آنها وقتی به مراکز بهزیستی برده می شوند باید از صبح تا شب را در ساختمانهای کهنه بهزیستی به شب برسانند و این برای شان حکم زندان را دارد. البته بهزیستی هم بودجهای برای ارائه خدمات بهتر به این کودکان را ندارد. حبيبا... مسعودي فرید، معاون سازمان بهزيستي كشور در اين زمينه ميگويد: ساماندهي، حرفه آموزي و... بر عهده بهزيستي است. بعد از مرحله شناسايي و نگهداري آنها در مراکزي که بايد شهرداري براي آنها تهيه کند، خدمات آموزشي و... با کمک 20 انجياو و چهار مرکز دولتي شروع ميشود اما اگر کودکاني بيسرپرست بودند و سرپرستي نداشتند، وظيفه بهزيستي است که آنها را غربالگري و شناسايي کند که ما قبلا اينگونه کودکان را داشتيم که در مراکز شبه خانواده ساماندهي شدند و انجياوها هم خدمات خوبي به اين کودکان ارائه دادند؛ خدماتي ازجمله بهداشتي، تحصيلي و... . سال گذشته حدود دو هزار و400 کودک در سطح استان تهران ساماندهي و حمايت شدند. از سال 78 بحث ساماندهي کودکان خياباني مطرح شد آن هم به اين دليل که براساس نامه شوراي عالي اداري که در مورد متکديان سازمان بهزيستي تقاضا کرد که گروه سني زير 18 سال از بحث متکديان جدا شود. بر اين اساس از سال 78 مراکز نگهداري شبانه روزي کودکان براي نگهداري موقت و غربالگري در سطوح مختلف راه اندازي شد. سال 84 قرار بود مصوبه اي وجود داشته باشد که براساس آن سازمانهايي در خصوص اين کودکان همکاري کنند که اين مصوبه توسط هيات وزيران مطرح شد. اين مصوبه تعريف مي کند کودکان خياباني که در خيابان کار يا زندگي مي کنند، مشمول دريافت چه خدماتي خواهند بود و درواقع فرآيندي را مثل شناسايي، جذب و ساماندهي براي اين کودکان در نظر بگيرد؛ بعد هم وظايف 11دستگاه علاوه بر بهزيستي را مطرح ميکند. شايد محور کار با توجه به جنس کار با بهزيستي است ولي اين مصوبه مسائلي مثل شناسايي و جذب را بر عهده نيروي انتظامي مي گذارد. تجهيز مراکز را برعهده شهرداري و براي دستگاههاي ديگري مثل آموزش و پرورش و اداره اتباع و دادگستري و... گذاشتند اما حالا بعد از گذشت مدتها بایددید چند درصد به تعداد این مراکر اضافه شده و چه خدماتی به آنها میدهد. این در حالی است که ان جی او ها به سختی می توانند برای مجوز تاسیس این مراکر اقدام کنند.
بچه ها را به زندان نمی بریم
کودکانی که تحت سرپرستی بهزیستی قرار میگیرند مراحل خاصی را در این سازمان باید طی کنند. این طور که حبيبا... مسعودي فرید می گوید:«برای مثال اگر کودکی افسردگی، اختلال روانی دوقطبی دارد یا تحت خشونت قرار گرفته است بلافاصله به مراکز شبه خانواده نمیبریم. به همین دلیل مساله فرار کودکان و نوجوانان از مراکز شبهخانواده بسیار نادر است. به همه استانها نیز اعلام شده است در صورت وجود چنین اتفاقاتی به طورسریع به ما اطلاع داده شود. حتی در عرض چند ساعت و به صورت تلفنی هم که شده است با ما تماس بگیرند. مراکز شبه خانواده مراکزی نیستند که شبیه زندان باشند. به هر حال این کودکان به مدرسه میروند و در این مسیر تنها هستند. البته گاهی هم مربی با آنها همراه میشود اما اینطور نیست که هر جایی که میخواهند بروند، مربی حضور داشته باشد. با این حال مربیان باید به شکل حرفهای کار کنند و برای مثال اگر کودکی در فاز افسردگی است نباید تنها از مرکز خارج شود». این در حالی است که همچنان فرار کودکان از مراکز بهزیستی بالاست و کودکان به این مراکز اعتماد کافی ندارند. مسعوديفرید میگوید:«موضوع کودکان بی سرپرست و بدسرپرست موضوعی جهانی است و سازمان بهزیستی وضعیت این مساله را هم در کشور خودمان و هم در سایر کشورها رصد میکند. برای مثال در گزارش سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱، یک میلیون کودک در موسسات نگهداری اروپا حضور دارند یا در خود آمریکا ۲۸۰ هزار کودک در موسسات نگهداری میشوند. در روسیه ۳۵۰ هزار نفر، در اندونزی ۴۰۰ هزار نفر و در ژاپن ۷۰ هزار نفر در موسسات نگهداری هستند، با این وجود همه کشورها سیاست موسسهزدایی را در دستور کار دارند و تلاش میکنند كه بچهها به داخل خانواده بروند.
آسیب دیده ها را در زمان طلایی شناسایی کنیم
کودکانی که تازه از شهرستان به تهران فرار کرده یا زنانی که تازه از خانه فرار کرده اند خیلی زود باید مورد شناسایی مراکز بهزیستی قرار بگیرند. به این مدت که بسیار مهم است، زمان طلایی می گویند که 6 ساعت است. فرید دراین باره می گوید: اينها باید بلافاصله و بدون هیچگونه فوت وقت رسیدگی شوند. به نظر میرسد زمان طلایی همان لحظهای است که فرد فرار میکند. این افراد باید بدانند جایی به اسم مرکز اورژانس اجتماعی وجود دارد که میتوانند بلافاصله بعد از فرار با آن تماس بگیرند و در آنجا همکاران سازمان بهزیستی مداخلات لازم را انجام دهند. او با اشاره به اینکه اغلب کودکان آسیب دیده سرپرست دارند اما سرپرست آنها «غیر مؤثر» هستند، افزود: برای مثال ممکن است سرپرست این کودکان به دلیل بیماری صعب العلاج، اختلالات روانی، فقر یا مصرف مواد مخدر یا الکل نتواند از کودک نگهداری کند و کودک آزاری انجام دهد. نزدیک به ۸۵ درصد از کودکانی که در موسسات نگهداری میشوند، بچههایی هستند که سرپرست غیرموثر دارند و دستکم یکی از سرپرستان آنها شناسایی شده است. وی با اشاره به فرآیند آماده سازی کودکان آسیب دیده برای حضور در مراکز شبه خانواده توضیح داد: برای مثال اگر کودکی افسردگی، اختلال روانی دوقطبی دارد یا تحت خشونت قرار گرفته است،بلافاصله به مراکز شبهخانواده نمیبریم. به همین دلیل مساله فرار کودکان و نوجوانان از مراکز شبه خانواده بسیار نادر است. به همه استانها نیز اعلام شده است در صورت وجود چنین اتفاقاتی سریعا به ما اطلاع داده شود. حتی در چند ساعت و به صورت تلفنی هم که شده با ما تماس بگیرند. مراکز شبه خانواده مراکزی نیستند که شبیه زندان باشند. به هر حال این کودکان به مدرسه میروند و در این مسیر تنها هستند. البته گاهی هم مربی با آنها همراه میشود اما اینطور نیست که هر جایی که میخواهند بروند، مربی حضور داشته باشد. با این حال مربیان باید به شکل حرفهای کار کنند و برای مثال اگر کودکی در فاز افسردگی است نباید تنها از مرکز خارج شود. از سوی دیگر در حال حاضر حدود ۳۱ خانه سلامت و ۲۲ خانه امن در استانها مشغول به فعالیت هستند. این زنان در معرض خشونت یا دختران فراری در همه مراکز مداخله در بحران پذیرش میشوند و مشکلی وجود ندارد اما این دو گروه باید در اسرع وقت در خانه سلامت یا در خانه امن ساماندهی شوند.وی با اشاره به علت فرار زنانی که در خانههای سلامت هستند نیز گفت: زنان و دخترانی که به خانه سلامت فرستاده میشوند همگی مجرد هستند. در صورتی که زن متاهلی از خانه فرار کند به خانههای امن منتقل میشود اما پیش از این تفکیک صورت نمیگرفت. موردی که به مرکز موقت برده میشود تا ۲۱ روز آنجا نگه داشته میشود و در نهایت یک دوره دیگر ممکن است این مدت تمدید شود. ما هم از ابتدا اعتقاد داشتیم جای زنی که آسیب دیده است و دختری که فرار کرده و زنی که به خاطر خشونت خانگی یا خطر ضرب و شتم از سوی شوهر مصرف کننده شیشه از خانه خارج شده است، در یک مکان نیست.
دسته بندی کودکان آسیب دیده در بهزیستی
مسعوی فرید از دسته بندی این کودکان طی جلسه مشترک با دفتر کودکان و آسیبهای اجتماعی خبر داد و گفت: برای مثال کودکانی که شاهد قتل بوده یا در پاتوقها حضور داشتهاند و فرار کردهاند و ... مستقیما به داخل مراکز شبه خانواده نمیروند چرا که در این مراکز میخواهیم یک شبیه سازی از خانواده انجام دهیم. کودکان ابتدا ارزیابی میشوندکه آیا اعتیاد یا سابقه تماس جنسی داشتهاند؟ به آنها تعرض جنسی شده است یا نه؟ اگر این موارد وجود داشته باشد، کودکان در مراکز میان مدت نگهداری میشود، یعنی مکانی که کارهای حرفهایتر درمانی روی آنها انجام شود و در غیر این صورت این کودکان مستقیما به مراکز شبه خانواده میروند.معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی با تاکید بر اینکه در صورت فرار این کودکان و بازگشتشان به مراکز شبه خانواده این فرآیند بار دیگر تکرار میشود، اظهار کرد: مگر اینکه این کودکان دچار اعتیاد شده باشند که فرآیند دیگری را طی میکنند. در حال حاضر حدود شش مرکز اعتیاد کودکان از سال قبل راه اندازی شده است با توجه به اینکه این کودکان نیازمند فرآیندهای حرفهای مددکاری اجتماعی هستند با نهادهای دیگر مثل آموزش و پرورش در طرحهایی مانند طرح نماد همراهی میکنیم، البته این طرحها برای کودکان بدسرپرست است و در صورتی که سرپرست خوبی داشته باشند، ابتدا به درمانهای سرپایی ارجاع داده میشوند که این فرآیند بر عهده وزارت بهداشت خواهد بود.
فرار کودکان کار از مراکز بهزیستی
دختران فراری و کودکان کار از مراکز بهزیستی فراریاند، چون به قول خودشان آنجا برایشان زندان است. نه فضایی برای تفریح و بازی دارند و نه میتوانند در کنار خانوادههایشان باشند. اغلب پسرانی که در طرحهای جمع آوری در خیابان ها به مراکر بهزیستی برده میشوند سرپرست خانوار هستند و عادت کرده اند که هر روز در خیابان ها کار کنند تا برای خانوادهشان خرجی ببرند.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران