استادیوم ملی کشور تنها دو ماه دیگر باید میزبان بازیهای تیم ملی باشد. مسابقات انتخابی جام جهانی و پنج دیداری که تیم ملی در آن میزبان است. این در حالی است که خیال فدراسیون فوتبال از شرایط ورزشگاه آزادی آسوده نیست. استادیومی با قدمتی بیش از نیم قرن که همچنان بار اصلی بازیهای بین المللی را بر دوش می کشد. این ورزشگاه مدتهاست که در شرایط ترمیم قرارگرفته و البته هنوز قسمتهای مخروبه آن بازسازی نشده است. اما کمبود مشکلات زیرساختی در فوتبال ایران موضوع امروز و دیروز نیست بلکه دهههاست که با آن دست و پنجه نرم میکنیم. به هر حال اگر در فوتبال موفقیت میخواهید باید به زیرساختها توجه ویژهای داشته باشید، بهعنوان مثال شهر دوحه، حداقل 10 استادیوم تراز بینالمللی دارد و بدترین ورزشگاهی که سال گذشته در جام ملتهای آسیا از آن استفاده شد، ورزشگاه خانگی الدحیل بود که آن هم از بیشتر ورزشگاههای ایرانی بهتر بود. در تهران که نه در کل ایران ما این اندازه ورزشگاه نداریم، یک تیم در چمن مصنوعی بازی میکند، تیم دیگر در چمنی آنقدر طبیعی بازی میکند که بخشهایی از آن باتلاق شده است. کیفیت آزادی را هم که همین چند وقت پیش همه میدانند. اگر به تعداد این ورزشگاهها، کمپها و زمینهای تمرینی را اضافه کنیم، به عدد سرسامآوری خواهیم رسید. شهری که توانست میزبان ۳۲ تیم در جامجهانی باشد و برای هر تیم یک کمپ تمرینی با زمینهای چمن متعدد تدارک ببیند، نشان میدهد که تا چه اندازه در زیرساخت پیشرفت کرده است. اما در ایران، هرسال استقلال و پرسپولیس در حسرت یک زمین چمن مطلوب میسوزند و میسازند، کمپ که نه ما در ایران فقط در حسرت یک زمین چمن زندگی میکنیم. البته که فوتبال ایران با توجه به ظرفیتهایش باید دههها استادیوم مدرن و بهروز داشته باشد. فوتبالی که در تمام چند دهه گذشته از نداشتن سختافزار به شدن آسیبدیده تا جایی که چند میزبانی رقابتهای آسیایی در سطح نوجوانان و جوانان را واگذار کردهایم. این در حالی است که همین بغل گوشمان در قطر، امارات، عربستان و ترکیه مسابقات بینالمللی فراوانی باکیفیت بالا به سرانجام میرسد و تماشاگران هم با لذت به دیدن این بازیها مشغول میشوند. اما ما هر فصل برای برگزاری لیگ با دردسری چون کمبود ورزشگاه استاندارد روبرو میشویم. به هر حال ورزشگاه آزادی فعلا در وضعیت جالب توجهی قرار ندارد و از اواخر اسفند ۱۴۰۱ و پس از خطر ریزش ورزشگاه آزادی، سکوهای غربی ورزشگاه آزادی تخریب شد تا سکوهای سبکسازی شده جدید، دوباره نصب شوند. این ورزشگاه متشکل از ۷۲ قسمت است و با توجه به اینکه بیش از نیم قرن از ساخت آن میگذرد، نیاز به بازسازی جدی داشت. از سال ۱۳۵۰ که ورزشگاه آزادی به بهرهبرداری رسیده، بیشتر از آن چه نگهداری شود، بهرهبرداری شده است. چنین سازه بزرگی نیاز به مراقبت دارد اما متاسفانه از لحاظ شرایط ساخت و نوع نگهداری، دچار آسیبهای جدی شده و در اثر گرما و سرما عایقهای این سازه آسیب دیده است و چون حجم کار گسترده است، چنین پروژهای نیاز به اعتبار زیادی دارد و کمبود اعتبارات کار پروژه را تاخیرهای متوالی روبرو کرده است. سال گذشته جام ملتهای آسیا فرصتی بینظیر برای تسریع در بازسازی ورزشگاه آزادی با توجه به تعطیلی مسابقات لیگ برتر بود و با تزریق بودجه بیشتر و تلاش مضاعف این امکان وجود داشت که سکوهای ورزشگاه آزادی کامل شود اما نه تنها تکمیل سکوهای ورزشگاه آزادی تا آذرماه به پایان نرسید بلکه فرصت جام ملتهای آسیا نیز از دست رفت و همچنان وضعیت سکوهای ورزشگاه آزادی در شرایط نیمهتمام به سر میبرد. شرایطی که این پرسش جدی را مطرح میکند چرا در حالی که سایر کشورها در کوتاهترین زمان ممکن، مدرنترین ورزشگاهها و کمپها را میسازند تا این حد بازسازی سکوهای ورزشگاهی که نماد فوتبال ایران است باید طول بکشد. استادیومی که حکم نماد ملی را برایمان پیداکرده اما در تمام این سالها کاملا مورد بی توجهی قرارگرفته است.
ورزشگاه آزادی را دریابید
ورزشگاه آزادی مدتهاست که حال روز خوشی ندارد.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران