سه تفنگدار رمانی است که توسط الکساندر دوما رماننویس و نمایشنامهنویس مطرح فرانسوی نوشته شده است. سه تفنگدار داستانی که عدالت، برادری و شجاعت را نوید میدهد و در پشت تیغ شمشمیرها و برق لباسها، رسانهایست برای به تصویر کشیدن جدال ابدی خیر و شر. در ادامه شرح ویژگیها و نوع نگارش این رمان را با هم می خوانیم.
فهرست مطالب
محتوای داستانی رمان سه تفنگدار
داستان سه تفنگدار در قرن هفدهم میگذرد، ماجراهای مرد جوانی به نام دارتانیان را پس از ترک خانه برای سفر به پاریس ، برای پیوستن به تفنگداران، بازگو میکند. دارتانیان یکی از سه تفنگدار عنوان کتاب نیست. دوستان او آرتوس، پاراتوس و آرامیس، دوستان جدا نشدنی ای هستند که با شعار همه برای یکی، یکی برای همه زندگی میکنند، شعاری که ابتدا توسط دارتانیان مطرح میشود. آرتوس، پارادوکس و آرامیس در ابتدای قصه با دارتانیان که به تازگی به عضویت تفنگداران سلطنتی درآمده، درگیر میشوند و قرار دوئل میگذارند اما قبل از اینکه دوئل را آغاز کنند چند سرباز که از گارد کاردینال ریشیلیو هستند سر میرسند و به بهانه غیرقانونی بودن دوئل برای این چهار نفر دردسر و مزاحمت ایجاد میکنند.
بنابراین سه تفنگدار و دارتانیان علیه این سربازان که دشمن مشترکشان هستند، میجنگند و دارتانیان با از بین بردن چند تن از این سربازان شجاعتش را نشان میدهد. همین موضوع باعث میشود که این چهار تن با هم پیمان دوستی ببندند و به بکدیگر قول دهند که در همهی اتفاقات سخت یار و دوست هم باقی بمانند.
این چهار نفر که هر کدام داستان خود را دارند، ماجراجوییهای بسیاری را تجربه کرده و بارها با مرگ و خطرات بسیار مواجه میشوند. سه تفنگدار در ژانر، در درجه اول یک رمان و یک داستان ماجراجویی تاریخی است. با این حال ، دوما همچنین به طور مستمر درباره این بی عدالتیها ، سو استفادهها و پوچگرایی های رژیم وابسته حرف میزند ، و با بحث درباره جمهوریخواهان و سلطنتطلبان در فرانسه جنبه سیاسی دیگری به رمان بخشیده است. این داستان برای اولین بار از مارس تا ژوئیه ۱۸۴۴، در زمان سلطنت جولای، چهار سال قبل از انقلاب فرانسه در سال ۱۸۴۸، نوشته شده است. پدر نویسنده، توماس-الکساندر دوما ، ژنرال مشهوری در ارتش جمهوری خواه فرانسه در طول جنگهای انقلابی فرانسه بود.
مضمونهای خلق شده در رمان سه تفنگدار
این داستان که حماسهای از جوانمردی ، افتخار و اعمال شجاعانه است، غنی از قهرمانان عاشقانه، قهرمانان دست نیافتنی، پادشاهان، ملکهها، سواره نظامها و جنایتکاران است. الکساندر دوما در این کتاب ماجراجویی، جاسوسی، توطئه، قتل، انتقام، عشق، رسوایی و تعلیق را به هم میآمیزد و شخصیتهای کوچک تاریخی را به شخصیتهایی بزرگتر از زندگی تبدیل میکند.
سبک نگارش و زاویه دید رمان سه تفنگدار
این رمان بصورت سوم شخص و از زبان نویسنده روایت میشود. زاویه دید داستان، از دید نویسنده و به شکل سوم شخص پیش میرود. بااین اوصاف در جای جای داستان شاهد آن هستیم که گاها زاویه دید روی کاراکتر ها نیز متمرکز میشود. سبک کتاب سه تفنگدار در دسته ادبیات رمانتیک جا میگیرد. مکتبی که در آن پرداختن به جزییات و تشبیهات بسیار رایج است. روایت داستانی عشقی و به خدمت گرفتن روایت زندگی طبقه اشراف از مهمترین ویژگیهای این مکتب محسوب میشود.
آنچه که بسیار واضح است، دوما یک شخصیتپردازی کلاسیک مبتنی بر وجود یک ابر قهرمان و چند قهرمان را در رمان سه تفنگدار پیاده کرده است. در باب این نوع از نوشتار و همچنین شخصیتپردازی باید این طور بگوییم که یکی از شاخصهها و مولفه های سبک نوشتار کلاسیک اروپا ، ذکر این نکته بوده است که رمان.ها عمدتا به دو قطب مثبت و منفی یعنی نیروی قهرمان و ضد قهرمان تقسیم میشدهاند. این رمان نیز دقیقا با همین رویکرد نوشته شده است ، اما وجه برتری آن ذکر این نکته است که این بار شخصیت دارتانیان بهعنوان یک ابر قهرمان ، ضد قهرمانهای متعددی را سر راه خود میبیند و شخصیتپردازی بسیار پیچیدهتری را در خود دارد. دیگر مولفه ای که باید برای سبک نوشتاری کلاسیک اروپا بیان کنیم ، ذکر این نکته است که عمدتا قهرمان داستان ، در داستانهای اروپایی ، تحت تاثیر عشق قرار میگرفتهاند و در راه عشق دست به دلاوریهایی میزدهاند . دوما نیز از عنصر عشق استفاده کرده است ، اما این بار عشق را در برابر دلاوری قرار نداده است، بلکه یک مثلث به نام دلاوری، عشق و مسئولیت ایجاد کرده است و این سه اصل را در کنار هم به هم گرده زده است و ذهن مخاطب را تا پایان رمان سه تفنگدار مشغول باز کردن این گرهها می کند.
همه شخصیتها به طور سریالی و با یک نظم مثال زدنی به داستان اضافه میشوند. هیچ شخصیتی بیدلیل وارد داستان نمیشود و هیچ شخصیتی برای پوشش زوایای تاریک داستان، کاری انجام نمیدهد. بلکه هر شخصیت به همراه خود یک سری از اتفاقات را به همراه دارد و نقش آفرینی در داستان را به دوش میگیرد.
جملات به یادماندنی کتاب سه تفنگدار
یکی دیگر از جملات زیبای سه تفنگدار این است که هر قدر، انسان شریفتر و نجیبتر و حساستر باشد از جنایت دیگران بیشتر رنج میبرد و این دو علت دارد یکی اینکه خود را مستحق خیانت نمیبیند، و دیگر اینکه منتظر نیست که سایرین با او عملی کنند که خود او با سایرین نکرده است.
انتشار و ترجمه کتاب سه تفنگدار
رمان سه تفنگدار در یکی از مجلات به صورت سریالی و در ده قسمت منتشر شد با این وجود برخی کل این رمان را در ۵ جلد و برخی آن را در ده جلد منتشر کردند که اولین بار در ایران و در زمان ناصرالدینشاه توسط فردی به نام محمد طاهر قاجار ترجمه و به ایران آورد و در نهایت منتشر شد.
این رمان از سوی مترجمان بسیاری در ایران به فارسی ترجمه شده است که از آن جمله میتوان به ترجمه پرستو عوض زاده انتشارات قدیانی، محمد قصاع انتشارات شهر قلم، محمد طاهر میرزا اسکندری انتشارات هرمس، هادی معتمدنیا انتشارات محراب قلم، ذبیحالله منصوری انتشارات نگاه و زرین، جلال چاوشی زاهد و سیده آرام رضوی انتشارات آبشن، سپهر حاجتی انتشارات دبیر، میثم امینی انتشارات سایه گستر، محمد طاهر قاجار انتشارات سمیر و امیرکبیر و لیلا سبحانی نشر ثالث اشاره کرد.