معاملهگران بازار ارز وطلا آرام گرفتهاند و قیمت دلار در سایه کاهش نگرانیها از حمله اسرائیل به خاک ایران کاهش پیدا کرده است. قیمت دلار در تهران تحت تأثیر تصورات ناشی از درگیری افزایش یافته بود که با کمرنگ شدن این انتظارات، قیمت تتر در معاملان شبانه روند کاهشی به خود گرفته است و فاصله تتر با دلار تهران به سمت عادی شدن حرکت میکند.
در بازار ارز شایعه شده است که فاصله نرخ دلار آزاد و نیما کم خواهد شد. این شایعه در صورتی که به حقیقت بپیوندد میتواند شرایط ایدهآلی را برای بازار ارز فراهم کند و معاملهگران افزایشی را به چندین دلیل محدود کند. دلیل اول آن است که افزایش نرخ دلار نیمایی باعث ترغیب شرکتهای تولیدی به صادرات و تولید بیشتر خواهد شد که همین امر باعث افزایش ذخایر ارزی و ورود ارز به کشور خواهد شد. با افزایش ورود ارز به کشور توان معاملهگران افزایشی ارز کاهش مییابد.
مورد دومی که در بازار ارز اهمیت قابل توجهی دارد، آن است که این رویکرد رانت واردات را کاهش میدهد؛ چراکه تولیدکننده با توجه به تورم و قیمت نهادههای تولیدی که با دلار بازار آزاد قیمتگذاری میشوند باید تولید کند و به نرخ کمتر نیمایی بفروشد که انگیزه تولیدکننده را کم میکند. در نقطه مقابل، به دلیل رانت ایجادشده تقاضای ارز برای واردات افزایش مییابد.
بازار غالبا به دو دلیل محصولات را با نرخ دلار بالاتر از نرخ نیما قیمتگذاری میکند. اول آنکه قیمتگذاری در پایینتر از قیمت تعادلی باعث افزایش تقاضا و کمبود محصول میشود که بیشتر بودن تقاضا نسبت به تولید باعث افزایش قیمت بازار آزاد به سطح تعادلی عرضه و تقاضا میشود. دلیل دوم رفتار عقلایی در اقتصاد است که بر اساس آن فعال اقتصادی به دنبال حداکثر کردن منافع خود است که با افزایش قیمت دلار آزاد، قدرت معاملهگران افزایشی کاهش مییابد.
در یک نتیجهگیری کلی و بر اساس موارد مطروحه، افزایش نرخ نیما به دلیل افزایش ارز در سایه رشد صادرات و کاهش واردات منجر به تقویت عرضه دلار، کاهش تقاضای آن و در نتیجه کنترل بهتر قیمت میشود.
از سوی دیگر، چنین رویکردی با توجه به اثری که بر انتظارات تورمی دارد، میتواند منجر به افزایش قیمت دلار شود.
اثر افزایش نرخ دلار نیمایی بر بورس
شایعه افزایش نرخ دلار نیمایی و کم شدن فاصله آن با دلار آزاد اگر واقعی شود در گروههای مختلف بورسی اثر متفاوتی خواهد داشت.
انتظار میرود صنایع دلاری و صادرات محور با افزایش تقاضا مواجه شده و و رشد کنند؛ چراکه این اتفاق موجب بهبود سودآوری شرکت صادراتی شده و نسبت قیمت به سودآوری را تقویت میکند که میتواند خریدار را تحریک به خرید سهام کند.
در نقطه مقابل، هزینه واردات صنایع وابسته به واردات افزایش مییابد. در چنین شرایطی با توجه به دستوری بودن قیمت کارخانه مانند آنچه در صنعت خودرو مشاهده میشود، سود شرکتهای واردکننده ضعیف شده یا از بین میرود که موجب افزایش نسبت قیمت به سودآوری شرکتها میشود و تقاضا برای سهام شرکتهای وارداتی را کاهش میدهد.
از آنجایی که شرکتهای صادراتی غالبا شاخصساز هستند؛ اگر چنین شایعهای راست باشد، انتظار میرود عملکرد شاخص کل بهتر از شاخص هموزن شود.
منبع: ecoiran-61597