رویداد ایران- امیرحسین واعظ: آنهایی که سال 99 وارد بورس شدند خوب به یاد دارند که در نیمه ابتدایی آن سال بازار سرمایه در کانون توجه و تبلیغ بود. در همان مرداد سال 99، رئیسجمهورِ وقت از مردم خواست همه چیزشان را به بورس بسپارند. مردم در آن زمان هنوز به رسانهها به خصوص صدا و سیما اعتماد داشتند. اگر در صدا و سیما از انجام کاری حمایت میشد، عموم مردم نیز از آن کار حمایت میکردند. اگر رسانه ملی درباره رخدادی طبیعی هشدار میداد، اقدامات محافظهکارانه در بین عموم مردم افزایش مییافت.
دو سال پیش ریزش سنگین بورس شروع شد. یکی از مسئولان وقت، با حضور در رسانه ملی از مردم بابت افت چند روزه بورس عذرخواهی کرد و وعده داد بورس دوباره به مسیر صعودیاش باز میگردد. چند روز بعدتر، رئیس دفتر رئیسجمهور، محدوده حمایتی برای شاخصکل عنوان کرد. چند صباح بعد، گوینده خبر صداوسیما قبل از خداحافظی، تحلیلی تکنیکالی از بورس ارائه کرد و در همه این موارد، به مردم توصیه میشد که در بورس بمانند، سرمایه خود را خارج نکنند و منتظر شروع روند صعودی پر قدرت دیگری باشند. نتیجه آن توصیهها واضح و مبرهن است. شاخصکل دو سال پیش بالاتر از دو میلیون واحد بود و حالا با وجود تورم چند ده درصدی در هر سال، رشد قیمت دلار، بهبود فروش و سودآوری شرکتها و ... دماسنج بازار به کف کانال یک میلیون و چهارصد هزار واحد رسیده است. شروع روند نزولی بورس، بیاعتمادی مردم به رسانهها را تشدید کرد.
این روزها درهای آسمان به روی شهرهای مختلف ایران باز شده است، سیل خسارات جانی، مادی و معنوی زیادی بر جای گذاشته است و این در حالی است که هفته گذشته همان رسانه ملی، وقوع بارشهای رگباری و جاری شدن سیل را هشدار داده بود و همچنان مردم را از نزدیک شدن به مسیلها بر حذر میدارد. با این حال مردم تا به چشم خودشان سیل را نبینند، باور نمیکنند که ممکن است در گرمترین و آفتابیترین روزهای سال، آب در کوچه و خیابان جاری شود.
بی اعتمادی مردمی که درست دو سال پیش به دعوت دولت و تشویق رسانهها، به بازار سرمایه پای گذاشتند، فقط شامل حال بورس نمیشود؛ بلکه فراتر از آن، مردم نسبت به رسانهها بی اعتماد شدهاند. فکر میکنند پشت هر بشیر و نذیری که در رسانه اعلام میشود، حکما تدبیر و قصد خاصی نهفته است.
احتمالا فیلم سیل اخیر در اقصی نقاط کشور را دیدهاید. در یکی از همین فیلمها، تا زمانی که ماشین افراد در آب غوطهور نشده، عدهای باور نمیکنند که سیل جان آنها را هم میتواند بگیرد. مردم این روزها منتظرند که به چشم ببینند تا باور کنند. اگر دولت وعده دهد قیمت برخی کالاها به سال 1400 برمیگردد، تا به چشم خود نبینند باور نمیکنند. اگر اعلام شود رشد نرخ تورم متوقف شده، باور نمیکنند. اگر اعلام شود قیمت دارو افزایش پیدا نمیکند، باور نمیکنند. وقتی اعلام میشود با حذف ارز 4200 تومانی، یارانه بهتر و عادلانهتر تقسیم میشود، باور نمیکنند. همانطور که قبلا اعلام شد از بورس حمایت میشود و نشد. همانطور که قبلا اعلام شد دلار برای هر کسی که بخواهد در صرافیها عرضه میشود و نشد. همانطور که قبلا گفته شد خودرو از کارخانه به دست مصرفکننده نهایی میرسد و نرسید.
رسانهها هم در این زمینه مقصرند و میتوانند نقش فعالتر و به روزتری داشته باشند، اما شایستهتر از رسانهها، آنهایی که وعده میدهند باید سنجیدهتر، رفع مشکلات را نوید دهند. آنهایی هم که میدانند مسیر سختی در پیش داریم، بیپرده مسیر صعب العبور را برای مردم ترسیم کنند تا بلکه جایگاه رسانه و خاستگاه اجتماعی آن بیش از این تنزل نیابد. برای رفع این بیاعتمادی، همین امروز باید اقدام کرد.
بازتاب بیاعتمادی به بورس در سیل اخیر ایران
آنهایی که سال 99 وارد بورس شدند خوب به یاد دارند که در نیمه ابتدایی آن سال بازار سرمایه در کانون توجه و تبلیغ بود. در همان مرداد سال 99، رئیسجمهورِ وقت از مردم خواست همه چیزشان را به بورس بسپارند. مردم در آن زمان هنوز به رسانهها به خصوص صدا و سیما اعتماد داشتند.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 5
(از 1 رأی )
نظرهای دیگران