و بعد از سالهای دور و دراز کودکی امروز در مشهد، پشت گنبد یخزده الماس شرق... آخر دنیا را به وضوح میبینی؛ آلونکهای کثیف ساخته شده با کارتنهای میوه و چند پاره آجر، میان خروارها زباله، گودالهایی که ثانیه ثانیه زندگی را با ولع میبلعند، جسمهای نحیف و بیرمق و سرگردان، زباله، اعتیاد، سگهای ولگرد، الیاس 5 ساله؛ علی با کیسهای پاره پر از زباله روی شانهاش...
کمی آن طرف تر سهیل 18 ساله که تازه وارد این دنیای جدید شده میگوید: 3 روز است غذا نخورده؛ از دستپخت خوشمزه مادرش و سفرهای که ساعت 12 ظهر در خانهشان پهن میشد تعریف میکند....
داخل یکی از گودالها که با پارچهای کثیف و مشمئزکننده پوشیده شده، نگین 11 ساله که لباسهای گشاد مردانه و دستکشهای کثیف و چرک بزرگتر از سایز دستانش پوشیده نشسته است، با لهجهای ناملموس و خیلی یواش حرف میزند، از صحبتهایش میفهمی که نگین و پدرش معتاد نیستند و 6 ماه است که بخاطر طلاق مادر و بدهیهای پدرش از شهرستانهای استان فارس به مشهد پناه آوردهاند.
تا شعاع چند متری هر طرف را که نگاه میکنی صورتهای کبود و بدنهای مچاله شده را میبینی که خسته و گرسنه و بدون سرپناه، عدهای از آنها کارگرهای فصلی و مهاجر شهرستانی هستند و بخاطر نبود شرایط مناسب کسبوکار، گرانی و هزینههای سر سامآور زندگی ...امروز مجبور به کارتن خوابی شدهاند. البته تعداد محدودی که خوش شانستر بودهاند، توانستهاند آلونکی با تلی از زباله برای خودشان جور کنند!!
ناصر که از ناحیه دست چپ معلولیت دارد، کارگر فصلی شهرستانی است و دلش خیلی پردرد است. وی میگوید: هزینههای اتاق و مسافرخانه خیلی سنگین است، آشنا و فامیل هم در این اوضاع و احوال کمتر در خانه شان را به رویت باز میکنند، برای همین مجبور هستم در این ناکجاآباد شب را صبح کنم.
این کارگر فصلی ادامه میدهد: خیلی از افرادی که اینجا هستند به خاطر یک وعده غذایی و لباس دست به تکدیگری و دزدی...میزنند که البته بجز اعتیاد از بیماریهای دیگری هم رنج میبرند.کارتن خوابی در این کلانشهر حکایتی کهنه دارد. سالیان سال است که راهکار مسئولان برای حل این معضل، مسکنهای مقطعی بوده که اثری کوتاه مدت دارد.
بارها دیده شده در اجرای مصوبات دستگاهها، مسئولان از پذیرش مسئولیت شانه خالی کردهاند، شهرداری به بهزیستی ارجاع میدهد، بهزیستی به نیروی انتظامی، بعد نیروی انتظامی به کمیته امداد و این چرخه ادامه دارد...
بیشتر بخوانیداستاندار خراسان رضوی با حضور در منطقه اسماعیل آباد و بررسی حاشیه شهر مشهد اظهار داشت: باید با برنامه زمانبندی شده چهره مناطق حاشیه شهر مشهد از وجود معتادان متجاهر و سایر معضلات اجتماعی، هرچه سریعتر تغییر پیدا کند؛ لازمه این تغییر بزرگ، هماهنگی دستگاههای اجرایی با حمایت حداکثری تمام نهادهای درگیر در این موضوع است تا نتایج این همافزایی در کمترین زمان ممکن فراهم شود.
معتمدیان با اشاره به یکی از مطالبات مهم مردم منطقه اسماعیلآباد در مورد ایجاد درمانگاه شبانهروزی گفت: یکی از مهمترین مسائلی که باعث شده است تا بسیاری از برنامههای مصوب اجرایی نشود عدم در نظر گرفتن زمین مناسب برای طرحها است و به همین دلیل ایجاد درمانگاه شبانهروزی این منطقه خارج از نوبت در کمیسیون ماده 5 شهرسازی شهر مشهد مورد برسی لازم قرار میگیرد.
استاندار خراسان رضوی با اشاره به پیشنهاد ستاد تسهیلگری منطقه اسماعیلآباد مبنی بر تغییر نام این محله افزود: این تغییر نام محله سبب میشود تا خاطره بدی که مردم در گذشته از این منطقه در اذهان خود داشتند از بین برود.
شرایط فعلی اقتصادی حاکم بر جامعه و گرانی و تورم و بیکاری افزایش تعداد کارتن خوابها را در این کلانشهر رقم زده، کارتن خوابهایی که نه فقط بخاطر اعتیاد بلکه به خاطر مشکلات مالی، ورشکستگی ،مشکلات خانوادگی....به کارتن خوابی روی آوردهاند. در نهایت نباید از این نکته غافل ماند که مسئولیت جمعآوری و نگهداری کارتن خوابها فقط به عهده یک فرد خاص، یک تیم پزشکی یا یک سازمان متولی نیست؛ بلکه این امر مهم به عهده همه ارگانها و نهادهای مسئول و چه بسا تک تک افراد جامعه است.
با افزایش حس نوعدوستی تک تک شهروندان، شاهد کاهش چشمگیر کارتن خوابها و بی خانمانها در سطح شهر خواهیم بود.
هوا کم کم تاریک میشود هر گوشه و کنار عدهای کارتن خواب در حال آتش زدن آت و آشغال و زبالهها هستند.وسط این دنیای سیاه و فراموش شده "محمد سلیمان زاده" با شور و امید و لبخند از چهارشنبههای عاشقی، از تولد مهربانی و دستهای عاشقی که گره وا میکنند میگوید. با تک تک کارتن خوابها دست میدهد، شوخی میکند، برایشان آواز میخواند، پای درد دلشان مینشیند و برای بچههایشان کتاب میخواند.
سلیمانزاده مدیر گروه جهادی "پایان کارتن خوابی" است که در حاشیه شهر مشهد مجموعهای به نام "آشپزخانه مهربانی" را راه اندازی کرده است، او هر چهارشنبه 1000 تا 1300 پرس غذای گرم را برای کارتن خوابها تهیه و توزیع میکند.
سلیمانزاده با اشاره به اینکه مجموعه آشپزخانه مهربانی علاوه بر پخت غذا در چهارشنبههای هر هفته، برنامه توزیع ماسک، قند و شکر، پوشاک...را هم بین کارتن خوابها دارد.
شروع کار گروه جهادی تحت عنوان "چهارشنبههای عاشقی" را با جزئیات توضیح میدهد: حدود 6 سال پیش غذایی در منزل پخت کردیم و با همسرم و چند تا از فامیل بین کارتن خوابها و نیازمندان توزیع میکردیم تا اینکه با یک کارتن خواب که نابینا هم بود آشنا شدم، شرایط حاد و سختی که این نابینا داشت تلنگری به من زد تا توزیع غذای گرم را به طور جدی و در قالب گروه مردمی پایان کارتن خوابی شروع کنم.
البته در این سالها هدف اصلی گروه ما این بود تا زن و مردهای کارتن خوابی که از اعتیاد و بیماریهای خطرناک رنج میبرند را به مراکز ترک اعتیاد ارجاع بدهیم، به طوری که اکثر آنها مثل همان نابینای کارتن خواب اکنون به آغوش خانواده برگشتهاند و زندگی سالمی را تجربه میکنند.
سلیمانزاده با اشاره به اینکه بچههای مجموعه مردمی و جهادی "پایان کارتن خوابی" هر چهارشنبه با شاد کردن دلها و گرفتن دستها متولد میشوند، ادامه داد: هر کسی که مایل است میتواند روزهای چهارشنبه از ساعت یک تا پنج بعدظهر در توزیع غذا به ما یاری برساند یا اینکه در خرید نان که هر روز هفته بین کارتن خوابها توزیع میشود مشارکت کند یا به این صورت که هر فرد یا شرکتی یا مجموعهای میتواند نذر غذا کند یک پرس تا هزار پرس، ما در آشپزخانه مهربانی غذا را پخت و همراه فردی که نذر کرده یا به نیابت از او غذای گرم را بین کارتن خوابها توزیع میکنیم.
مدیر مجموعه "پایان کارتنخوابی" با تاکید بر اینکه در این راه بزرگ بر کمکهای هیچ نهاد و مجموعهای بجز مردم تکیه نداریم ادامه داد: مردم قلبشان برای همنوع خود میتپد، خیلی وقتها داروهای اضافی در منزل، البسه نو یا دست دوم خود را برای ما ارسال کردهاند.خیلی وقتها غذا در خانه تهیه و برای آشپزخانه مهربانی ارسال کردند یا اینکه روزهای چهارشنبه از ساعت 7 صبح جهت کمک با ما همراه شدند.
سلیمانزاده گفت: البته کمک به مجموعه پایان کارتن خوابی فقط در این موارد خلاصه نمیشود، هر کس میتواند حتی یک بطری آب معدنی کوچک به گروه کمک کند تا همراه غذا بین کارتن خوابها توزیع شود.