شهدایی مثل محمدابراهیم همت، اکبر زجاجی، علی هاشمی و مهدی و حمید باکری از مشهورترین شهدای مجنون هستند؛ خاصه آنکه اکران این فیلم همزمان با سالگرد شهادت باکریها شده است.
ابتکار بومی و توان بالای ایران در عملیاتهای خیبر و بدر که به «نبرد نیزارها» شهرت یافت و بخش عمده آن در جزیره مجنون واقع شد، در رسانههای جهانی بازتاب گسترده یافت تا آنجا که محسن رفیقدوست میگوید: «بعد از عملیات مجنون، هم از سوریه و هم از لیبی هیئتهایی از افسران نظامی آمدند. آنها از عملیاتهایی که ما انجام می دادیم خوششان آمده بود و می خواستند شیوه عملیات ما را ببینند.» (۱)
جزیره مجنون منطقهای در استان بصره عراق است که حدود یک ششم تولید نفت این کشور را بر عهده دارد و تصرف آن در جنگ، رخدادی بسیار راهبردی برای متوقف کردن ماشین جنگی صدام بود. خاصه آنکه پس از آن ایران بر شاهراه بصره - العماره مسلط شد و بصره، شهری که در میان ساکنانش نیز آمادگی همکاری زیادی با ایران وجود داشت، در آستانه سقوط قرار گرفت. این موفقیت ایران موجب شد صدام دستور استفاده گسترده از گاز خردل را صادر کند و با چشم پوشیدن مدعیان حقوق بشر، هزاران شهید و جانباز شیمیایی برای ایران بر جای ماند. جالبتر آنکه داشتن سلاح شیمیایی که غرب به صدام داد بعدها بهانه حمله آمریکا به عراق شد و از آن جالبتر آنکه پس از سقوط صدام، گفتند اشتباه کردیم و سلاح شیمیایی در کار نبود!
از جمله نقاط قوت ایران در این عملیات، طراحی «پل خیبر» بود. پلی که طولانیترین پل شناور در تاریخ نظامی جهان است و در برابر بمباران مقاومت زیادی نشان داد.
رفیقدوست درباره آن گفته است: «وقتی که عملیات خیبر انجام شد و جزایر مجنون فتح شد، دریافتیم که پشتیبانی نیروهای آنجا با سیستم قایقی سخت است... طرح یک پل شناور توسط بچه های جهاد به آقای هاشمی داده شده بود که در هیئت دولت مطرح شد. وزارت سپاه آن طرح را گرفت تا اجرا کند ... تقریبا ساخت و حمل و نصب این پل شانزده روز طول کشید و طول آن چهارده کیلومتر بود... خدا شهید همت را رحمت کند، پنج شش کیلومتر از پل را نصب کرده بودیم که ایشان آمد و گفت: حاج محسن، شما هر یک ساعتی که زودتر پل را نصب کنید ما یک شهید کمتر میدهیم و بهتر پشتیبانی میشویم... وقتی داشتیم پل را نصب می کردیم، جهاد سازندگی با فاصله کمی از ما یک جاده خاکی به نام جاده سیدالشهدا(ع) درست کرد که ساخت آن تقریبا دو ماه طول کشید. وقتی آن جاده وصل شد دیگر پل از اهمیت افتاد.» (۲)
پل خیبر به صورتی طراحی شده بود که از قطعاتی مجزا تشکیل می شد. هریک از این قطعات به دیگری قلاب و با فشاری که آب می آورد، روی سطح رودخانه شناور می ماند. این پل همانند کشتی روی آب شناور می ماند و امکان عبور ماشین و تانک از روی آن وجود داشت. روزها که هوا روشن می شد، هواپیماهای عراقی بخشی از پل را بمباران میکردند و شبها پل به سرعت تعمیر میشد. (۳)
توضیحات:
۱. علامیان، سعید (۱۳۹۱)، برای تاریخ می گویم؛ خاطرات محسن رفیق دوست،ج۱، تهران: انتشارات سوره مهر، ص ۳۳۲.
۲. همان، ص ۲۷۳.
۳. بسطامی، رضا و حدادی، سمیه (۱۳۹۶)، خاطرات دکتر محمود صلاحی، ج۱، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۲۵۶.
منبع: khabaronline-1612737