احتمالا اگر در معرفی هر سریالی که تازه در دسترس قرار میگیرد به این نکته اشاره کنیم که آن سریال میتواند اسپینآف، دنباله یا الهام گرفته از مجموعه دیگری باشد و جهان سریالهای تلویزیونی تقریبا به تصرف همین مجموعهها درآمده، راه به مبالغه نبردهایم. اما در دنیای سریالهای تلویزیونی - چه بخواهیم و چه نخواهیم - این شکل از مجموعهها بیش از پیش موردنظر مخاطبان قرار میگرد و اتفاقا بازار بحث و گفتوگو درباره آنها بسیار داغ است.
ورود به بحث درباره سریالهای اینچنینی اما نمایندهای دارد که حالا ۱۴ سال است در عرصه سریالهای تلویزیونی به معنای واقعی میدرخشد. ساخت سریالهای تلویزیونی بر اساس کتابهای کمیک یکی از بهترین ایدهها در ابتدای دهه دوم قرن بیستویکم بود و آغاز پخش سریال «مردگان متحرک» (The Walking Dead) در 31 اکتبر 2010 نشان میداد که قرار است عصری طولانی پیرمون کتاب نوشته رابرت کرکمن و طراحی تونی مور شکل بگیرد. جهان گستردهای که سریال «مردگان متحرک» ساخت از همان ابتدا این ظرفیت را داشت که از کنار آن چندین سریال و حتی فیلم سینمایی در بیاید. شبکه amc در حالی که به وضوح این روزها از دوران اوج خود فاصله گرفته بعد از تمام شدن جهان «برکینگ بد» همچنان به شکلی مستمر دنیای «مردگان متحرک» را گسترش میدهد. آنها که در فرانچایز «مردگان متحرک» تاکنون ۶ سریال ساخته بودند از این هفته پخش سریال جدید خود با نام «مردگان متحرک: آنهایی که زندهاند» (The Walking Dead: The Ones Who Live) را آغاز کردند. سریالی که از قضا تفاوتهایی با چند سریال دیگر این مجموعه دارد.
اگر قبل از ورود به معرفی آخرین سریال این فرانچایز بخواهیم نگاهی به مجموعههای پیشین داشته باشیم باید گفت غیر از سریال اصلی، سریالهای «از مردگان متحرک بترسید» (Fear the Walking Dead)، «جهانی فراتر» (World Beyond)، «داستانهای مردگان متحرک» (Tales of the Walking Dead)، «شهر مرده» (Dead City) و «دریل دیکسون» (Daryl Dixon) تاکنون پخش شده است. نکته مهم این سریالها و به طور ویژه دو سریال آخر آن بود که شخصیتهای سریال اصلی بهطور متناوب در این مجموعهها دیده میشدند اما هر یک از عنوانها کمک میکرد تا دنیای «مردگان متحرک» هر روز بزرگتر شود. در دو سریال آخر که در یکی دو سال اخیر پخش شده اما به طور ویژه شخصیتهای سریال به چهرههای اصلی این سریالها تبدیل شدند و هر یک به سویی از دنیای «مردگان متحرک» روانه شدند. این در حالی بود که وعده بازگشت «ریک گرایمز» برای سریال «آنهایی که زندهاند» خواب از سر طرفداران ربوده بود.
شخصیت «ریک گرایمز» با بازی اندرو لینکلن شخصیت اصلی و کلیدی سریال «مردگان متحرک» بود. شخصیتی که در میانه سریال از آن جدا شد و احتمالا بخشی از ضریب نفوذ سریال را با خود برد. هر چند سریال «مردگان متحرک» بخش مهمی از جذاب بودن خود را از تشکیل شدن گروه یا جامعهای - آنگونه که در سریال خطاب میشد - میگرفت که به تدریج در کنار هم جمع شدند و در مقابل مردگان متحرک ایستادند اما هر یک از این شخصیتها خط داستانی را به نوعی بر دوش گرفته بودند و مسیر قصه سریال را پیش میبردند. «مردگان متحرک» داستان یک بیماری عجیب در جهان است که جسدها به شکل مردگان متحرک زنده میشوند. مردگانی که قدرت تشخیص ندارند اما به صداها حساس هستند و هر زندهای را گاز بگیرند او به تدریج و در مدت کوتاهی تبدیل به مرده متحرک میشود. اینجا ما با زامبی به معنای دقیق آن روبهرو نیستیم بلکه با موجوداتی بدون آگاهی طرف هستیم که تنها راه مرگ آنها آسیب وارد کردن به مغز آنهاست. ریک گرایمز که پیش از تسخیر جهان توسط «واکر»ها به کما رفته بود در شرایطی به زندگی باز میگردد که همه چیز تغییر کرده است. او در طول فصلهای سریال با گروهی همراه میشود که برای یافتن درمان این بیماری در آمریکا حرکت خود را آغاز میکنند. در این میان آنها نه تنها با واکرها که با انسانهای باقیمانده نیز درگیر میشوند. داستان «مردگان متحرک» بر اساس تئوری بقا و چگونگی همنشینی آدمها بنا شده بود و تا پایان سریال اصلی و حتی در دنبالهها نیز این رویکرد را دنبال کرد.
همه این ماجراها اما ما را به سریال «مردگان متحرک: آنهایی که زندهاند» رساند. همان روزی که ریک گرایمز از سریال اصلی رفت، با آنکه خط داستانی او باز ماند و سازندگان فرصت را برای بازگشتش به سریال باز گذاشتند اما معلوم نبود شکل این بازگشت چگونه خواهد بود. هر چند چندین بار خبر رسید که قرار است سرنوشت ریک گرایمز در یک یا دو فیلم سینمایی مشخص شود اما در نهایت پروژه amc و سازندگان سریال به این سمت رفت که چند دنباله برای این مجموعه ساخته شود و یکی از مهمترین آنها درباره ریک و میشون (با بازی دانای گوریرا) باشد.
ریک و میشون دو نفری بودند که خیلی زود در سریال اصلی به هم وصل شدند و از جایی که ریک از سریال جدا شد تئوریبافی برای بازگشت آنها به کنار یکدیگر همچنان وجود داشت. شاید به همین دلیل ساده هم باشد که بازگشت معاون کلانتر «مردگان متحرک» در اپیزود ابتدایی «آنهایی که زندهاند» تاکنون امتیاز 9.2 را در سایت IMDb به خود اختصاص داده است. این اتفاق به اندازهای مورد انتظار بوده که حالا میتوان دوباره این نکته را یادآوری کرد در زمانهای که سریالهای تلویزیونی شمایل دور شدن از دوران اوج را به مخاطبان القا میکنند، همین اتفاق «مردگان متحرک: آنهایی که زندهاند» ولع مخاطب سریالهای تلویزیونی را دوباره به اوج رسانده است. تماشای اندرو لینکلن در نقش ریک گرایمز، خشونت واقعی و بیپرده «مردگان متحرک» و اجرای جذاب کشتن واکرها، همه و همه مخاطب را دوباره به نوستالژی خوش روزهای ابتدایی سریال «مردگان متحرک» در سال 2010 و ابتدای پخش این سریال بازگردانده است. اینجا داستان به هم رسیدن دوباره ریک و میشون و چگونگی این ماجرا روایت خواهد شد. در این بین نوع برخورد آدمها با هم و البته واکرهای سرگردان نیز مورد توجه قرار میگیرد. در نهایت «مردگان متحرک: آنهایی که زندهاند» شاید همان دنبالهای باشد که از ابتدا مخاطبان این فرانچایز به دنبالش بودند. رخدادی که مسیر مهمی را برای ادامه آن نیز خواهد گشود.
منبع: sharghdaily-921015