hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > ما استعداد درخشان نداریم؟!

ما استعداد درخشان نداریم؟!

هنوز روشن نیست تردید هملت‌وار سیاست‌گذاران وزارت علوم و دانشگاه‌های دولتی و آزاد بر سر تصویب گسترده این رشته در دوران دکتري از چه روی است

دانشگاه آزاد بیشترین سهم را در شمار دانش‌آموختگان رشته تئاتر کشور به نام خود ثبت کرده است
اگر به دکتری این رشته نیاز نیست، چرا بیش از ۵۰ دانشکده کشور به آموزش علمی آن می‌پردازند
امروز دیگر قلم‌فرسایی درباره‌ نیاز بودن یا نبودن رشته تئاتر و دکتری آن بیهوده‌نگاری است
باز هم گزینش استعداد درخشان دکتری دانشگاه آزاد پیش آمد و باز هم خبری از تئاتر نیست. رشته‌ای که سالانه بیش از ۲۰۰۰ دانش‌آموخته دارد ، استعداد درخشان ندارد!
دانشگاه آزاد که بیشترین سهم را در شمار دانش‌آموختگان رشته تئاتر کشور به نام خود ثبت کرده است ، هر سال شماری از دانشجویان دکتری خود را از میان استعدادهای درخشان بدون آزمون گزینش می‌کند اما هر سال خبری از رشته تئاتر و استعدادهایش نیست تا همگان دریابند که این رشته چه تعدادی دانش‌آموخته ممتاز دارد. رشته تئاتر در دوره دکتري همواره بیشترین مظلومیت را در اختیار داشته است؛ چراکه به عنوان یک رشته‌ پرطرفدار و چندهزار دانش‌آموخته‌ سالانه در آزمون دکتري سهمی ندارد و علاقه‌مندان ادامه تحصیل باید به یکی از سه رشته‌ بی‌ربط «فلسفه هنر» ، «پژوهش هنر» و «مدیریت رسانه» تن بدهند.
یک دهه است که چالش دکتری تئاتر در دانشگاه آزاد تهران مرکز و به درخواست انبوه مدرسان و دانشجویان و مدیران دانشکده هنرومعماری به راه افتاده و این رشته در دوران مدیریت «فردوس حاجیان» بر واحد تهران مرکز نیز در سال ۹2 برای دکتري تصویب شد اما از آن سال تاکنون در گلوگاه اجرا گیر کرده است.
پرسش اینجاست که اگر به دکتری این رشته نیاز نیست، چرا بیش از ۵۰ دانشکده کشور به آموزش علمی آن می‌پردازند و چندین هزار دانشجو و دانش‌آموخته کارشناسی و کارشناسی‌ارشد را تربیت می‌کنند؟ اگر به دکتری این رشته نیاز نیست، پس بهتر است به جای آموزش تخصصی ، مانند گذشته هیات‌علمی دیگر رشته‌ها به جای دانش‌آموختگان تئاتری بر مسند آموزش تئاتر قرار بگیرند و با نگاه غیرتخصصی به آموزش دانشجو و گزینش همکاران خود بپردازند! اگر به دکتری این رشته نیاز نیست، چرا مدام بر طبل دانش-هنر بودن این رشته کوبیده می‌شود؟ چرا سیل دانش‌آموختگان را به سوی دکتری دانشکده‌های بی‌کیفیت خارجی روانه می‌کنند تا پس از بازگشت به مدرک دکتری خارجی ایشان احترام بگذارند؟ چرا دانشگاه تهران هرچند سال به تعداد انگشتان یک دست شماری دانشجوی دکتري با گزینش‌های ویژه خود اختیار می‌کند؟! و اگر به دکتری تئاتر نیاز هست، چرا دانش‌آموختگان دکتری رشته‌های دیگر یا کارشناسی‌ارشد بی‌تجربه را با پارتی‌بازی‌های معروف به منظور آموزش در هیات‌علمی دانشکده‌های تئاتری استخدام می‌کنیم!؟
امروز دیگر قلم‌فرسایی درباره‌ نیاز بودن یا نبودن رشته تئاتر و دکتری آن بیهوده‌نگاری است؛ چراکه شمار دانش‌آموختگان و درآمدزایی دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های ایران و جهان و شمار میلیونی طرفداران و تماشاگران این رشته گویای اهمیت و احساس نیاز آن بوده است و البته در دانش-هنر بودن رشته‌ تئاتر هم با چند100 هزار جلد کتاب و مقاله علمی در جهان تردیدی نیست.
اما هنوز روشن نیست تردید هملت‌وار سیاست‌گذاران وزارت علوم و دانشگاه‌های دولتی و آزاد بر سر تصویب گسترده این رشته در دوران دکتري از چه روی است! ایشان همواره مهم‌ترین دلیل عدم تصویب و اجرای دوره دکتری تئاتر را نداشتن مدرسان باتجربه دارای دکتردر ایران می‌دانند. آیا این دلیل با راهکارهای تجربه شده بر طرف نمی‌شود؟
۱_ بهره از مدرسان باتجربه بدون مدرک که سواد علمی و تجربه‌شان بیش از مدرسان دارای دکتری تئاتر است.
۲_ بهره از مدرسان مدعو خارجی مانند دوره‌های مدت‌دار و کارآمد پیش از انقلاب.
۳_ بهره از مدرسان دارای دکتری تئاتر معتبر که در یک دهه گذشته دست‌کم به انگشتان دو دست می‌رسند ؛ هر چند بیشتر ایشان دارای مهارت دانشگاهی تاریخ تئاتر هستند.
کمی به گذشته و نخستین آموزش‌های تئاتری دهه‌های ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ بازگردیم ، زمانی که دکتر فروغ‌ها و دریابیگی‌ها و نامدارها و... با هنرستان‌های دراماتیک و هنرپیشگی سبب‌ساز دانشکده‌های تئاتری و آغاز کار آکادمیک در تئاتر شدند. ما در این زمینه دست خالی نیستیم و برخلاف بسیاری از حوزه‌های دیگر پلکانی حرکت کرده‌ایم. با چنین پیشینه‌ای چگونه است که برای مدرک دکتري تئاتر هنوز باید دست به دامان دانشکده‌های خارج از کشور با هزینه‌های چند صد میلیونی باشیم؟
خودکفایی (اگر داشته باشیم) فقط به صنعت و خدمات و تولید مربوط نمی‌شود. باید ببینیم که ایران را در جهان با صنعت ملی می‌شناسند یا با فرهنگ و هنر ملی؟ با خودروي ملی می‌شناسند یا با نمایش‌های ملی همچون تعزیه و خیمه‌شب‌بازی و سیاه‌بازی و نقالی و اصغر فرهادی‌هایش؟
با این دارایی همچنان دانش‌آموختگان خود را برای رشته تئاتر یا به آن سوی مرزها گسیل می‌کنیم یا مجبور به خوانش درس‌های تخصصی سه رشته‌ دیگر می‌شوند و از همه مهم‌تر در گزینش استعداد درخشان بدون کنکور همین سه رشته هم از جماعت دانشگاهی تئاتر دریغ می‌شود!
این قانون علمی و جهانی آموزش است که باید دکتري را در رشته‌ همجنس و همنام کارشناسی‌ارشد ادامه داد اما دو پرسش در این وادی هویدا می‌شود:
۱_اگر همجنس و همنام بودن اجباری و علمی است، چرا به دانش‌آموختگان تئاتری اجازه‌ تحصیل در آزمون دکتری چند رشته‌ دیگر داده می‌شود!؟
۲_اگر دانش‌آموختگان تئاتری اجازه انتخاب سه رشته‌ فلسفه هنر ، پژوهش هنر و مدیریت رسانه را در آزمون دکتري دارند ، چرا در بخش بدون کنکور استعداد درخشان ، همین تنها موقعیت هم از ایشان دریغ می‌شود!؟
در این نگاه چه تفاوتی میان دانش‌آموخته‌گان ممتاز تئاتری با دیگر رشته‌ها وجود دارد؟ مگر نه اینکه معدل بالای 50/17 و پایان نامه درجه عالی و رزومه پژوهشی و تجربی ایشان برای ادامه تحصیل دکتري اهمیت دارد ، پس دانش‌آموختگان تئاتری با این امتیازها چه کنند و چگونه ادامه دهند؟
بیرون از هرگونه نقد علمی و نیازسنجی و امکانات مورد نیاز ، دانشگاه آزاد به عنوان پردانشجوترین دانشگاه کشور در رشته تئاتر و دارای بالاترین آمار دانش‌آموختگان و مدرسان تئاتری است که همواره در تنوع آموزش نیز پیشرو بوده است. بر گرده‌ دانشگاه آزاد و به ویژه مرکز آزمون است که تا دیر نشده در پذیرش دانشجویان دکتری تئاتر (دست‌کم در استعداد درخشان) هم پیشرو باشد و تا زمان هست، دفترچه سال جاری دکتري بدون آزمون را اصلاح کند و رشته تئاتر را بيفزاید و در صورت عدم امکان همان اجازه‌ ثبت نام در سه رشته « فلسفه تئاتر ، پژوهش هنر و مدیریت رسانه » را برای دانشجویان ممتاز تئاتری در گزینش بدون کنکور برقرار كند. این حرکت دست‌کم می‌تواند به رشته‌های دیگر اعلام كند که ما در تئاتر هم استعداد درخشان داریم و دانشگاه آزاد برخلاف دانشگاه‌های دولتی ، بر توجه ویژه به اهمیت موضوع و نیاز روز دانش‌آموختگان تئاتری همچنان پیشرو خواهد بود.
امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام