جادوی مهربانی در میان خاطرات به جامانده از استاد محمود اعطاء
محمود اعطاء، معلم بازنشسته زیستشناسی و برادر نویسنده معاصر خوزستانی، "احمد محمود" است؛ طبق گفتههای همکارانش، محمود اعطاء اولین لیسانسه خوزستانی و اولین معلم زیستشناسی بوده که مدرک کارشناسی خود را از دانشسرای عالی تهران گرفت. دانشآموزان و همکارانش او را به اخلاق خوب، صبر، مهربانی و تدریس خاصش میشناسند. به واسطه مهارتی که در نقاشی داشت تصاویر جذاب کتب درسی را با گچهای رنگی روی تخته سیاه به تصویر میکشید. این شیوه تدریسش آنچنان جذاب بود که نه تنها دانشآموزان خود، بلکه دیگر دانشآموزان را برای تماشای تصاویر رنگی روی تخته سیاه، تا پشت در کلاس میکشاند.
حالا چند روزی از درگذشت این معلم بزرگ میگذرد، پای صحبتهای دو تن از همکاران او نشستیم.
ابراهیم افتخار، معلم بازنشسته و از همکاران محمود اعطاء در گفتوگو با ایسنا، گفت: محمود اعطاء متولد سال ۱۳۱۵، معلم زیستشناسی و برادر احمد اعطاء معروف به "احمد محمود" نویسنده معاصر خوزستانی است. محمود اعطاء با استعدادی که داشت وارد دانشسرای عالی تهران شد و اولین دانشآموخته مقطع کارشناسی در رشته زیستشناسی و اولین لیسانسه خوزستان در رشته زیست بود. او پس از فارغالتحصیلی به اهواز بازگشت و به تدریس درس زیست شناسی پرداخت. البته پیش از وی دبیران زیست بسیاری بودند اما با توجه به اینکه آموزش عالی مانند امروز اینگونه گسترده نبود، همه یا دیپلمه و یا فوقدیپلمه بودند.
محمود اعطا به چه شناختهشده بود؟
وی افزود: در آن زمان تلویزیون و گوشی مانند اکنون در دسترس نبود و در نتیجه تصاویر درسی زیستشناسی نیز در دسترس بچهها نبود. اما استاد عادت داشت همیشه یک ساعت تا ۴۵ دقیقه زودتر از سایرین به کلاس میآمد و همیشه اولین نفری بود که وارد کلاس میشد و با گچهای رنگی، تصاویر و مطالب کتاب درسی را روی تخته سیاه میکشید؛ استاد، نقاشی بسیار خوبی داشت و برای این کار حداقل ۲۵ دقیقه وقت میگذاشت. این روش تدریس متمایز، به تفهیم مطالب درسی به دانشآموزان کمک زیادی میکرد. درحالیکه سایر معلمان ممکن بود همان مطالب درسی را با تصاویر بسیار ساده بیان کنند. سمعی بصری بودن کلاسهای درس استاد اعطاء باعث جذاب شدن مطالب درسی برای بچهها میشد. همهی این ویژگیهای استاد نشاندهنده عشق و علاقه بسیار زیاد او به آموزش و کلاس درس بود. با این حال هیچگاه این موضوع را بیان نمیکرد و توقعی از کسی نداشت.
کلاسهایی که با خاطرات خوش به پایان میرسید
این معلم بازنشسته بیان کرد: از ویژگیهای خوب دیگر استاد، اخلاق بسیار خوب او بود و نسبت به دانشآموزان و همکاران بسیار مهربان، آرام و با محبت بود. استاد همچنین بسیار کم حرف و آرام بود. او وقتی میدید که دانش آموزان خسته هستند و یا مشکلی پیش آمده، بدون آنکه با ما در میان بگذارد و یا دانشآموزی را به دفتر مدیر مدرسه بفرستد، خود برای حل مشکل پیشقدم میشد و ماجرا را با شیرینیدادن به بچهها خاتمه میداد. در پایان سال که آخرین جلسه کلاس بود، بچهها لباسهای نو را به تن میکردند و او هم شیرینی میخرید و همه با هم عکس یادگاری میگرفتند. استاد همیشه کلاسها را با خاطرات خوش به پایان میرساند.
افتخار گفت: استاد محمود اعطا با اینکه برادر "احمد محمود" نویسنده خوزستانی بود اما هیچ گاه این مساله را بیان نمیکرد و من به صورت اتفاقی این موضوع را از دیگران شنیدم. استاد نمیخواستند از این طریق کسب وجه و اعتبار کنند. البته یک بار از استاد پرسیدم که آیا لقب "احمد محمود" به اسم شما ارتباطی دارد؟ که ایشان گفتند بله، برادرم لقب خود را از اسم من گرفته است.
برای آمدن به کلاس سر از پا نمیشناخت
یونس اهوازیان از دیگر همکاران محمود اعطاء گفت: گاهی از خود میپرسم چه احساسی در مادران است که تمام زندگی فرزند خود را در یک نشانه جای میدهند، گاهی در یک اسم، گاهی در یک لقب و گاهی در یک نشانه مرموز که فقط گذشت زمان آن را تفسیر میکند. آیا همه ما از اسم بامسمایی برخورداریم؟ واقعاً نمیدانم! اما وقتی به زندگی مرحوم محمود اعطاء که از سال ۵۱ افتخار آشنایی با او را داشتم، نگاه میکنم، ستایش شدهای میبینم که خیلی پیش از این مادرش نام محمود را بر او نهاده است و بخشندهای میبینم که پیشاپیش «اعطاء» بوده است و اینجا است که با خود میگویم هر واژه یک معنای لغوی دارد در یک معنای عملی که گویی خود این تفسیر اسم بامسما است.
شوق دانشآموزان برای دیدن کلاس "اعطاء"
نیمی از حقوقش را صرف دانشآموزان میکرد
وی بیان کرد: نمیخواهم با نگاهش به دنیای مادیات، این مجموعه ارزشها را که نامش محمود است و اعطاهایش هدیههای آسمانی است، در یک گفته قرار بدهم اما باید بدانیم که اعطا، نیمی از حقوق خود را صرف خرید هدیه برای دانشآموز خود میکرد، ابزار کار خودش را با هزینه شخصی تهیه میکرد. دانشآموزان کمتوان را شناسایی میکرد و با یک ترفند آموزشی، لوازمالتحریر را که خود تهیه میکرد به عنوان جایزه و پاداش موفقیت درسی، به آنها میداد.
محمود آنچنان ذات ارزشی داشت که برادر نویسندهاش «احمد اعطاء» به دلیل عشقی که به او داشت، نام فرهنگی خود را احمد محمود برگزیده بود.
ابراهیم افتخار، معلم بازنشسته و از همکاران محمود اعطاء در گفتوگو با ایسنا، گفت: محمود اعطاء متولد سال ۱۳۱۵، معلم زیستشناسی و برادر احمد اعطاء معروف به "احمد محمود" نویسنده معاصر خوزستانی است. محمود اعطاء با استعدادی که داشت وارد دانشسرای عالی تهران شد و اولین دانشآموخته مقطع کارشناسی در رشته زیستشناسی و اولین لیسانسه خوزستان در رشته زیست بود. او پس از فارغالتحصیلی به اهواز بازگشت و به تدریس درس زیست شناسی پرداخت. البته پیش از وی دبیران زیست بسیاری بودند اما با توجه به اینکه آموزش عالی مانند امروز اینگونه گسترده نبود، همه یا دیپلمه و یا فوقدیپلمه بودند.
محمود اعطا به چه شناختهشده بود؟
کلاسهایی که با خاطرات خوش به پایان میرسید
این معلم بازنشسته بیان کرد: از ویژگیهای خوب دیگر استاد، اخلاق بسیار خوب او بود و نسبت به دانشآموزان و همکاران بسیار مهربان، آرام و با محبت بود. استاد همچنین بسیار کم حرف و آرام بود. او وقتی میدید که دانش آموزان خسته هستند و یا مشکلی پیش آمده، بدون آنکه با ما در میان بگذارد و یا دانشآموزی را به دفتر مدیر مدرسه بفرستد، خود برای حل مشکل پیشقدم میشد و ماجرا را با شیرینیدادن به بچهها خاتمه میداد. در پایان سال که آخرین جلسه کلاس بود، بچهها لباسهای نو را به تن میکردند و او هم شیرینی میخرید و همه با هم عکس یادگاری میگرفتند. استاد همیشه کلاسها را با خاطرات خوش به پایان میرساند.
افتخار گفت: استاد محمود اعطا با اینکه برادر "احمد محمود" نویسنده خوزستانی بود اما هیچ گاه این مساله را بیان نمیکرد و من به صورت اتفاقی این موضوع را از دیگران شنیدم. استاد نمیخواستند از این طریق کسب وجه و اعتبار کنند. البته یک بار از استاد پرسیدم که آیا لقب "احمد محمود" به اسم شما ارتباطی دارد؟ که ایشان گفتند بله، برادرم لقب خود را از اسم من گرفته است.
برای آمدن به کلاس سر از پا نمیشناخت
شوق دانشآموزان برای دیدن کلاس "اعطاء"
این معلم ادامه داد: به یاد میآورم معلمی که دانشآموزان دیگر کلاسها برای دیدن تصاویر رنگارنگ درس زیستشناسی بر تابلوی سیاهش، پشت شیشه کلاس به یکدیگر فشار میآوردند و وقتی کارش تمام میشد، مات و مبهوتِ یک معلم شیکپوش، باوقار و بامتانتی میشوند که بند اول انگشتانش به رنگ سرخ و سبز و زرد درآمده است و گویی علم تشریح را به شهود کشیده است.
اهوازیان گفت: با خود فکر میکنم خداوندا چه موهبتی است که به یک معلم دادهای، که در حد اعلای مهربانی و عشق به دانشآموز از چنان ابهتی برخوردار است که ترس آمیخته با احترام و گویا فقط با نگاه است که میتواند بیان عشق دانشآموز به معلم باشد. شاید به دلیل ویژگی کار معلمی، خوشگمانی یک معلم دور از ذهن به نظر برسد اما محمود آنچنان به دانشآموز خود خوشگمان است که ریشه راستگویی و صداقت را در عمق وجود او میکارد و آنچنان خود با حیا است که دانشآموز زشتکاری را از خود میزداید و آنچنان شکیباست که گویی تمام عالم، وفق مراد او است.نیمی از حقوقش را صرف دانشآموزان میکرد
محمود آنچنان ذات ارزشی داشت که برادر نویسندهاش «احمد اعطاء» به دلیل عشقی که به او داشت، نام فرهنگی خود را احمد محمود برگزیده بود.