متهم بعد از انتقال به پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و ضمن اعتراف به قتل گفت: من و حسام با هم دوست بودیم. او چندی قبل درحالیکه با من صحبت میکرد گفت بهتازگی با دختری آشنا و به او علاقهمند شده است. حسام گفت خیلی آن دختر را دوست دارد، اما یک مشکل بزرگ وجود دارد و آن هم این است که پسری دیگر نیز به همان دختر علاقه دارد. حسام گفت باید آن پسر را پیدا و کاری کند او از میدان بهدر شود. آن روز من حرفهایش را زیاد جدی نگرفتم تا اینکه بعد از مدتی فهمیدم هر دو نفر ما عاشق یک دختر هستیم و در واقع حسام سعی میکند دل دختر مورد علاقه من را به دست بیاورد. از همان زمان بود که اختلافات ما شروع شد و چند بار با هم مشاجره کردیم.
متهم ادامه داد: چند روز قبل حسام سراغم آمد و با پرخاشگری خواست آن دختر را رها کنم. من هم جوابش را دادم و با هم درگیر شدیم، اما دعوا با وساطت دیگران تمام شد تا اینکه این بار من تصمیم گرفتم با او درگیر شوم و کاری کنم دختر مورد علاقهام را فراموش کند. بههمیندلیل درحالیکه یک چاقو برداشته بودم، سراغش رفتم و با او درگیر شدم و بدون اینکه بخواهم دوستم را کشتم.
بنا بر این گزارش متهم درحالحاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.