به گزارش اکوایران، بر طبق برخی نظریات اقتصادی، نرخ مشارکت زنان در بازار کار تابعی از رشد تولید و فناوری بوده و با توسعه فرایند صنعتی شدن، زنان از کار منزل فاصله گرفته و مشغول انجام فعالیت در امور خارج از خانه شدهاند.
بررسی شواهد آماری نشان میدهد افزون بر رشد فرایند تولید، اشتغال زنان در بازار کار از عوامل دیگری نیز متاثر شده است. از جمله این عوامل میتوان به تغییرات فرهنگی، امور سیاسی و قوانین سیاستی نظیر مرخصی زایمان اشاره نمود. افزون بر آن شوکهای بیرونی هم به بازار کار زنان ضربه بیشتری نسبت به مردان وارد نموده است. به عنوان مثال، پس از شیوع کرونا در سال 99 جمعیت مردان شاغل تنها 1.7 درصد کاهش یافت، این در حالیست که تعداد زنان شاغل حدود 15 درصد کاهش مییابد.
در ادامه اثر این وقایع بر جمعیت زن و مرد شاغل در کشور از سال 1387 تا سال 1402 بررسی و به این سوال پاسخ داده شده که آیا آسیبپذیری زنان در بازار کار بیشتر از مردان بوده است یا خیر؟
کاهش سهم زنان از تعداد شاغلین در 16 سال گذشته
ارقام منتشر شده توسط مرکز آمار ایران نشان میدهد که در سال 87 بالغ بر 20 میلیون نفر از جمعیت ایران، در بازار کار اشتغال داشتهاند. از این تعداد 15.7 درصد را زنان و 84.2 درصد را مردان تشکیل دادهاند. بنابراین، آمارها راوی این حقیقتاند که سهم عظیمی از شاغلین کشور در سال 87 در سیطره مردان است.
در سال 1402، سهم جمعیت زنان شاغل در بازار کار به 15.9درصد افزایش یافته و بر این اساس سهم جمعیت زن و مرد شاغل در بازار پس از 16 سال تقریبا ثابت مانده است. بررسیها نشان میدهد که علیرغم این موضوع، در سالهای بررسی شده، تغییرات مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بازار کار زنان را بیشتر از مردان متاثر ساخته است. به بیان دیگر، شوکهای بیرونی بازار کار زنان را بیشتر از مردان دگرگون میکند.
در ادامه به بررسی رشد اشتغال زنان و مردان از سال 88 تا سال 1402 پرداخته و به این سوال پاسخ داده شده که آیا اشتغال زنان در بازار کار، آسیبپذیرتر از مردان است یا خیر؟
برش اول؛
بحران اقتصادی دهه 80، اشتغال زنان را بیش از مردان متاثر ساخت
در اواخر دهه 80، اقتصاد ایران شرایط نامناسبی را تجربه کرد. تحریمها، تورم بالا و رکود منجر به ایجاد تلاطم در شرایط اقتصادی کشور شده و وضعیت آن را نامناسب ساخته است.
شواهد آماری نشان میدهد که از سال 1387 تا سال 1388 جمعیت مردان شاغل در بازار کار بیشتر شده است. به دنبال وضعیت نامطلوب اقتصادی در سال 89 شمار این دسته از افراد مشغول به فعالیت در بازار کار پس از یکسال کاهش کمی یافت و رشد منفی 0.02 درصدی را تجربه کرد. به طور تقریبی میتوان گفت که بازار کار مردان دستخوش تغییر چشمگیری در سال 89 نشد.
اما در مقابل زنان از این وضعیت در امان نماندند و شمار شاغلین آنها کاهش نزدیک به منفی 0.8 درصدی را به ثبت رساند. بدین ترتیب میتوان دریافت که در این برهه زمانی اشتغال زنان بیشتر از مردان تحت تاثیر وضعیت نامناسب اقتصادی قرار گرفته است.
در سال 1390، وضعیت بازار کار مردان بهبود یافته و با رشد 2.17 درصدی روبهرو شده است. به بیان دقیقتر، در سال 90 تعداد مردان شاغل در بازار کار، 2.17 درصد بیشتر از شمار این گروه از افراد در سال 89 بوده است. این در حالی است که در همین برهه زمانی، کاهش تعداد شاغلین زن با شدت بیشتری ادامه یافت و رشد آن به محدوده منفی هفت درصد رسید. به عبارت دیگر، با وجود اینکه در سال 90 جمعیت شاغل مرد افزایش یافت، اما جمعیت زنان شاغل بالغ بر هفت درصد کاهش یافت.
بدین ترتیب میتوان دریافت که افزون بر آن که اشتغال زنان بیشتر از مردان وابسته به شرایط اقتصادی بوده، تبعات منفی آن نیز زنان را به مدت بیشتری نسبت به مردان درگیر خود ساخته است. شاید بتوان یکی از دلایل توجیه این فرایند را در وابستگی بیشتر رفاه و درآمد خانوار به اشتغال مردان عنوان کرد. به بیان دقیقتر، مردان پس از هر بحران، به منظور تامین مخارج خانوار سریعتر به بازار کار بازگشتهاند. در حالی که زنان به دنبال شرایط نامناسب اقتصادی راحتتر از بازار کار فاصله گرفته و دیرتر بدان بازگشتهاند. افزون بر آن دیگر دلیل این واقعه را میتوان در تعدیل بیشتر زنان نسبت به مردان توسط کارفرمایان در شرایط نامناسب اقتصادی عنوان کرد.
برش دوم؛
تغییر سیاست مرخصی زایمان و کاهش اشتغال زنان در بازار کار
در سال 92، همراه با افزایش فرصتهای شغلی، جمعیت مردان شاغل بالغ بر 2 درصد رشد داشته و بیشتر شده است. در مقابل جمعیت زنان شاغل، منفی 15.7 درصد رشد یافته و کمتر شده است. بررسیها نشان میدهد که در این برهه دولت به منظور حمایت از خانواده، اقدام به افزایش دوره مرخصی زنان زنان نموده است. تصمیمی که بلافاصله بر اشتغال زنان اثر منفی گذاشته و منجر به کاهش تعداد زنان شاغل شده است. یکی از دلایل این امر میتواند کاهش تمایل کارفرمایان به جذب نیرو کار زن باشد؛ چراکه در صورت زایمان زنان، کافرما مدت زمان بیشتری از حضور این بخش از نیروهای خود محروم خواهد شد. بنابراین تمایل کارفرما به جذب این دسته از افراد کمتر از قبل شده است.
برش سوم؛
رشد بالاتر جمعیت زنان شاغل
نگاهی به دادههای آماری نشان میدهد که واکنش تعداد زنان شاغل، محدود به شرایط نامناسب اقتصادی نبود. بررسیها حاکی از آن است که اشتغال زنان به بهبود این اوضاع نیز واکنش نشان داده و میزان تاثیرپذیری آن هم بیشتر از مردان است.
جمعیت زنان شاغل در سال 93، بالغ بر چهار درصد رشد کرده است. این در حالی است که رشد اشتغال مردان در این زمان به 0.59 درصد رسید.
در سال 94 نیز به دنبال توافق برجام، شمار زنان شاغل بیشتر از مردان افزایش یافت. به بیان دقیقتر، رشد جمعیت شاغل زن در سال 94 معادل 11.6 درصد اعلام شد. این در حالی است که رشد مردان شاغل 1.6 درصد بود. بدین ترتیب سهم اشتغال زنان در بازار کار در سال 94 نسبت به سال 92 بالغ بر 1.5 واحد درصد بیشتر شده و به 15.7 درصد رسیده است. یعنی در سال 94 از هر 100 فرد شاغل در بازار کار، نزدیک به 16 نفر زن و 84 نفر مرد بودند. افزایش جمعیت شاغلین تا سال 97 ادامهدار بود.
شواهد نشان میدهد که جمعیت زنان شاغل در بازار کار در سال 1397 به بالاترین سطح 16 ساله خود دست یافته است. در سال 97، کشورهای غربی از عمل به تعهدات خود سرباز زده و برجام را لغو نمودهاند. اما در این دوره اقتصاد ایران چندان صنعتی نبوده و بخش کثیری از افراد شاغل در بازار کار، در بخش خدمات مشغول به فعالیت بودند. بخشی که کمترین وابستگی را به تحریمها داشته و پایینترین تاثیر منفی را پس از این واقعه تجربه کرده است.
بدین ترتیب، علیرغم اثرات برجام بر سایر زمینههای اقتصادی، بازار نیروی کار از این واقعه زیاد متاثر نشده و شمار شاغلان زن و مرد آن رو به فزونی رفته است. البته رشد جمعیت شاغل زنان در این دوره بیشتر از مردان است.
برش چهارم؛
کاهش سهم اشتغال زنان به دنبال وقایع سیاسی و تغییرات سیاستگذاری
در سال 98، جمعیت مردان شاغل در بازار کار بیشتر شده اما در مقابل جمعیت زنان شاغل در بازار کار به تحولات پس از برجام واکنش منفی نشان داده و رشد منفی 0.44 درصدی را به ثبت رسانده است. میتوان گفت که به دنبال لغو برجام، کارفرمایان اولویت ابتدایی تعدیل نیروی خود را به زنان شاغل اختصاص دادند.
در سال 99، با وقوع بحران کرونا، جمعیت شاغل به منظور محافظت از سلامت خود و خانواده و با هدف اجرای قرنطینه از بازار کار خارج شدهاند. به دنبال این اقدام، رشد جمعیت شاغل مرد برای دومین بار در 16 سال تحت بررسی، به محدوده منفی بازگشته و معادل منفی 1.7 درصد شده است. واکنش زنان به وقوع این بحران، شدیدتر از مردان بوده و جمعیت زن شاغل رشد منفی 15 درصدی را به ثبت رسانده است. بدین ترتیب در سال 99، تعداد زنان شاغل در بازار کار به 3.6 و تعداد مردان شاغل به 19.6 میلیون نفر رسیده است.
برش پنجم؛
خروج از بازار کار زنان، طولانیمدتتر از مردان
پس از گذشت یک سال از بحران کرونا، گروهی از مردان شاغل، به بازار کار بازگشته و رشد 1.67 درصدی را به ثبت رساندهاند. اما پاسخ زنان به این بحران همچنان ادامهدار بوده و تعداد زنان شاغل 3.89 درصد کمتر شده است.
بررسیها نشان میدهد که پاسخ زنان شاغل به وقوع اتفاقات سیاسی، اقتصادی و بحرانهای پیشبینی نشده نظیر کرونا نسبت به مردان، مدت زمان بیشتری به طول انجامید. شواهد حاکی از آن است که ادامهدار شدن رشد منفی جمعیت زنان شاغل و خروج آنها از بازار کار در سال 1400، میتواند از 2 دلیل نشات گرفته باشد.
دلیل اول آن است که در این دوره بسیاری از فعالیتهای آموزشی به صورت غیرحضوری دنبال شده است. لذا زنان بنابر شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه و فطرت ذاتی خود، مسئولیت نگهداری از فرزندان را بر عهده گرفته و گروهی از آنان هم بدین منظور از بازار کار خارج شدهاند. اما مردان به منظور تامین مخارج زندگی مجبور بودند به شغل خود بازگردند.
دلیل دوم این امر را میتوان در سیاست فرزندآوری جستوجو کرد. در سال 99 ،دولت به منظور افزایش جمعیت جوان کشور و مقابله با بحران سالمندی، سیاستهایی را به منظور افزایش جمعیت به اجرا درآورد. به دنبال اجرای این سیاستها، شمار مادران بیشتر شده و اشتغال زنان در بازار کار تحت تاثیر این سیاست قرار گرفته و کمتر شده است.
البته واکنش منفی زنان به اشتغال در بازار کار تا سال 1400 ادامه داشته است. از سال 1401، بار دیگر رشد جمعیت زنان شاغل، بیشتر از مردان شده و در سال 1402 نیز این رویه تکرار شده است. با این حال، به دلیل اینکه میانگین رشد پنج ساله اشتغال زنان شاغل، کمتر از این نرخ در گروه مردان بوده، سهم اشتغال زنان نیز نسبت به دورههای قبل کمتر شده و شمار مردان شاغل با قرارگیری در محدوده 20.5 میلیون نفری به بالاترین مقدار 16 ساله خود دست یافته است.
منبع: ecoiran-62981