در این شماره از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» در ابتدا به سراغ انیمیشنی فوقالعاده از سینمای فرانسه رفتهایم. اثری که با اینکه با سبک و جهانبینی میازاکی همراه است اما اصالت فرانسوی خود را حفظ میکند و تبدیل به تجربهای جذاب برای تماشاگر میشود. بعد از آن یکی از آثار مهم و عمیق کارنامهی کوروساوا را خواهیم دید. فیلمی پلیسی و فلسفی که هم از نظر فرم حرفهای زیادی برای گفتن دارد و هم از لحاظ محتوا و نوع نگارش پیرنگ. و در آخر نیز بهسراغ سینمای دیوید لینچ مهیج خواهیم رفت. فیلمی کابوسوار که میتواند تجربهای عجیب برای مخاطب باشد.
انیمیشن اجلاس خدایان
انیمیشن The Summit of the Gods
- کارگردان: پاتریک ایمبرت
- سال تولید: ۲۰۲۱
خلاصه داستان: خبرنگاری برای پی بردن به راز دو کوهنورد مفقود شده در راه اورست به دوربینی دست پیدا میکند.
اجلاس خدایان انیمیشنی دوبعدی و فرانسوی است که براساس رمانی از باکو یومماکو و یک مجموعه مانگای ژاپنی بههمین نام و تصویرگری جیرو تانیگوچی ساخته شده است. این انیمیشن که برای اولینبار در جشنواره فیلم کن بهنمایش درآمد توانست توجه منتقدان و تماشاگران را به خود جلب کند. بعد از اکران اجلاس خدایان در سینماهای اروپا نتفلیکس نیز نمایش آن را در پلتفرم خود آغاز کرد. انیمیشن The Summit of the Gods که براساس رویدادهای واقعی ساخته شده است به دنیای کوهستان و کوهنوردان مرتبط میشود، جهانی سخت، پرخطر اما گاها تسکیندهنده.
قله خدایان یک انیمیشن فوقالعاده است که از لحاظ سبک بصری چیزی کم ندارد. اثر بهخوبی حس و فضای کوهستان را به مخاطب انتقال میدهد و دنیایی منحصربهفرد را خلق میکند. پاتریک ایمبرت برای خلق این انیمیشن از جهانبینی و سبک استودیو گیبلی الهام گرفته است، بههمین دلیل شما هنگام تماشای این اثر ممکن است فکر کنید که در حال تماشای یک انیمه ژاپنی هستید. با اینحال قله خدایان امضای خود را دارد و میتوان در آن دو دیدگاه انیمیشنسازی سینمای شرق و غرب را پیدا کرد. موسیقی این اثر نیز در نوع خود بسیار تأثیرگذار ساخته شده است و همپای دیگر عناصر سبک بصری برای یاری رساندن به قصه فیلم عمل میکند.
در ابتدای دههی ۲۰ میلادی جرج مالوری و اندرو ایروین برای فتح اورست به هیمالیا رفتند اما هیچگاه بازنگشتند. حالا بعد از گذشت چند دهه خبرنگاری بهنام ماکوتو دوربینی که متعلق به مالوری است را پیدا میکند تا شاید بتواند پرده از راز ناپدید شدن این دو نفر بردارد و بفهمد که آنها به اورست رسیدهاند یا نه؟ حال ماکوتو در این راه با کوهنورد دیگری روبهروبه میشود. یک همراهی که اتفاقات فیلم را رقم میزند. اجلاس خدایان سفری کهنالگویانه به درون خویشتن است. اثری که از تفکرات یونگ بهره میگیرد و با استفاده از یک ناخوآگاه جمعی قدرتمند بهنام کوهستان قصهای ماجراجویانه راجعبه درون و روان انسان خلق میکند.
فیلم بهشت و دوزخ
فیلم High and Low
- کارگردان: آکیرا کوروساوا
- بازیگران: توشیرو میفونه
- سال انتشار: ۱۹۶۳
خلاصه داستان: گوندو سهامدار ثروتمند یک کارخانه است که متوجه میشود، فرزندش را به گروگان گرفتهاند.
کوروساوا کارگردان مولف ژاپنی است که ممکن است خیلیها او را تنها با فیلمهای رزمی و اکشناش بشناسند. اما کارنامهی هنری او پر از فیلمهایی با ژانرها و سبکهای مختلفی است که هرکدامشان یک دیدگاه فلسفی را به چالش میکشند. کوروساوا علاقهی زیادی به نشان دادن ایدههای اگزیستانسیالیستی در آثارش نشان میداد، دیدگاهی که باعث شد فیلمهای او در تاریخ سینما ماندگار بمانند. فیلم بهشت و جهنم نیز جز همین دسته از آثار است. اثری جنایی که درکنار فیلمهایی مثل فرشته مست، سگ ولگرد، زیستن، بدها خوب میخوابند و غیره قرار میگیرد.
فیلم بهشت و جهنم ادامهی روند فیلمهای پلیسی در ژاپن است که اتفاقا خود کوروساوا پایهگذار این ژانر در کشورش بود. او در این فیلم اخلاقیات و انسانگرایی را مورد چالش قرار میدهد، ایدههایی که در کارنامهی کاریاش بهطور مستمر تکرار شدهاند. گوندو کارمندی است که بهخاطر موقعیت کاری فعلیاش از هیچ تلاشی در زندگی خود دریغ نکرده است. او حالا باید یک تصمیم سخت انسانی را بگیرد و بین اخلاق و رویاهایش یکی را انتخاب کند. بهشت و جهنم هم در بحث عناصر سبک بصری پیشقدم است و هم اینکه از جنبهی ایدههای روایی بسیار پیشرو عمل میکند. فیلم در قالب آثار جنایی و پلیسی خودی نشان میدهد و از طرفی نیز پیرنگی با پیچش داستانی عمیقی را خلق میکند.
بهشت و جهنم که براساس کتاب باج پادشاه نوشتهی ایوان هانتر ساخته شده است در ژاپن بعد از جنگ و زمان گشایش اقتصادی اتفاق میافتد. رویکردی که نشاندهنده استعداد کوروساوا نسبت به بکارگیری زیرمتنها است. او همچنین در این فیلم به یک اقتباس بسیار ظریف میرسد، کاری که شاید از دست هر فیلمسازی برنیاید. این فیلم با اینکه نتوانست به سطح شهرت راشومون یا هفت سامورایی برسد اما همواره در ردهی بهترین آثار کوروساوا قرار میگیرد. بیشتر بازیگران مورد علاقهی این فیلمساز در این فیلم حضور دارند که همین اتفاق باعث شد بهشت و جهنم بیش از دو برابر بودجهی خود را در سینمای ژاپن بفروشد.
فیلم امپراطوری درون
فیلم Inland Empire
- کارگردان: دیوید لینج
- بازیگران: لورا درن، جرمی آیرون
- سال انتشار: ۲۰۰۶
خلاصه داستان: یک بازیگر وقتی در نقش خود غرق میشود، دنیای کابوسواری در او شکل میگیرد.
امپراطوری درون یک تریلر پیچیدهی روانشناسانه است که لینچ نام آن را از یک منطقه در جنوب کالیفرنیا الهام گرفته است. این فیلم که با شعار «زنی در مشکل» منتشر شد، وقایع کابوسآمیز پیرامون یک هنرپیشه هالیوود را دنبال میکند. وقتی که از لینچ راجعبه این فیلم سؤال شد او پاسخ داد که همه چیز یک راز است و نمیتواند مسائل زیادی را پیرامون امپراطوری درون فاش کند. منتقدان فیلم را مجموعهای بدون داستان از قطعاتی که مضامین مورد علاقهی لینچ را بررسی میکند، در نظر گرفتند. این فیلم محصول مشترک سه کشور آمریکا، فرانسه و لهستان است که به مدت سه سال پروسهی تولیداش به طول انجامید. لینچ در ابتدا این فیلم را بدون فیلمنامهی تمام شده، فیلمبرداری کرد و بعد از اینکه فیلمنامه را به پایان رساند، صحنههای جا مانده را فیلمبرداری کرد.
امپراطوری درون مانند بیشتر فیلمهای دیوید لینچ برای همه نیست. این فیلم داستانی عجیب دارد و احساسات ناملموسی را به مخاطب انتقال میدهد. یک سفر کابوسوار و گاهی ترسناک که ایدههای روانشناسانهاش را بهطرز لجزی به ذهن تماشاگر القا میکند. این فیلم عمیقا هیپنوتیزم کننده، شاید شما را برای فهمیدن خط داستانیاش گیج کند اما قطعا ارزش بارها دیدن را خواهد داشت. امپراطوری درون که برای اولینبار در جشنواره ونیز بهنمایش درآمد نقدهای مثبتی را دریافت کرد اما بهخاطر عناصر چالشبرانگیز و سورئالیستیاش باعث خلق فضایی دوقطبی نیز شد. با اینحال باتوجهبه همهی حاشیههایی که امپراطوری درون بهدنبال خود راه انداخته بود، فیلم توانست عنوان یکی از برترین آثار سال ۲۰۰۶ را بهدست آورد.
منبع: zoomg-369659