برخي كاربران به استناد پايگاههاي خبري محل برگزاري اين هيات را به اشتباه جماران عنوان كرده بودند؛ درحالي كه محل برگزاري اين مراسم در شهر قم بود نه جماران. سيل انتقادات آنقدر زياد شد كه خميني جوان تلاش كرد با يك كامنت كوتاه، پاسخ انتقادات را بدهد غافل از آنكه اين كامنت موج دوم انتقادات را آغاز كرد. احمد خميني در اينستاگرام نوشت: «سلام اگر واقعا براتون سواله پاسخ ميدم برادر عزيزم كه اينجا (محل برگزاري مراسم) قم هست مراسم خادمالرضا. پايين جلسه همه سينه ميزنند و اون بالا معممين ميشينن كه لباسشون چون زياده باعث گرمازدگي نشه و البته جايگاه ويژه هم هست و تمام روحانيون درجه يك و دو قم شركت ميكنند و اينجا جماران نيست (همونطور كه در عكس هم هستند و در شبهاي ديگر بيشتر خواهند بود) اما قطعا كوچكتر از آنم كه بخواهم اونجا بشينم. خلاصه مهم نيست كه
حقالناس و تهمت است يا نه اما گفتم شايد مهم باشد.» اسكرين شات كامنت احمد خميني به سرعت در شبكههاي مجازي دست به دست شد و همين يعني آغاز موج دوم انتقادات. استفاده از عبارت روحانيون درجه يك و دو سرمنشا انتقادات بود و برخي كاربران با انتشار توييتهاي مختلف با مضمون آنكه آيا روحانيت درجهبندي دارد، نسبت به اين عبارت انتقاد كردند. هرچند پيش از اين نيز تصاويري از حضور برخي مسوولان در اين مراسم منتشر شده بود كه آنها نيز مانند احمد خميني در جايگاه vip نشسته و به عزاداري مشغول شده بودند اما هيچ كدام از آن تصاوير مانند حضور فرزند حسن خميني حاشيهساز نشده بود.
انتقاد از احمد خميني مسبوق به سابقه است. چندي پيش زماني كه او مراسم عمامهگذاري خود را در جماران برگزار كرد، انتشار كليپي از اين مراسم براي او حاشيهساز شد. عدهاي او را به اشرافيگري متهم كردند و برخي ديگر كه خود نيز معمم بودند، نسبت به سبك حضور خميني جوان در اين مراسم انتقاد داشتند. احمد خميني در آن مراسم روي يك صندلي در كنار بزرگان نشسته بود و اين درحالي است كه طلاب اعتقاد داشتند براي عمامهگذاري، فردي كه قرار است معمم شود بايد روي زمين بنشيند. احمد خميني نسبت به حواشي ايجاد شده در مراسم عمامهگذاري پاسخي به آن ارايه كرد و با آن پاسخ توانست كمي از موج انتقادي نسبت به خود را كاهش دهد اما اين زخم بار ديگر پس از انتشار تصوير او در هيات خادم الرضا سر باز كرد. اين اتفاقات بهانه گفتوگوي «اعتماد» با سيد احمد خميني است. خميني جوان انتقادات وارده درباره نحوه حضور در مراسم عزاداري سيد الشهدا (ع)
از سوي مردم را وارد دانسته و عذرخواهي ميكند. او تحليل جالبي در خصوص چرايي سيل انتقادات به خود دارد. خميني جوان معتقد است هدف از حمله به او، تخريب پدرش سيد حسن خميني است و او در اين ميان نقش واسطه دارد تا به وسيله او بيت حضرت امام و به ويژه سيد حسن خميني تحت فشار قرار گيرند. مشروح مصاحبه احمد خميني را در زير ميخوانيد.
روز گذشته عكسي از شما در فضاي مجازي منتشر شد كه حاشيههايي به همراه داشت. يكي از اصليترين انتقادات حضور شما در جايگاه ويژه بود. چرا به جاي حضور در ميان مردم به جايگاه ويژه رفتيد؟
عكس منتشر شده مربوط به حضور من در مراسم هيات خادمالرضا در ورزشگا شهيد حيدريان شهر قم بود. من هرسالي كه در ماه محرم در شهر قم حضور داشته باشم، به اين هيات ميروم و اتفاقا در سالهاي گذشته در كنار ساير مردم حاضر ميشدم اما امسال به دليل رعايت مسائل ايمني دسترسي به سكوها مسدود شده و به همين دليل در اين جايگاه كه امكان حضور همه مردم در آن فراهم است حاضر شدم. همانطور كه در كامنتي در اينستاگرام توضيح دادم، دليل حضور من در جايگاه ويژه لباس روحانيتي است كه بر تن دارم. يكي ديگر از عوامل احتمال گرمازدگي بود. بايد به اين نكته اشاره كنم كه مقصود من از جايگاه ويژه، نامي است كه اين قسمت از ورزشگاه دارد وگرنه همه ميدانند كه هيات جايگاه ويژه ندارد.
در بخشي از كامنت خود به درجهبندي روحانيون اشاره كرديد كه منجر به آغاز فاز دوم انتقادات شد. آيا روحانيت درجهبندي دارد؟
متاسفانه برخي كاربران شبكههاي اجتماعي در اين مورد منظور من را متوجه نشدند. بله روحانيت درجهبندي دارد. مقصود من از روحانيون درجه يك مراجع عظام تقليد، اساتيد حوزه و علما بودند. من در برابر اين بزرگواران روحاني درجه دو محسوب ميشوم.
به نظر شما آيا جدا كردن روحانيون از مردم آن هم در مراسمهاي مذهي حامل پيامي منفي براي افكار عمومي نيست؟
متاسفانه در سالهاي اخير رشته روحانيت از مردم فاصله بيشتري گرفته است. دليل اين اتفاق نيز عدم حضور و حركت پا به پاي روحانيون با مردم عادي بوده است. من قصد جسارت به هيات خادمالرضا را ندارم اما به هرحال اين جايگاهي بود كه مسوولان اين هيات در نظر گرفته بودند و البته حق هم دارند زيرا اين هيات، بسيار هيات بزرگي است. من اگر خطايي ميكنم به عنوان يك طلبه خطا ميكنم و اين منجر به آسيب به طلاب ميشود. ما طلاب بايد بيشتر مراقب اعمال و رفتار خود باشيم زيرا هر اشتباهي از سوي ما منجر به ضربه زدن به لباس روحانيت ميشود و در اين باره من خودم را به عنوان اولين نفر مخاطب سخنان خودم قرار ميدهم.
انتشار اين تصوير تفكر فاصله روحانيت از مردم عادي را دامن ميزند. بهتر نيست روحانيون و علما در اين باره پيشقدم شده و نسبت به اين اتفاقات هشدارهاي لازم
را دهند؟
پرواضح است كه هيئات مذهبي قصد ايجاد فاصله ميان مردم و روحانيت را ندارند و اين موضوع بسيار مفصلتر از اين حرفها است و اين بحث در اين مقال نگنجد اما اگر بخواهم به صورت خلاصه به اين موضوع اشاره كنم بايد بگويم كه برخلاف تصور بخشي از جامعه، طلبههاي عادي زندگي خوبي ندارند و اين دقيقا خلاف موضوعي است كه رسانههاي بيگانه سعي در تلقين آن دارند. لازم است كه تاكيد كنم منظورم از اين گزاره خودم و امثال من نيست. طلبههاي عادي كه شرايط زندگي خوبي هم ندارند، بهشدت از جامعه دور هستند. ممكن است برخي بگويند اين همه روحاني كه در جامعه حضور دارند چه كساني هستند؟ واقعيت آن است طلابي كه با جامعه در ارتباط هستند، از حداقل امكانات رفاهي بهره ميبرند درست عكس روحانيون ضعيف.
چرا افكار عمومي نسبت به شما تا اين حد حساس است؟ پيش از اين نيز به دليل جشن عمامهگذاري مورد انتقاد قرار گرفتيد.
پيش از پرداختن مفصل به دلايل چرايي هجمه انتقادات به من، با توجه به آنكه به مراسم عمامهگذاري اشاره كرديد قصد دارم توضيحاتي درباره آن مراسم دهم. يكي از انتقاداتي كه به آن برنامه وارد شد، آن بود كه چرا 80نفر براي عمامهگذاري يك طلبه دور هم جمع شدهاند؟ درپاسخ به اين سوال بايد بگويم اين موضوع در حوزه قم يك رسم است. امروز هر طلبه عادي كه در حوزه حضور دارد، نميگويم طلبه آقازاده، پس از عمامهگذاري وليمه ميدهد. در آن جلسه نه آقاي خاتمي حضور داشتند و نه چهرههاي سرشناس سياسي. تمامي حاضرين يا از دوستان من بودند يا از دوستان نزديك پدرم. در واقع مراسم عمامهگذاري من همان وليمهاي بود كه به آن اشاره كردم. در اين برنامه من سيدعلي محقق استاد پدرم را به جماران دعوت كرده و مراسم عمامهگذاري توسط ايشان انجام شد. اين برنامه نهتنها براي يك آقازاده بلكه براي يك طلبه عادي نيز خارج از عرف نبود.
اما درباره انتقادات و حاشيههايي كه در ماههاي اخير براي من ايجاد شده بايد بگويم تمام تلاش من بر آن است كه در مسير امام قدم برداشته و باعث آبروريزي حضرت امام و بيت ايشان نشوم. موضوعاتي كه در ماههاي اخير مطرح شده به دليل كينهتوزي جرياني خاص از حضرت امام(ره) است. واقعيت آن است كه من بسيار كوچكتر از آن هستم كه هدف تخريب باشم. هدف اصلي انتقادات و تخريب من، پدرم سيد حسن خميني است. جرياني كه بيت امام را نشانه گرفته، قصد دارد بسيار آهسته و پيوسته به مردم القا كند كه سيد حسن خميني و بيت حضرت امام زندگي اشرافي و در اصطلاح لاكچري دارد؛ درحالي كه اين از واقعيت به دور است. من هيچگاه به چيزي كه نبودم، تظاهر نميكنم. من همواره خودم هستم و هميشه پاي اشتباهاتم ايستادهام. من بسيار عيب نهفته، ايراد و اشكال دارم كه نقد به آنها وارد است اما انتقاداتي كه اين روزها مطرح ميشود بسيار سطحي است زيرا من مشكلات بزرگتري دارم كه به واسطه ستارالعيوب بودن خداوند اين عيوب تا اين لحظه محفوظ مانده است. بازهم تاكيد ميكنم كه هدف تخريب پدر من است و از من به عنوان واسطه استفاده ميشود. من ميدانم نقدهايي كه مطرح ميشود از سر دلسوزي است اما نبايد از مهم غافل شد كه عدهاي در پوشش نقد به دنبال انتقامگيري سياسي هستند. من همواره از نقد استقبال كرده و خواهم كرد. مهم نيست چه كسي انتقاد ميكند، مهم آن است كه ما نقد را ديده و بررسي كنيم و در صورتي كه نقد وارد بود آن عيب خود را برطرف كنيم.
آيا ميپذيريد كه ميشد به جاي نشستن در جايگاه ويژه، در كنار مردم عادي نشسته و عزاداري كنيد؟
قطعا ميپذيرم. قطعا بالاتر ديدن خودم از ساير مردم امري اشتباه و غلط است هرچند در اين باره من توضيحات ديگري دارم كه ممكن است به عنوان توجيه قلمداد شود و به همين دليل اكنون قصد توضيح بيشتر در اين باره ندارم. نقد به حضور من در جايگاه ويژه وارد است و من از اين بابت عذرخواهي ميكنم. بايد نقد را ببينيم، اگر درست بود بپذيريم و سپس عذرخواهي كنيم.