سعید رحیمی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: هرگونه بدرفتاری با کودک زیر ۱۸ سال، از جانب والدین و سایر افراد که منجر به آسیب دیدن کودک در ابعاد مختلف شود و کرامت انسانی و هویت وی را تحتالشعاع قرار دهد، کودکآزاری نامیده میشود.
وی ادامه داد: یکی از ابعاد کودکآزاری، بعد فیزیکی و جسمی است که شامل تنبیههای بدنی والدین، معلمان یا سایر افراد میشود. سوءاستفادههای جنسی در اشکال متفاوت مانند شوخیها، فیلمهای پورنو، دیدن صحنه رابطه جنسی والدین و … نیز در دسته آسیبهای جسمی قرار میگیرند، بعد دیگر آسیبهای متوجه کودک، بعد پزشکی است که ممکن است پزشکان و افراد متخصص ناوارد با انجام آزمایشهای غیرعلمی و غیرضروری موجب آسیب به کودک شوند.
این روانشناس کودک و نوجوان افزود: آسیبهای هیجانی کودکان مانند زورگویی به کودک توسط کودکان و افراد دیگر، داشتن والدین بدسرپرست، والدین یا معلمان پرخاشگر، عصبی، تحقیرگر منجر به آسیب روانی به کودک میشود.
فقر حاکم در خانواده، نوعی کودکآزاری
وی تصریح کرد: بخشی از آسیبهای وارده به کودک از بعد اقتصادی است. فقر حاکم در خانوادهها نوعی آزار روانی و کودکآزاری محسوب میشود و چه بسا باعث سودجویی و بهرهکشی از کودک در قالب کودک کار، زبالهگرد و … شود. چنین بهرهکشیهایی در نتیجه بیتوجهی و غفلت از کودکان است، غفلت در موارد تحصیل، تغذیه، بهرهکشیها، ازدواجهای زودهنگام، تکدیگری، گدایی، زبالهگردی و انواع دیگر شایع ظاهر میشود.
وی با تاکید بر فقر اقتصادی خانوادهها، تصریح کرد: بخش عمدهای از آسیب در خانواده به کودک وارد شده و یکی از مهمترین علل کودکآزاری در خانواده فقر است. در نتیجه فقر اقتصادی و فرهنگی خود به خود شرایطی ایجاد میشود که گاهی اوقات والدین به ناچار کودک خود را مورد آزار و آسیب قرار میدهند. فقر ریشه بسیاری از اختلالات و آسیبهای اجتماعی از جمله آزارهای روانی است که باید توسط مدیران جامعه حل شود. هنگامی که استحکام خانواده بهم بریزد، والدینی نرمال نباشند و کودک تک سرپرست یا بدسرپرست باشد، انواع و اقسام آزارها به کودک متحمل میشود.
کودکان با شرایط خاص، متحمل آسیب
این روانشناس کودک افزود: در خانوادههایی که والدین دارای مهارتهای کافی فرزندپروری نباشند، دچار آسیبهای جسمی یا روانی و اعتیاد باشند شرایط کودکآزاری ایجاد میشود. بخشی از کودکآزاری در خانوادهها مربوط به کودکان دارای اختلال عصبی-تحولی مانند کودکانی با نارسایی ذهنی، کودکان ناشنوا، نابینا و کودکان دارای شرایط خاص با عدم وجود سرپرست مؤثر است.
وی با اشاره به پیامدهای کودک آزاری ادامه داد: عملکرد هنجاری کودکان تحت کودکآزاری، تحتالشعاع قرار میگیرد و این عملکرد پایین نوعی اختلال اضطراب یا استرس پس از سانحه در پی نتیجه سوءاستفادهها، تهدیدها و تنبیههای به کار برده شده برای آنها است. آسیبها در کودک منجر به ایجاد افسردگی، اضطراب، احساس گناه، کاهش اعتماد به نفس و آسیبهای جسمی مانند جراحت، کبودی، خراشیدگی و آسیبهای فیزیکی ناحیه تناسلی برای کودکانی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند، میشود.
رویکردهای اولیه، ثانویه و ثالث پیشگیری از کودکآزاری
رحیمی رویکرد اولیه در پیشگیری از کودکآزاری را بهبود شرایط اقتصادی و فرهنگی خانواده دانست و گفت: رویکرد پیشگیری اولیه از کودکآزاری، بهبود شرایط اقتصادی و فرهنگی خانوادهها است، در ابتدا باید شرایط اقتصادی بهبود یافته و به دنبال آن آموزش مهارتهای فرزندپروری برای والدین، مهارتهای خودمراقبتی برای کودکان و نوجوانان برگزار شود.
وی با اشاره به رویکردهای ثانویه کودکآزاری، افزود: رویکرد پیشگیری ثانویه، شناسایی خانوادههای پرخطر و بدسرپرست است تا به موقع از طریق مراکز و مؤسسات حمایتی مداخله صورت گرفته و منجر به کاهش آسیب شود. مداخله و اطلاع موارد کودکآزاری از طریق شماره ۱۲۳ اورژانس آسیبهای اجتماعی انجام میشود.
این روانشناس کودک خاطرنشان کرد: درمان و حمایت از کودکان دچار آسیب، توسط پزشکان و روانشناسان متخصص، در پیشگیری ثالث قرار دارد. سازمانها، نهادها و وزارتخانههای در ارتباط با کودک باید در قالب بسیج علمی و فرهنگی درصدد پیشگیری اولیه برآمده، کودکان و افراد گرفتار در این دام درمان شوند تا جامعهای خالی از آسیبهای اجتماعی را شاهد باشیم.