراد دستگیر شوند ولی برخوردهای قاطع و مقررات لازم صورت نگیرد، جریان بیشتر به یک موضوع بیمحتوا تبدیل میشود و راه را برای ظهور مفسدان بیشتر باز میکند و وقتی این افراد از این بیشتر شوند نتیجهای جز نا امیدی برای مردم نخواهد داشت و به جای تعامل با دولت در جهت تخریب قواعد اقتصادی خواهند بود و از طرفی دیگر معضل بزرگی را برای جامعه و دولت به وجود میآورند.
نکو از آمار و ارقام اعلام شده توسط نهادهای مبارزه با مفاسد اقتصادی میگوید: آمار و ارقامی را که برای مبارزه با فساد مالی و اقتصادی اعلام میکنند قابل تحسین است اما نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که اعلام کردن به تنهایی کفایت نخواهد کرد. واقعیت این است که نتیجهای از مبارزه با فساد مالی به جامعه برنمیگردد و مردم احساس رضایت ندارند. همین مسئله میتواند پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد و در ذهن مردم اینگونه تداعی شود که با وجود مبارزهها و اقدامات وضعیت تغییری پیدا نکرده است و شرایط هر لحظه بدتر از گذشته میشود. اگر برخوردهای قاطعی انجام بگیرد به عنوان مثال اموال مسروقه توسط مجرمان اقتصادی به جامعه برگردد و در اقتصاد جامعه تزریق شود ما میتوانیم شاهد اتفاقهای مثبت و بازتاب خوبی در جامعه باشیم.
نکو در پایان تاکید به مجازات مجرمان اقتصادی دارد و میگوید: زمانی که مردم یقین پیدا کنند که مجازات مفسدان و اختلاسکنندگان تاثیرگذار در معیشتشان است و از کار مفسدان دیگر جلوگیری میکند قطعا بار روانی مثبتی خواهد داشت و نشاط را به جامعه برمیگرداند و این تصویر را به مردم نشان میدهد که در دولت ارادهای شکل گرفته است تا نظم را به اقتصاد کشور برگرداند. اگر این رویه ادامه پیدا کند و مشکلات در حوزه اقتصادی به حداقل برسد قطعا مردم تعامل خود را با دولت بیشتر میکنند و اعتمادی که امروز تضعیف شده و رو به زوال است، مجددا زنده خواهد شد.
داروی کم جان تب فساد
اگر در سالهای دور 123 میلیارد تومان اختلاس عجیب بود، امروز دیگر 3000 میلیارد تومان هم عجیب نیست ! جالب است که در میان این اتفاقها گهگاهی هم خبر دستگیری مفسدان اقتصادی منتشر میشود و باز همچنان موضوع ادامه پیدا میکند. این روزها وقتی تیتر خبر رسانهها را میبینیم و در حال مرور کردن صفحههای مجازیمان هستیم، خبرهای فساد مالی بسیاری از موسسهها یا اختلاسهای میلیاردی را میشنویم.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران