19 سال و چند ماه از حضورش در شبکه خبر سیما میگذرد اما ترجیح داد 21 سال خدمت با تلویزیون و دنیای گویندگی اخبار خداحافظی کند؛ در سال 70، 6 ماه مُهر رادیویی بودن به سابقهاش خورد و به دور از آنتن سیمایی، در رادیو کارآموزی کرد؛ در چند بخش خبری گویندگی کرد اما به دلایلی ادامه نداد؛ دلیلش را علاقه به خانواده و حضور مؤثرتر برای پرورش فرزندانش دانست. مژگان صابری با کولهباری از تجربه، اتفاقات مختلف و فراز و نشیبها، آنتن را به جوانان واگذار کرد.
او این چنین گفت: "خداوند را شاکرم که منت نهاد تا بیست سال از عمرم را مهمان خانههای هموطنان عزیزم باشم؛ دیگر زمان خداحافظی فرا رسیده و باید کار را به جوانترها سپرد. بازنشستگی زودتر از موعد به درخواست خودم فرصتی خواهد بود تا به مسائل دیگر برسم."
با 20 سال تجربه خداحافظی کردم
گوینده قدیمی شبکه خبر مصاحبهاش را با اشارهای به کار قبل از صداوسیما شروع کرد و گفت: قبل از حضور در صداوسیما، بیمارستان خاتمالانبیاء کار میکردم و 5 سال در آنجا بودم؛ وقتی وارد صداوسیما شدم 10 سال ابتدایی کار در شبکه خبر بدون بیمه، گویندگی کردم و چون برنامهای و شیفتی بود 21 روز کاری برای من سابقه رد شد و حالا که با دنیای خبر و گویندگی خبر خداحافظی کردم 21 ساله به درجه بازنشستگی رسیدم. جالب است بدانید که در سال 70 هم به مدت 6 ماه به عنوان کارآموز در رادیو بودم؛ چند بخش خبری را خواندم و به دلایلی ادامه ندادم تا فرزندانم صدمه نبینند. باعث شد تا علاقهام را کنار بگذارم و در شبکه خبر بمانم.
ترجیح دادم از تلویزیون بروم
وی در پاسخ به این سؤال که چطور شد با دنیای خبر و گویندگی خبر خداحافظی کردید، توضیح داد: نگاه به عکسها نکنید! من فکر میکنم وقتش بود بروم؛ چون به نظرمن تا وقتی سرپا هستیم بهتر است بازنشسته شویم؛ وقتی پیر و فرتوت شویم دیگر نمیتوانیم از دوران بازنشستگی و استراحتمان بهره ببریم. ترجیح دادم از خواستههایم کم کنم و با 20 سال سابقه از تلویزیون خداحافظی کنم.
این خداحافظی شاید برای برخی، درس باشد
صارمی با اشاره به اینکه شاید رفتن من یک درسی برای بقیه باشد، تأکید کرد: این خداحافظی من شاید درسی باشد برای کسانی که به میزها چسبیدهاند و یا بیش از دوران کاریشان سرکارهایشان ماندهاند؛ استعدادهای زیادی داریم و جوانها بیکارند و مشتاق کار! واقعاً میبینم این استعدادهایی که نتوانستهاند توانمندیهایشان را به منصه ظهور برسانند دلم میسوزد. پول مهم است اما بیشتر به خاطر خودم بود از زندگیام استفاده کنم.
حادثه منا بسیار سخت بود
وی در پاسخ به این سؤال که در دوران کاریتان چه خاطرات تلخ و شیرینی داشتید، اشاره کرد: خاطره تلخ همان روزی بود که خبرهای منا میآمد و باید در پشت تریبون قرار میگرفتیم تعداد کشتهها و مجروحین را اعلام میکردیم؛ یا زلزله بم و حتی حادثه برجهای دوقلو که به کشور ما ربطی نداشت اما در اتفاقات جهانی، حادثهای تلخ به حساب میآمد. این اتفاقات در روحیه ما اثرگذار بود و به سختی بغض و ناراحتی و گریهمان را پنهان میکردیم.
به شوخی گفتهام خوشحال میشدم بگویم یارانهها پرداخت شد
صارمی به شوخی اطلاعرسانی پرداخت یارانهها را خاطره شیرین خبریاش عنوان کرد و گفت: وقتی خبرهایی از اختراع و توسعه عرصههای علمی نخبگانمان میخواندیم بسیار سر شوق میآمدم و خوشحال میشدم؛ مثلاً میگفتم برای فلان بیماری واکسنی کشف شده، ذوق میکردم. حتی به شوخی برخی اوقات گفتهام روز واریزی یارانهها هم خوشحال میشدم که اعلام میکردم امروز یارانهها واریز میشوند. هرچه بود گذشت و از این به بعد شنونده هستم.
روی آنتن به جای پوشاک گفتم پوشک!
وی در خصوص گافهایی که روی آنتن داد، گفت: بالاخره گاف و سوتی برای هر گوینده و مجری پیش میآید مهم مدیریت به لحظه آن اتفاق است؛ چندی پیش خانم المیرا شریفیمقدم همکارم به جای موشک گفتند پوشک! به فاصله چند روز من هم به جای عبارت تولید پوشاک گفتم تولید پوشک؛ سریعاً روی آنتن عذرخواهی کردم و هیچ اتفاقی نیفتاد. باور کنید مجری و گوینده مرتکب اشتباه میشود چند روز حال خوبی ندارد.
خبر شهیدحججی را خواندم به سختی جلوی گریهام را گرفتم
گوینده قدیمی شبکه خبر با اشاره به روزی که قرار بود خبر شهادت محسن حججی را روی آنتن بخواند، افزود: حالم خیلی خراب شد وقتی به خبر شهادت محسن حججی رسیدم و وقتی این خبر را روی آنتن خواندم به سختی توانستم جلوی گریهام را بگیرم. البته برای شهادت عزیزانمان در دفاع از حرم همواره ناراحت و منقلب میشدم اما آن روز حال دیگری داشتم؛ به هنگام خواندن پلاتو هم این بغض احساس میشد و خیلی سعی کردم گریهام را نگهدارم. کار اشتباهی نیست مخاطب حتی گریه ما را ببیند! بدانند ما هم مثل مردم احساس داریم.
اینجا آنتن تلویزیون است نه امتحان انشاء!
او با بیان اینکه مدیران بگذارند گوینده با مخاطب صمیمیت داشته باشد، تصریح کرد: مدیران آنقدر فشار نیاورند و افکار قدیمی را درباره نحوه اجرا کنار بگذارند؛ اگر گوینده خطایی کرد از خطاهای قابلبخشش بگذرند و البته در این میان خطاهایی هم غیرقابل بخشش است. در مجموع فضایی را فراهم آورند که گوینده با مخاطب احساس صمیمیت کند و بیننده به این باور برسد که انگار دوستش را دیده است. من هیچوقت قائل به قاببندی نبودم و همیشه میگفتم مگر ما روزنامه میخوانیم؛ اینجا آنتن تلویزیون است نه امتحان انشاء! مجری و گوینده خبر باید کارش را راحت و با آرامش انجام دهد؛ انگار برای دوستش مطلبی را تعریف میکند که برای مخاطب قابل باور و جذاب باشد.
اگر گویندهای اشتباه کرد خودش را کنترل کند
صارمی با توصیه به گویندگان تازهوارد خبر سیما، گفت: لبخند یادشان نرود چه هنگامیکه که سلام میکنند و چه خداحافظی! چون این لبخندهای منطقی و اصولی، صمیمیت با مخاطب را نشان میدهد و نوعی احترام محسوب میشود. اگر گویندهای اشتباه کرد اصلاً فکر نکند وای چه اتفاقی افتاده و خودشان را کنترل کنند.
بعید میدانم بازیگران، گوینده خبر شوند!
او درباره حضور بازیگران در کسوت اجرای تلویزیونی، خاطرنشان کرد: نمیدانم همهچیز رو به تغییر است اما بعید میدانم بازیگران، گوینده خبر شوند! البته از یک طرفی، شرایط متنوع میشود و تا حدودی برای بیننده هم جذاب است اما نباید زیادهروی شود و در این راستا با اصول و منطق گام بردارند.
امروز همهچیز لاکچری و دور از جامعه نشان داده میشود
این گوینده قدیمی تلویزیون با انتقاد از عدم نظارت مناسب بر سریالهای تلویزیونی گفت: زمانی در تلویزیون سریالهایی همچون "آینه" روی آنتن میرفت که زندگی همه مردم بود؛ یکدست مبل ساده و با میز ناهارخوری که با زندگی جامعه بیگانه نبود اما امروز همهچیز لاکچری و دور از جامعه نشان داده میشود. خصوصاً در آگهیهای بازرگانی که بدآموزی دارد و مردم غصه میخورند از این ابزار و لوازم ندارند.
این یخچالهایی که در تلویزیون نشان میدهند چه کسانی دارند؟
وی تأکید کرد: چرا آنقدر در سریالهایمان زندگیهای لاکچری نشان میدهیم؟ این لاکچریبازیها در تلویزیون باید برچیده شود و جلوی آن را در تولید سریالی و آگهیهای بازرگانی بگیرند! واقعاً این آشپزخانه و یخچالهایی که در تبلیغات تلویزیون نشان میدهند چه کسانی دارند؟
ماجرای شهرت خانم گوینده
صارمی با اشاره به اینکه 20 سال در تلویزیون روزهای خوبی داشتم، گفت: این 20 سال گویندگی و اجرا خیلی شیرین بود؛ چون حس کردم به مردمم خیلی نزدیکم. روزی فکر میکردم چقدر شهرت خوب است و آدمهای مشهور چه زندگیهای جالبی دارند و بعد خودم به این شهرت رسیدم دیدم وای چقدر سخت است؛ برای همه همکاران و گویندگان تازهوارد آرزوی موفقیت دارم.