hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

سفارت مرگ

«گردونه آتش» شامل تفسیرهایی بر تراژدی‌های شکسپیری است که می‌توان آن را مهم‌ترین اثر جی. ویلسون‌ نایت به شمار آورد. نایت منتقد ادبی، مدرس دانشگاه، بازیگر و کارگردان تئاتر است که در سال 1897 در انگلستان متولد شد و در 1985 از دنیا رفت. تحقیقات او به‌ویژه درباره محتوای اسطوره در ادبیات و نیز مجموعه مقالاتش درباره شکسپیر که در «گردونه آتش» گرد آمده‌اند، شهرت زیادی دارند.

شرق: «گردونه آتش» شامل تفسیرهایی بر تراژدی‌های شکسپیری است که می‌توان آن را مهم‌ترین اثر جی. ویلسون‌ نایت به شمار آورد. نایت منتقد ادبی، مدرس دانشگاه، بازیگر و کارگردان تئاتر است که در سال 1897 در انگلستان متولد شد و در 1985 از دنیا رفت. تحقیقات او به‌ویژه درباره محتوای اسطوره در ادبیات و نیز مجموعه مقالاتش درباره شکسپیر که در «گردونه آتش» گرد آمده‌اند، شهرت زیادی دارند.

خود نایت می‌گوید مقالات کتاب «گردونه آتش» ارائه‌دهنده تفسیری بر آثار شکسپیر هستند که ممکن است در وهه اول موجب سردرگمی یا حتی انزجار خواننده شوند؛ از‌این‌رو او در آغاز کتاب تلاش کرده موضوعات مورد بحث کتاب را روشن کند. او در مقاله اول کتاب با عنوان «در باب اصول تفسیر آثار شکسپیر»، طرحی کلی از آن چیزهایی که به گمانش موانع اصلی در فهم تفسیر صحیح هستند، به دست داده است. همچنین راهی پیشنهاد داده که به عقیده او تفسیر صحیح باید آن را پی بگیرد. او نخست به تمایزهای میان نقد و تفسیر پرداخته و می‌گوید نقد، ارائه‌دهنده فرایند مشخصی است که اثر را حین بررسی به طرزی سنجیده عینیت می‌بخشد و آن را با دیگر آثار مشابه مقایسه می‌کند تا به طور خاصی نشانگر آن باشد که از چه وجوهی برتر یا فروتر از آنها است، خوبی و بدی یا محاسن و معایب اثر را از هم جدا می‌سازد و عاقبت، قضاوتی رسمی در باب ماندگاری اعتبار آن ارائه می‌دهد. در مقابل این، تفسیر مایل به درآمیختن با اثر مورد تحلیل خویش است و تا حد امکان می‌کوشد موضوع اثر را در پرتو سرشت خود آن بفهمد، ارجاع خارجی را، در صورت وجود، صرفا به‌عنوان فرضی مقدماتی برای فهم اثر به کار می‌گیرد، از بحث در باب مزیت‌ها و امتیازات اثر اجتناب می‌کند و از آنجایی که وجودش یکسره منوط به تأیید مدعای اولیه‌اش در باب وحدت شعری است و تا حدی می‌خواهد آن را به استدلالی منطقی بدل کند، لاجرم انقسامی میان خوب و بد یا محاسن و معایب نمی‌بیند.

براساس‌این نایت می‌گوید نقد، منشی فعال و نگاهی رو به آینده دارد و اغلب آثار پیشین را مانند مواد خامی می‌انگارد که معیارها و آثار هنری آتی بر آنها بنا می‌شوند؛ در عوض، تفسیر منفعل و گذشته‌نگر است و صرفا چالش‌های ضروری برای بینشی شاعرانه را مدنظر دارد.

نایت می‌گوید که اغلب اوقات مفسران بدون همدلی حسی و چابکی فکری لازم درباره آثار شکسپیر بحث می‌کنند و به‌این‌ترتیب فرایند نقد نادرست شکل می‌گیرد: در این فرایند هرچه عناصری که منتقد برگزیده با سهولت بیشتری با زندگی واقعی قیاس شوند، بیشتر موجب ریشه‌کن‌شدن و انحراف اثر از رشد طبیعی‌اش می‌شوند؛ به‌این‌ترتیب، منتقد بر مبنای معیارهایی متناظر با تجربیات زندگی واقعی خویش اثر را ستایش یا نکوهش می‌کند و تصویری کاذب از شخصیت می‌آفریند و در همه‌ جا به دنبال دلیلی برای مقایسه اثر با امور انسانی می‌گردد.

در آغاز کتاب «گردونه آتش» نایت اصولی را به شکل مختصر دسته‌بندی کرده و آنها را مبنای صحیح تفسیر آثار شکسپر دانسته است. اصل اول این است که ما باید بیش از توجه به وجود نقایص و اشتباهات در ابتدا هر نمایش‌نامه را مانند اثری ژرف و رؤیایی بینگاریم که مجبور به پیروی از هیچ چیزی جز قواعد خویش نیست. برای این کار باید حقیقت مطلق را برای واکنش خلاق خویش حفظ کنیم، هرچند ممکن است چنین کاری ما را به مسیرهایی متناقض و غیرعقلانی بکشاند.

اصل دوم این است که باید مهیای شناخت همان چیزی باشیم که نایت آن را عناصر «زمانی» و «فضایی» نامیده و این یعنی مرتبط‌ساختن هر گفتار یا حادثه مفروضی به توالی زمانی داستان یا اتمسفری خاص -چه عقلانی و چه خیالی- که نمایش را در بر می‌گیرد.

اصل بعدی که نایت به آن اشاره کرده، این است که باید معنا و کاربرد سمبولیسم شاعرانه بی‌واسطه را تحلیل کنیم. به عبارت دیگر، همان حوادثی را بررسی کنیم که معنای آن را به‌سختی می‌توان به فرایندهای طبیعی در زندگی واقعی مرتبط دانست. نایت می‌گوید صور خیال سمبولیک در آثار شکسپیر، که در اقلیت اما به‌غایت منسجم‌اند، باید به دقت مورد توجه قرار بگیرند.

نویسنده «گردونه آتش» می‌گوید که نمایش‌نامه‌های شکسپیر از «ژولیوس سزار» تا «توفان» وقتی به‌درستی فهمیده می‌شوند که توالی صحیح نگارش آنها در نظر گرفته شود. این همان چیزی است که نایت آن را روند پیشرفت شکسپیر نامیده است. از‌این‌رو در تحلیل‌های مفصل هر نمایش‌نامه گاهی اوقات مفید است که در این توالی، اثر را در جایگاه صحیح خود در نظر بگیریم. در‌نظر‌گرفتن این توالی می‌تواند روشنگرانه باشد و به‌هیچ‌وجه اجازه نمی‌دهد که نمایش‌نامه در حین تحلیل تحریف شود. نایت می‌گوید باید به‌ویژه به این نکته توجه کرد که آنچه او «درون‌مایه نفرت» نامیده، در بیشتر این نمایش‌نامه‌ها فراز و فرودی چشمگیر دارد: حالت خاصی از بدبینی درباره عشق، نفرت از جسم، هراس از تفکر در باب مرگ و نفرت از زندگی بشری که خود برآمده از بینشی روشن به محدودیت‌های آن است، به‌ویژه آن محدودیت‌هایی که زمان به زندگی تحمیل می‌کند. نایت می‌گوید این فرایند در کتاب «گردونه آتش» اختصاصا برای نمایش‌نامه‌های دوران متأخر کار شکسپیر مصداق دارند.

کتاب «گردونه آتش» در نیمه ابتدایی قرن بیستم از یک‌ سو برایند تفاسیر سنتی شکسپیرشناسانی مانند دکتر ساموئل جانسون، کولریج، هزلیت و ای. سی. بردلی به ‌شمار می‌آمد و از دیگر سو، با خوانش تراژدی‌های شکسپیر در پرتو تأویل «فضامحور» و نیز بررسی صور خیال و سمبولیسم پیچیده آنها، تفسیر مدرن آثار شکسپیر را بنیان نهاد. این تفاسیر مدرن تأثیری انکارناپذیر بر شاگرد نامدار او، نورتروپ فرای، گذاشت؛ چنان‌که تفاسیر نسل بعدی شکسپیرشناسانی مانند ال. سی. نایتز، یان کات و هارولد بلوم نیز متأثر از شیوه کار او است. برخی مقالات این کتاب مانند «سفارت مرگ»، «موسیقی اتللو» و «جهان لیر» شهرتی مستقل از کتاب یافته‌اند و الهام‌بخش بسیاری از اجراهای آثار شکسپیر در نیمه قرن بیستم شدند. در ابتدای «گردونه آتش» مقدمه‌‌ای به قلم تی. اس. الیوت هم آمده و او در بخشی از آن نوشته که اثر شکسپیر مانند خود زندگی است، چیزی که باید آن را یکسره زیست. اگر آن را به طور کامل زندگی کنیم، آن‌گاه دیگر هیچ نیازی به تفسیر نخواهیم داشت اما گویی در ظاهر امر چنین می‌نماید که تفاسیر ما خود بخشی  از زندگی‌مان هستند.

 

منبع: sharghdaily-960158

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
برچسب ها
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام
قانون جدید افت قیمت خودرو