بحران اوکراین که از پنجشنبه پنجم اسفندماه آغاز شد و تا به امروز ادامه یافته، توجه و نگرانی جهان را به دنبال داشته است؛ جنگی که در صورت ایجاد روند فرسایشی، قابلیت تبدیل شدن به یک بحران بسیار بزرگتر را خواهد داشت.
در این زمینه پرسشها و ابهامات زیادی وجود دارد؛ ابهاماتی در زمینه ریشههای پیدایش و تشدید جنگ اوکراین، تبعات سرازیر شدن تسلیحات غربی به این کشور بحرانزده، هزینه- فایده بازیگران دخیل در تنش و نیز سناریوهای پیش روی جنگ اوکراین از جمله این ابهاماتی بودند که پژوهشگر ایرنا برای پاسخگویی به آن سراغ دکتر «علی جعفری» کارشناس مسائل بینالملل و نویسنده کتاب «ناتو در خاورمیانه و خلیج فارس؛منافع و امنیت ملی ج.ا.ایران» رفت و با وی در این زمینه به گفتوگو نشست.
ایرنا: در خصوص تقابل روسیه و اوکراین نظرات مختلفی وجود دارد. برخی روسیه را به توسعهطلبی متهم میکنند و برخی سیاستهای اوکراین در همراهی با خواستههای غرب و بلندپروازی آمریکا و اروپا در شرق قاره سبز را عامل اساسی درگیری میدانند. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
جعفری: متاسفانه در خصوص چرایی تقابل مسکو و کییف، تحلیلگران شرقگرا و غربگرا هر کدام به نوعی زندانی تمایلات فکری خود شده و تحلیلهای جانبدارانهای را ارائه میکنند. باید به واقعیتهای میدانی توجه کنیم، در اینکه جنگ اوکراین به خاطر توسعهطلبی حادث شده شکی نیست، به اعتقاد من این سیاست منسوب به جبهه متحد آمریکا و اروپا است که برای زندانی کردن روسیه در داخل مرزهای خود و گرفتن ابتکار عمل از این کشور در منطقهای که روسیه آن را حیات خلوت خود میداند، روز به روز در قالب ناتو به مرزهای این کشور نزدیک و نزدیکتر شدند.
درگیری در اوکراین حاصل تعارض و تقابل منافع روسیه و آمریکا است و کییف که ابزار توسعه طلبی غرب شدهبود، قربانی این تقابل شد این واقعیت از زمان فروپاشی شوروی تا به امروز که برخی از کشورهای اروپای شرقی عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی شده و برخی دیگر از جمله اوکراین با چراغ سبز آمریکا آماده پیوستن به بازوی نظامی غرب هستند، قابل مشاهده است. در واقع، روسیه در شرایطی که اوکراین همه ظرفیتهای خود را در اختیار آمریکا قرار داده و در حال رسمیت بخشیدن به آن بود و می توانست آغازی بر دومینوی عضویت سایر کشورها همجوار در ناتو باشد، با اقدام علیه بلندپروازی کییف در جهت تامین منافع خود عمل کرد. به طور واضح باید بگویم درگیری در اوکراین حاصل تعارض و تقابل منافع روسیه و آمریکا است و کییف که ابزار توسعه طلبی غرب شده بود، قربانی این تقابل شد.
ایرنا: به قربانی شدن اوکراین در جریان تعارض منافع روسیه و غرب اشاره کردید. امروز اعضای ناتو با تبلیغات فراگیر روسیه را محکوم میکنند و با تحریم گسترده و حمایتهای تسلیحاتی از اوکراین به بخشی از پازل جنگ تبدیل شدهاند. چرا غرب در قبال سایر جنگهای دو دهه اخیر علیه ملتها، چنین حساسیتهایی را از خود نشان نداد؟
جعفری: غرب در جریان جنگ اوکراین، نژادپرستی را به اوج رساند. به اعتقاد آنها اگر یک طرف جنگ سفید پوست باشد بدون شک طرف دیگر محکوم و مستحق تحریم و تضعیف است. این در حالی است که اقدام علیه ملتها در دو دهه گذشته و جنگ در افغانستان، عراق، سوریه، یمن و فلسطین، میراث همین کشورهایی است که امروز روسیه را محکوم میکنند.
امروز وضعیت مردم افغانستان، یمن و فلسطین را ببینید. اینکه میگوییم نژادپرستی به خاطر این است که آرامش و صلح را تنها برای خود و کشورهای مطیع خود میخواهند. در حالی که بسیاری از کشورها در دهههای اخیر قربانی منفعتطلبی و حرص و ولع اینها شدهاند. آنها مجامع بینالمللی را برای حمایت از اوکراین و تحریم روسیه بسیج میکنند، اما همان سازمانهای بینالمللی در قبال شرایط مردم یمن و فلسطین روزه سکوت گرفتهاند و برای پایان درگیری در نقاط مختلف جهان همچون میانمار، سومالی، اتیوپی، کنگو، سودان و... منفعلاند.
ایرنا: برخی معتقدند وقوع جنگ بین روسیه و اوکراین بیش از اینکه منافع روسیه را تامین کند، تامینکننده منافع غرب است و حتی شماری از تحلیلگران بر این باورند که غربیها به آغاز و تشدید جنگ از طریق تحریک کییف و مسکو کمک کردند.
غرب در جریان جنگ اوکراین، نژادپرستی را به اوج رساند. به اعتقاد آنها اگر یک طرف جنگ سفید پوست باشد بدون شک طرف دیگر محکوم و مستحق تحریم و تضعیف است جعفری: با این نظر موافقم. در حال حاضر نیز که بیش از ۱۰ روز از جنگ در اوکراین میگذرد، معتقدم کشورهای اروپایی و آمریکا طبق یک برنامه از پیش تعیینشده، درصدد تحریک روسیه برای تداوم درگیری و فراهم آوردن زمینه فرسایشی شدن جنگ در اوکراین برآمدهاند. واقعیت این است که این جنگ به غرب و اعضای ناتو کمک میکند تا واگرایی سالهای اخیر در حوزه فراآتلانتیک را به همگرایی تبدیل و جبههای را که در معرض شکاف و چندپارگی بود دوباره منسجم کنند.
در واقع بسیاری از کشورهای عضو ناتو در سالیان اخیر و حتی آمریکای دوره ترامپ در هویت و کارکرد ناتو تشکیک ایجاد کرده بودند؛ هیچ رخدادی همچون جنگ آن هم در مقابل کشوری که ناتو رسالت اصلی خود را برای مقابله با آن تعریف کرده، نمیتواند به تقویت جبهه نظامی غرب کمک کند. به همین دلیل معتقدم غرب نه تنها برای وقوع آن زمینهچینی کرد بلکه با وجود عواقب گستردهای که دارد برای فرسایشی شدن آن نیز تلاش خواهدکرد.
ایرنا: رییس کمیسیون اروپا هم اخیرا اعلام کرد برای اولین بار در تاریخ این اتحادیه، تامین مالی خرید و تحویل سلاح به اوکراین انجام شده است. وعدههای زیادی نیز برای اعزام نیروهای داوطلب و حمایتهای گسترده تسلیحاتی از اوکراین ارائه شدهاست. این اقدامات چه عواقبی به دنبال دارد؟
جعفری: سرازیر کردن تسلیحات به کشوری که در آن دولت مرکزی تضعیف شده و گروههای مختلف در آن منافعی دارند، تنها به پیچیدگیهای آن دامن میزند. یکی از عواقب این اقدام فرسایشی شدن جنگ در اوکراین و تحمیل هزینههای جانی و مالی برای مردم این کشور خواهد بود. همچنین دسترسی گروههای شبه نظامی و جداییطلب به این حجم از تسلیحات میتواند به وقوع کشمکش و جنگ داخلی نیز در این کشور منجر شود که در این صورت اوکراین تا سالهای طولانی روی صلح و امنیت را به خود نخواهد دید.
ایرنا: واقعیتها نشان میدهد تقابل روسیه و اوکراین آثار منفی بسیاری به ویژه بر اروپا دارد. برای مثال کشورهای اروپایی در همین چند روز اخیر در حوزه انرژی و آوارگان دچار دغدغه جدی شدهاند. اروپا چقدر از این بحران، تاثیر خواهد پذیرفت؟
جعفری: کشورهای اروپایی وابستگی جدی به انرژی روسیه دارند و عمده نگرانی آنها نیز به خاطر همین وابستگی است. آنها در حوزه تامین گاز حدود ۴۰ درصد به روسیه وابسته هستند و به همین دلیل خطوط لوله انتقال انرژی از روسیه به اروپا از سالیان قبل طراحی و اجرا شدهاست؛ نظیر خط لوله «نورد استریم ۲» که مقصد آن آلمان است و قرار بود به زودی تزریق انرژی به آن انجام شود تا بخش عمده نیاز آلمان و سایر کشورهای اروپایی از طریق آن تامین شود؛ اما اکنون با وجود تحریمهای گسترده علیه روسیه سرنوشت آن با ابهام مواجه شده است. البته کشورهایی مثل آلمان و مجارستان به همین دلیل با تحریم بخش نفت و گاز روسیه مخالفت کردهاند و آمریکا نیز بدون حمایت متحدان خود به استثناء انگلیس، تحریمهایی را در این حوزه وضع کرده است.
معتقدم هرگونه تحریم علیه روسیه در حوزه نفت و گاز، برای اروپا یک «خودتحریمی» تلقی میشود مگر اینکه کشورهای اروپایی وابستگی خود را به انرژی روسیه کاهش دهند و منابع مطمئن انرژی را جایگزین کنند که البته در کوتاهمدت چنین امکانی وجود ندارد. در این صورت افزایش قیمت انرژی و کمبود آن به زودی خود را در اقتصاد اروپا و البته دنیا نشان خواهدداد.
معضل دیگر برای اروپا موج سهمگین آوارگان است که طبق آخرین گزارش کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل تاکنون به بیش از ۲ میلیون نفر رسیدهاست که لهستان به تنهایی بیش از یک میلیون نفر از آنها را طی چند روز اخیر پذیرفته و رومانی و مولداوی رتبههای بعدی پذیرش آوارگان را دارند.
در شرایطی که چند دور مذاکرات بین دیپلماتهای مسکو و کییف بدون نتیجه بوده و اقدام موثری از سوی کشورهای دخیل و سازمانهای بین المللی برای پایان دادن به جنگ و درگیری انجام نشده، چشمانداز روشنی برای اوکراین وجود ندارد البته اروپا از سالها پیش با بحران مهاجران رو به رو بوده، اما به دلیل تعداد میلیونی آوارگان اوکراینی در مدت زمان کوتاه، بغرنجترین معضل در حوزه پناهجویان را از زمان جنگ جهانی دوم در اروپا شاهد هستیم. با توجه به فراهم نبودن زیرساختها و امکانات در برخی از کشورهای میزبان و وجود دغدغههای امنیتی، بحران پناهجویان در کنار بحران انرژی یک چالش جدی برای اروپا خواهدبود. به ویژه اینکه پیشبینیها این است که به زودی تعداد آوارگان و پناهجویان این کشور ۴۴ میلیونی به حدود ۵ میلیون نفر خواهدرسید.
ایرنا: با توجه به تحولات اخیر و واقعیتهای میدانی، چه سناریویی را برای آینده جنگ اوکراین متصورید؟
جعفری: در شرایطی که چند دور مذاکرات بین دیپلماتهای مسکو و کییف بدون نتیجه بوده و اقدام موثری از سوی کشورهای دخیل و سازمانهای بین المللی برای پایان دادن به جنگ و درگیری انجام نشده، چشمانداز روشنی برای اوکراین وجود ندارد.
واقعیت این است که سیاست ناتو در گسترش به شرق و همجواری با مرزهای روسیه، مسکو را نگران کرده و همراهی تمام قد اوکراین با غرب در این حوزه، برای روسیه قابل قبول نیست. به نظر میرسد در صورتی که آمریکا و اروپا دغدغههای امنیتی روسیه را مدنظر قرار دهند و در توسعهطلبی به سوی مرزهای روسیه و در عضویت کشورهای حوزه منافع این کشور در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی تجدیدنظر کنند، امکان مصالحه در کوتاهمدت وجود دارد اما در صورت تداوم رویکرد توسعهطلبانه ناتو و استمرار خصومت از طریق دولت غربگرای اوکراین، پیشبینی فرسایشیشدن درگیریها، وقوع جنگ فراگیر و متعاقب آن ایجاد بحران در نظام اقتصادی دنیا و معضلات منبعث از آن، دور از انتظار نیست.