برخی عروسها با ایما و اشاره به همراهان خود درباره چهره و درخشششان در مراسم میپرسند؛ کمی آنطرفتر از محلی که همراهان عروس نشستهاند. 15عروس روی صندلیهای پرزرق و برقی نشستهاند که مقابلشان آینهای بزرگ قرار دارد. برخی تازهعروسها منتظرند تا آرایشگر برگردد و کارش را ادامه دهد. یکی از همراهان عروس میگوید: «آرایشگرها هم مثل تعمیرکارها شدهاند. به مشتری نه نمیگویند. آنها چون سرشان شلوغ است قسمتی از آرایش عروس را انجام میدهند و بعد سراغ آرایش شخص دیگری میروند.»
کافه آرایشگاه
از نظر امکانات و خدمات اینجا چیزی برای مشتریها کم نگذاشته البته هزینه آن چندبرابر در فاکتور لحاظ میشود. در گوشه آرایشگاه کافهای جمع و جور وجود دارد. روی یک میز نیز انواع شارژر گوشیهای مختلف به چشم میخورد.
گردانندگان اینجا تمام سعیشان را کردهاند که همه چیز به قول معروف لاکچری به نظر برسد. مشخص است که آنها رگ خواب مشتریهایشان را خوب میدانند؛ مشتریهایی که برای خدمات لاکچری خوب هزینه میکنند.
لوکس بودن را میتوان در چهره و سر و وضع کسانی که این سالن را در شمالغربی تهران انتخاب کردهاند هم متوجه شد.
قیمت ندارد
آرایشگاههای لاکچری پای تلفن به مشتریهایشان قیمت نمیدهند، ما هم وقتی با این آرایشگاهها تماس میگیریم آنها ارائه قیمت را مشروط میکنند به حضور در آرایشگاه. وقتی هم در نقش مشتری پا به تعدادی از این آرایشگاهها میگذاریم آنها ادعا میکنند نمیتوان برای آرایش قیمت مشخصی داد و بستگی به این دارد که چه خدماتی بخواهید.
اگر مشتریها قیمت حدودی بخواهند با هزینه حداقلی پنج میلیون تومانی روبهرو میشوند. آرایشهای ویژه و حضور آرایشگر در محل نیز که بیش از ده میلیون تومان خرج روی دست آقا داماد میگذارد.
یکی از مدیران داخلی آرایشگاهی در شمال تهران میگوید: خیلی به فکر جیب آقا داماد نباشید. اینجا کف قیمتها حدود پنج میلیون تومان است و بسته به نوع خدماتی که ارائه میشود .
آن طور که او میگوید اینکه به کدام یک از شعبههای این برند نیز در تهران مراجعه کنیم در قیمتها تاثیر دارد، چراکه این آرایشگاه در چهارگوشه کلانشهر تهران شعبه دارد.
چند ماه صف
شاید قیمتهای نجومی برخیها را بترساند، اما این آرایشگاههای لاکچری آنقدر مشتری دارند که برای استفاده از خدمات آنها برخی تا پنج ماه در لیست انتظار میمانند!
مدیر آرایشگاهی در شرق تهران میگوید: مشتریهای ما باید دستکم چهار ماه قبل از مراسم اینجا بیایند وقت بگیرند.
او اشارهای به آلبومهایی که روی یک میز جا خوش کرده میکند و ادامه میدهد: خیلیها فقط چند روز زمان میبرد تا از بین این مدلها یکی را انتخاب کنند.
خانم جوان که ادعا میکند حدود 30 سال سابقه کار در حوزه آرایش و پیرایش دارد، میگوید: این سالن زیبایی قیمتهای مشخص و ثابتی ندارد و هزینههایش متناسب با مشتریان و محل زندگی مشتری متغیر است.
این در حالی است که بعضی مشتریان بعد از کلی هزینه وقتی چهرهشان را در آیینه میبینند شوکه میشوند، چون معمولا نتیجه کار زمین تا آسمان با مدل انتخابیشان متفاوت است.
چشم و همچشمی آسیبزاست
این روزها چشم و همچشمیها گریبان بسیاری از جوانان و خانوادههایشان را گرفته، دخترهایی که با یکدیگر در رقابت هستند وارج و قرب خود را در زندگی با مادیات مقایسه میکنند، چرا باید برخی عروسهای امروزی تصور کنند سادهزیستی و کم کردن هزینههای ازدواج از ارزش و جایگاه آنها کم خواهد کرد؟ در صورتی که بسیارند عروسهایی که زندگی خود را با سادگی شروع کردند و اکنون از زندگی خود راضیاند.
غفور شیخی، جامعهشناس و پژوهشگر در این باره میگوید: «جامعه ما دچار عیبهای فرهنگی فراوانی است. نمونهای از آن چشم و همچشمی است که روز به روز شاهد افزایش آن هستیم. بسیاری از افراد درگیر ظاهرسازی و خودنمایی در جشن عروسی خود شدهاند و این را نشانه روشنفکری و به اصطلاح لاکچری بودن میدانند که کاملا در اشتباه هستند.»
آن طور که او میگوید به طور کلی این چشم و همچشمیها نتیجه اختلالهای ترکیبی است که یک وجه آن فرهنگی و اقتصادی است و وجه دیگر جنبه روانی دارد. هنگامی که این رفتار شکل افراطی میگیرد به اختلال فرهنگی تبدیل میشود و در نتیجه تعداد افراد به قول معروف نوکیسه افزایش مییابد.
شیخی ادامه میدهد: در یک جامعه همه به هم مرتبط هستند. نحوه رفتار و پوشش یک شخص معروف و سوپراستار قطعا در نحوه پوشش یک دانشجو در یک شهرستان تاثیر گذار است. هنگامی که تصاویر زندگی لاکچری یک سلبریتی با تیپ و شخصیت خاص در فضاهای مجازی دست به دست شود ارزشها در جامعه سمت و سویی دیگر میگیرد.
آرایشگر آقا در محل
نبود نظارت بر فعالیت آرایشگاهها سبب شده آنها ارزشهای جامعه را زیر پا بگذارند و به ارائه خدماتی بپردازند که باعث دور شدن خانوادهها از ارزشهایی شود که روزگاری خانواده ایرانی با آنها شناخته میشد. برای نمونه این روزها برخی آرایشگاههای لاکچری به برخی مشتریانشان پیشنهاد میکنند از آرایشگر مرد استفاده کنند؛ آرایشگرهایی که به قول آنها دورههای خاصی را در اروپا و آمریکا پشت سر گذاشتهاند. مدیر یکی از این آرایشگاهها میگوید: سه پسر گریمور در تهران دیگر زحمت عروس را از رفتن به آرایشگاه کم کردهاند. این آقایان خودشان به منزل عروس میروند. آن طور که او میگوید رفتن گریمور به خانه عروس برایش نوعی امتیاز است؛ امتیازی که با تعریف کردن آن برای سایر نوعروسها خود را به تافتهای جدا بافته تبدیل میکند.
کمکاری برخی دستگاههای مسئول در حوزه فرهنگ سبب شده بسیاری در جامعه گرفتار رقابتهای پوچ شوند. یکی از این رقابتها استفاده بیرویه از لوازم آرایشی است که هر ساله هزینه زیادی به جامعه تحمیل میکند. این در حالی است که اگر وزارت ارشاد، آموزش و پرورش و آموزش عالی در کنار درس و مشق اندکی برای معرفی ارزشها به دانشآموزان و دانشجویان وقت بگذارند جامعه گرفتار چنین آسیبهایی نمیشود.
آرایش به سبک خفن
یکی آرایشهای عجیب و غریبی که بیشتر دختران کم سن و سال علاقه شدیدی به آن دارند آرایش به سبک باربی و پری دریایی است. آرایش پای لوازم آشپزخانه را هم به میان آورده به گونهای که به استفاده از وسایلی همچون قاشق روی آوردهاند و از قاشق به عنوان شابلونی برای سایه زدن روی پلک و پشت چشمها استفاده میکنند.البته قاشق برایشان کاربردهای دیگری دارد؛ مثلا میشود از آن به عنوان خطکش برای سایه زدن روی بینی و خط رژگونه هم استفاده کرد و به اصطلاح خودشان آن را آرایش خفن و این سبک آرایش را مخصوص جشنها و مهمانیهای شبانه میدانند.