اگرچه بهصورت کلی و در تصور هر یک از ما والدین افرادی فداکار هستند که تمام تلاششان را برای رشد و پیشرفت فرزندشان انجام میدهند اما در عمل همیشه این اتفاق نمیافتد و گاهی والدین خواسته و ناخواسته رابطه سمی و ناسالمی را فرزندشان برقرار میکنند. در همین زمینه با بهاره شفیعی؛ روانشناس کودک و نوجوان به گفتگو نشستیم که چکیدهاش را در زیر میخوانید.
تعریفی که دشوار است
اجتماعی شدن و ارتباط برقرار کردن یکی از روندهای طبیعی تکاملی است که از بدو تولد آغاز میشود. انسان در ابتدا با خانواده و سپس با اطرافیان ارتباط برقرار میکند. تصویر ما از خود، دیگران و جهان بهشدت از ارتباط ما با والدین سرچشمه میگیرد و اگر این ارتباط سمی باشد میتواند سدی برای رشد ما در زندگی باشد. اصطلاح والدین سمی اصطلاح مبهمی است و لذا این امکان را ایجاد میکند که هر یک از ما تعریف متفاوتی را برای آن در نظر بگیریم. اغلب اینگونه والدین را افرادی ازخودراضی، دارای اختلال روانی، سوءاستفادهگر، ازنظر احساسی نابالغ و معتاد به الکل و مواد مخدر در نظر میگیریم. برای بسیاری از افراد تشخیص رابطه سمی کار آسانی نیست زیرا همه چیز بهتدریج اتفاق میافتد.
ویژگیهای والدین سمی
در زیر به بررسی برخی از ویژگیهای والد سمی میپردازیم:
1. انتقاد دائمی: مصداق کامل جمله: «هیچچیز برای مادرم کافی نیست». این والد اصولا یک ایدهآل گرای واقعی است و مدام از در حال انتقاد از کودک است. بهندرت تلاشها و رفتارهای کودک با استاندارهای وی مطابق است و در همه چیز عیب و ایرادی پیدا میکند.
2. کنترل بیشازحد: این والد دارای شخصیت رهبری قوی است. میخواهند به کودک بگویند چهکاری، چه زمانی و چگونه انجام شود.
3. ایجاد احساس گناه و سوءاستفاده گری: اکثرا در حال تلاش برای ایجاد احساس گناه و مسئولیت در مورد رفتارهای اشتباه و سوءاستفاده از نقطهضعفهای کودک است.
4. تحقیر: در برابر فامیل و دوستان کودک را مسخره میکند و حرفهای منفی در مورد وی میزند. همچنین در صورت اعتراض کودک به این رفتارها، کودک را به حساسیت بیشازحد متهم میکند.
5. نادیدهگرفتن و احساسات منفی: در صورت ابراز ناراحتی از رفتارهای وی اجازه ابراز ناراحتی و اعتراض به کودک داده نمیشود و اگر کودک اقدام به اعتراض کند باخشم منفعلانه شدید مادر و پدر روبهرو خواهد شد. این کار باعث میشود کودک دیگر احساس خود را با وی در میان نگذارد.
6. بیاحترامی به مرزهای شخصی: بیاجازه به اتاق و وسایل شخص کودک سر میزند.
7. خودمداری و همدلی پایین: همیشه نیازهای خود را در اولویت قرار میدهد. به این فکر نمیکند که رفتارش چه اثری بر کودک دارد و بهسختی میتواند احساسات وی را درک کند.
8. ازنظر احساسی واکنشپذیر: نمیتوانند احساسش را کنترل کند، غیرقابلپیشبینی هستند و همه چیز را بیش از اندازه بزرگ میکنند.
9. خشمگین: خشن و پرخاشگر است یا پرخاشگری منفعل دارد و کودک را با گوشه و کنایههای زیر لب، عمدی فراموشکردن مسائل یا با قهر کردن آزار میدهد.
10. حیلهگر: سعی در خوب و بدون مشکل نشاندادن خود از طریق تغییر دادن واقعیت را دارد.
11. پرتوقع: فقط خودش اهمیت دارد و کودک باید هر کاری میتواند را برای رضایت والد انجام دهد.
12. رفتارهای نادرست: رفتار ناشایست، مشاجرههای فیزیکی و شوخیهای ناشایست دارد.
13. درگیرکردن: با کودک اطلاعات شخصی زیادی را مطرح میکند و از کودک انتظار دارد که مهمترین پشتیبانی احساسی برای والد باشد.
14. در رقابت بودن:
15. با رفتارهای نابهنجار صدمات جبرانناپذیری به استقلالطلبی طبیعی کودک میزنند.
16. سرکوب کردن احساسات
17: انتظارات غیر قابل پیشبینانه
18. عدم توجه به نظرات و ایدههای کودک
19. ایجاد احساس ناخوشایند: وقت گذراندن، صحبتکردن و در کنار والد بودن احساس بد، خستگی روانی و فیزیکی در کودک ایجاد میکند.
چه بلایی سر کودک میآید؟
در اصل یکی از مهمترین نشانههای والد سمی به احساس کودک در مورد والد برمیگردد نه به کارهایی که والد انجام میدهد. بهعنوانمثال والد سمی باعث میشود کودک احساس کند:
1. هیچوقت بهقدر کافی خوب و قابلقبول نیست.
2. همیشه احساس شرم یا گناه دارد.
3. برای مورد قبول و دوست داشته شدن باید همیشه فرد ضعیف در رابطه باشد.
4. احساس میکند مشکلی اساسی در خود وجود دارد.
5. احساس بیارزش بودن و عدم توانایی کنترل بر زندگی و خود دارد
6. کودک برای ناراحت نکردن دیگران همیشه خود و احساسات خود را نادیده میگیرد.
7. رفتارهای بد دیگران را تا حد بالا و نادرستی تحمل میکند.
8. توجه زیادی به احساسات دیگران دارد
9. نگرانی از اینکه چون توانایی برآورده کردن انتظارات بالای دیگران را ندارد توسط آنها ترد و ترک شود.
10. امکان ابتلا به اختلالاتی مانند خوردن، افسردگی و اعتیاد بین این افراد رایج است
11. ایجاد فضایی خشک و بیروح در خانواده که باعث میشود کودک نتواند احساسات خود را درست بیان کند
از طرفی کودک رفتارهای مادر خود را در طول سالیان درونیسازی کرده است درنتیجه حداقل بخشی از این رفتارها را طبیعی میداند و متوجه نادرست بودن آنها نمیشود. بهاحتمال خیلی زیاد گاهی همه والدین یک یا چند مورد از این ویژگیهای اشارهشده در بالا را در مواقعی از خود نشان میدهند؛ اما مادر و پدر سمی بهصورت دائم یک یا چند از این ویژگیها یا ترکیبی از آنها را از خود نشان میدهد و باعث ایجاد غم و اضطراب، افسردگی، گوشهگیری در کودک میشود.
تأثیراتی که فقط دوران کودکی را در برنمیگیرد
دامنه مشکلات و تأثیرات داشتن والدین سمی صرفا دوران کودکی را در برنمیگیرد و کودکی که در چنین محیطی آسیبدیده در بزرگسالی هم با مشکلاتی دستبهگریبان است. نبود رابطه سالم با والدین برای کودک باعث عدم وجود شناخت درست ازآنچه یک رابطه مثبت و سالم مستلزم آن است، میشود که میتواند کودک را به فردی تبدیل کند که:
بهشدت فردی کمالگرا بشود.
. نسبت به اشتباهات اطرافیان خود بیشازحد انتقاد کند.
. در اولین نشانه مشکل تصمیم بگیرد که رابطه خود را قطع کند.
. میتواند باعث ایجاد چرخه علاقه و نفرت در فرد بشود که این فرایند در مدتزمان طولانی بهشدت مخرب است و میتواند این دیدگاه را در کودک ایجاد کند که یک رابطه صمیمانه، عاشقانه و امن هیچگاه نمیتواند وجود داشته باشد.
. تعجبآور نیست که روابط والدین شما میتواند بر روابط عاشقانه تأثیر بگذارد؛ مانند گسستن سریع و دردناک رابطه یا اجتناب کودک از برقراری رابطه صمیمانه و عاشقانه.
. کودکی که والدین به مرزهای شخصی او احترام نمیگذارند، اغلب نمیداند چگونه مرزهای سالم و مثبت را تعیین کند و این مرزها برای تعاملات و روابط سالم چه عاشقانه، خانوادگی و... کاملا ضروری هستند.
. به دلیل ترس از عواقب، احساسات و ناراحتی خود را از رفتار دیگران بیان نمیکند.
. مستعد روابط توهینآمیز و مورد سوءاستفاده قرارگرفتن است.
. هر کاری هم که اطرافیان انجام دهند باز فرد احساس نارضایتی میکند.
. امکان بهوجودآمدن عدم توانایی در احترام گذاشتن به مرزهای دیگران بشود زیرا با این باور بزرگشده است که احترام گذاشتن به مرزهای شخصی دیگران هیچ معنایی ندارد.
. بهوجودآمدن استاندارهای غیرممکن که باعث احساس بیارزشی و افسردگی در فرد و همچنین بالارفتن انتظارات غیرواقعی از اطرافیان نیز میشود که این خود به ادامهدار بودن روابط سمی و ناسالم دامن میزند.
راهکار چیست؟
بهترین کار برای دورکردن ویژگیهای والد سمی از خود مراجعه به روانشناس است. گاهی به دلیل عدم همکاری و اجازه والدین یا مسائل دیگر امکان دسترسی به کمک تخصصی وجود ندارد. در این مواقع بهتر است روی خودتان کارکنید. این به معنای این نیست که قادر به تغییر والدین خواهید بود اما میتوانید یاد بگیرید که چگونه با این والدین کار بیایید و کمتر آسیب ببینید.
1. از والدین سمی ازلحاظ احساسی فاصله بگیرید.
2. آرامآرام روی استقلال خود کارکنید.
3. فراموش نکنید شما مسئول واکنش هیچکس نیستید.
4. قاطع باشید و برایشان حدومرز مشخص کنید.
5. هنگامیکه برخورد با رفتارهای والدین باعث عکسالعمل آنها میشود، بهجای تلاش برای اصلاح یا تغییر احساسات آنها، سعی کنید احساسات خود را بپذیرید و از خودتان مراقبت کنید.
6. از مسائل ساده و کوچک شروع کنید و قاطع بگویید که دیگر مسئولیت مراقبت از آنها و انجام کارهایشان را به عهده نمیگیرید و اجازه دهید بدون کمک شما اشتباه کنند تا یاد بگیرند.
7. دست از تلاش برای خوشنود کردن آنها بردارید.
8. آنان را همانطور که هستند بپذیرید.
9. مسائل و اطلاعات خود را خیلی با آنها در میان نگذارید.
10. لازم نیست همهجا آنها را همراهی کنید.