پس از گرویدن او به دین اسلام و ازدواج قریبالوقوعش با یک دختر ایرانی احتمالا سومین هدف این مربی پرتغالی تغییر ملیت یا دو تابعیتی شدن خواهد بود. به طور کلی مورایس در همین بازی زمانی دوسالهای که در فوتبال ایران حضور پیداکرده نشان داده که کاملا با دیگر مربیان اروپایی متفاوت است. خونگرمی و اعتقادات مذهبی دستیار سابق مورینیو از همان ابتدا هم قابلاندازهگیری بود. این که او به شدت تحت تاثیر جو جایی که مشغول به کار میشود قرار میگیرد و یا انسان خاص با روحیات ویژه است. مربی 59 سالهای که اصالتی آنگولایی دارد اما بزرگشده پرتغال است. او بیتردید یکی از متفاوتترین مربیانی است که در فوتبال ایران مشغول به کار شده و در مصاحبههایش هرگز از دایره ادب خارج نشده است. علاقه مورایس به فرهنگ ایرانی که با حضور در چند کنسرت خوانندگان داخلی نمود پیدا کرد تصورات پیرامون او را کاملا تغییر داد. این مربی پرتغالی درباره دلیل تغییر دین خود چنین میگوید:« باافتخار مدتی پیش به دین اسلام روی آوردم و یکی از شما هستم. حتی عضوی از خانوادههای ایرانی.» همین جملات کوتاه از عمق عشق و علاقه مورایس به ایران و ایرانی حکایت میکند. این که او مجذوب خانوادههای ایرانی شده و میخواهد جور دیگری زندگی کند. البته در این تغییر نگرش مورایس یک اتفاق نقشی تعیینکننده بازی میکند. موضوع تصادفی است که مورایس پیش از حضور در سپاهان پشت سر گذاشت. تصادفی که او را تا یک قدمی مرگ هم پیش برد. مورایس روزهای چالشبرانگیز و سختی را در ترکیه پشت سر گذاشت. او هدایت تیم آنتالیااسپور را بهدست گرفته بود و بعد از اینتر، در این باشگاه ترکیهای هم همکاری جالبی را با ساموئل اتوئو داشت. او در ترکیه دچار خونریزی مغزی خفیف و البته نگرانکنندهای شد و بالاجبار چند روزی را در بیمارستان آنتالیا بستری بود. در همین برهه مورینیو برایش پیغام ارسال کرد و هرروز با خانوادهاش در ارتباط بود. همان موقع بود که مورایس از مورینیو بهعنوان برادرش یاد کرد. هواداران آنتالیا هم در اولین بازی بدون سرمربی خود، نام او را صدا زدند و بنرهای متعددی برایش نصب کردند. دستوپنجه نرم کردن او با مرگ باعث شد تا دیدگاهش نسبت به زندگی هم دچار تغییراتی شود. او چند سال پیش در گفتوگویی جذاب جهانبینیِ منحصر بهفرد خود را عمومی کرد. با خواندن این جملات احتمالا متوجه میشوید که چرا او جزو آرامترین مربیان لیگ بیستودوم بوده و خیلی کم به حواشی پرداخته است: «ممکن بود مرده باشم اما هستم و باید قدر لحظهلحظه را بدانم. برای اینکه احساس جوانی کنید، لازم نیست 17 سال داشته باشید. شما فقط به نگرش درست نیاز دارید. نگرانی آینده را فراموش کنید. آنچه را که ممکن است در 3 ماه آینده اتفاق بیفتد را فراموش کنید. چیزی که من میخواهم این است که بازی بعدی را ببرم. چیزی که من میخواهم این است که همه رسانهها، بازیکنان و هواداران یک روز فوقالعاده داشته باشند.» او یک مربی خوب و یک انسان عالی است. به قول خودش دوست دارد یک رهبر باشد تا یک مربی صرف. مورایس این روزها در اصفهان با تیمش زندگی میکند. ژوزه میخواهد پس از تونس، کره و عربستان، در فوتبال ایران هم قهرمانی لیگ را به تالار افتخاراتش اضافه کند. باید از بودن او در فوتبال ایران لذت برد. مورایس، شیفته جابهجایی است. او در 24 سالی که مربیگری کرده، هدایت 19 باشگاه مختلف را بهعهده داشته و به 14 کشور گوناگون سفرکرده است. بیشترین دوران حضورش بهعنوان سرمربی در چونبوک بود که حدودا 2 سال فعالیت کرد و در الباقی تیمها فارغ از کیفیت نتایجش خیلی زود به همکاری خاتمه داده است. تاریخ نشان داده که ژوزه اهل ماندن نیست و تجربههای جدید را دوست دارد. خودش هم نظرات جالبی را دراینباره دارد: «این شغل مرا به جاهای زیادی در سراسر دنیا برده است. این یک زندگی جالب و سخت است. شما میتوانید هرروز با اشتیاق و هیجان زندگی خود را سپری کنید. هر جا که بودهام با انواع مختلف مردم و فرهنگها برخورد کردهام. اما چیزی وجود دارد که هرگز تغییر نمیکند. همه ما انسان هستیم. در طول زندگی حرفهایام لذت ملاقات با افراد خارقالعاده را داشتهام. وقتی صحبت از ملاقات با مردم به میان میآید، کنجکاو و علاقهمند هستم. شناخت رویکرد آنها نسبت به چیزها و درک طرز فکر آنها. من همیشه به دنبال فرصتهایی برای جذب ایدهها هستم. این برای حرفه من اساسی است.»البته به نظر میرسد با رویدادهایی که در این دو سال اخیر برای مورایس اتفاق افتاده یعنی گرودیدن به اسلام و انتخاب همسر ایرانی شرایط تغییر کرده و احتمالا این مربی پرتغالی برنامههای دیگری برای آینده خود ترسیم کرده است. برنامههایی که از ماندگاری مورایس در ایران و جذب شدن در فرهنگ کشورمان حکایت میکند.
سرمربی پرتغالی سپاهان با گرویدن به اسلام بیشتربه ما نزدیک شد
مورایس؛ مردی شیفته ایران و ایرانی
شاید چندان دور نباشد این خبر که ژوزه مورایس ملیت ایرانی برای خودش انتخاب کرد.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران