خلاصه داستان سریال قورباغه
من همیشه یه صندلی واسم کم بوده، کتم واسم تنگ بوده، کفشام برام کوچیک بوده، ساعتم خواب می مونده و من ازش جلوتر حرکت می کردم، دنیا برای من جای کوچیکیه. بعضى اوقات فکر مى کنم دارم خفه مى شم. احساس مى کنم همه جا بسته است و من نمى تونم نفس بکشم.
اسامی بازیگران سریال قورباغهسحر دولتشاهی , صابر ابر , نوید محمدزاده , هومن سیدی , آناهیتا افشار , مهران غفوریان , نوید پورفرج , محمدامین شعرباف , احسان منصوری , نیما مظاهری , سعید حاج علی , سیامک اتفاقیان و فرشته حسینی
خلاصه قسمت 10 سریال قورباغه
در خلاصه داستان این قسمت آمده است: «دقیقاً زمانی که متوجه می‌شی گول خیلی چیز‌ها رو خوردی، به فکر حل معما می‌افتی، اما اون موقع دیگه خیلی دیر شده.» در قسمت دهم رامین هنوز روی ذهن سروش کار می‌کند. او را عصبی می‌کند، نقاط ضعفش را می‌سنجد و راه نفوذ به او را پیدا می‌کند.
رامین شاید خودش هم نداند که چه برنامه‌ای در پیش دارد؛ اما لحظه‌ای خود را از تک و تا نمی‌اندازد. در این میان فلش بکی به دوازده سال قبل زده می‌شود. جایی که نوری و لیلا بعد از کاری که سروش و آباد برایشان کردند، در خانه آن‌ها ماندگار شدند. سروش که فکر می‌کند بار خرج و مخارج آن‌ها را تنها به دوش می‌کشد، از نوری می‌خواهد در انجام کاری به او کمک کند.
نوری پیرمرد نگهبان ساختمانی متروک را زیر نظر می‌گیرد. در تعقیب این پیرمرد و در برخورد با او متوجه گردی می‌شود که پیرمرد از آن استفاده می‌کند و دیگران را به فرمان خود در می‌آورد. این کشف نوری پایه قدرت و امپراطوری امروزش و اختلافاتش با سروش می‌شود.
