و شعر را شهید کردند تا شاهد باشد.
شاهد امتی که آخرین وصیت پیامبرش را فراموش کرد!
تا شاهد باشد کسی قدر خوبی های بی نهایت را ندانست!
تا شاهد باشد چهره های خشن به جای لبخند و مهربانی، حکومت کنند!
و مگر می شود که کوثر جدای از شعر باشد.
اصلا شاعرانگی هستی به کوثر است
و زهرا شعری است که اگرچه شهید شده ولی هرگز تمام نمی شود
و اگرچه کلامش را نپذیرفتند ولی جان کلام و کلمه حق است.
اگر شعر، حقیقت زیبایی داشته باشد بی شک در خانه او، به چنین جایگاهی رسیده است.
زندگی او سراسر شعر بود.
او یک پیراهن شعر، شاید زیباترین غزل دنیا را به نیازمند داد.
سه روز شاعرانه ترین غذا را که افطارش بود تقدیم فقیر و مسکین و اسیر کرد.
ای دختر پیامبر، ما فقیر کلمه های عاشقانه هستیم، مسکین لقمه های بهشتی و اسیر تیرگی های خودمان هستیم.
دعا کن تا از آن شعر، کلمه ای نیز روزی ما گردد.
کلمه ای که با آن زنده شویم.