شرق: «اقتصاد خیر و شر» با عنوان فرعی «جستوجوی معنای اقتصاد از گیلگمش تا والاستریت» عنوان کتابی است از توماش زدلاچک که چند سال پیش با ترجمه احد علیقلیان در نشر نو به فارسی منتشر شده بود و اخیرا چاپ تازهای از آن منتشر شده است.
«اقتصاد خیر و شر» دو بخش و چهارده فصل دارد. نویسنده کتاب برای پیگرفتن داستان اقتصاد، به روزگاران کهن میرود، اما میگوید اقتصادی که ما امروز میشناسیم پدیدهای فرهنگی است و محصول تمدن ما: «با این همه، محصول به آن معنا که با قصد قبلی آن را تولید یا اختراع کرده باشیم نیست -مثل موتور جت یا ساعت. تفاوت در این است که موتور جت یا ساعت را میشناسیم. میدانیم که از کجا آمده است. میتوانیم آنها را (کموبیش) به اجزای سازندهشان تجزیه کنیم و دوباره سر هم کنیم. میدانیم چطور شروع به کار میکنند و چطور از کار میافتند. اما اقتصاد اینگونه نیست. بسیاری چیزهای آن ناخودآگاه و خودانگیخته و بیمهار و بیبرنامه است و از حیطه اختیار رهبر ارکستر خارج است. اقتصاد پیش از آنکه استقلال خود را بهصورت یک رشته مجزا به دست آورد، در میان زیرشاخههای فلسفه -برای مثال اخلاق- زندگی خوب و خوش داشت، فرسنگها به دور از مفهوم امروزی آن بهعنوان علمی مبتنی بر ریاضیات -تخصیص منابع که علوم نرم را با تحقیری که زاییده نخوت پوزیتیویستی است نگاه میکند. اما آموزش هزارساله ما بر شالودهای عمیقتر و گستردهتر و گاه استوارتر بنا شده است و ارزش شناختن را دارد».
نویسنده کتاب، توماش زدلاچک، عضو شورای ملی اقتصاد در پراگ است و آثارش جزء پرفروشترین کتابهاست. او در این کتابش در اقتصاد تجدیدنظر اساسی میکند و فرضهای ما را درباره جهان به چالش میکشد. اقتصاد را نهفقط پژوهشی ریاضی بلکه درواقع پدیدهای فرهنگی و محصول تمدن میداند. او میگوید اقتصاد که کار خود را از فلسفه آغاز کرد، با تاریخ و افسانه و دین و اخلاق در هم تنیده است. حتی پیچیدهترین الگوی ریاضی هم درواقع داستان و حکایت است؛ کوشش ماست برای فهم عقلانی جهان پیرامونمان. علم اقتصاد هم جهان را توصیف میکند و هم معیارهای بهنجاری را تبیین و وضعیت آرمانی را مشخص میکند. در سراسر کتاب پرسشهای فرااقتصادی دقیق و هوشمندانهای مطرح میشود ازجمله اینکه: معنی و هدف اقتصاد چیست؟ آیا میتوانیم هر کاری را که به لحاظ فنی قادر به انجام آن هستیم، به لحاظ اخلاقی انجام دهیم؟
«اقتصاد خیر و شر» از دو بخش تشکیل شده و در بخش نخست به جستوجوی اقتصاد در افسانهها، دین، الهیات و فلسفه پرداخته شده است. کتاب در بخش دوم به جستوجوی افسانهها، دین، الهیات، فلسفه و علم در اقتصاد پرداخته است. نویسنده کتاب برای یافتن پاسخها در طول تاریخ میگردد. او میگوید هدف ما بررسی تکتک لحظاتی نیست که به تغییر درک اقتصادی نسلهای بعدی از جهان کمک کرد، بلکه در این کتاب میخواهیم مقاطعی را بررسی کنیم که در راه توسعه یا در دورههای تاریخی معین مؤثر بودند یا اشخاص مهمی که بر رشد فهم اقتصادی انسان تأثیر گذاشتند. به عبارتی، او میخواهد نقشه تحول ویژگیهای اقتصادی را ترسیم کند. برای این منظور، او پرسشهایی را طرح میکند که پیش از آغاز هرگونه اندیشه اقتصادی مطرح میشود.
از گیلگمش تا والاستریت:
منبع: sharghdaily-929236