با اعتراف صریح خواهر مقتول و شناسایی شاپور ( 40 ساله ) به عنوان عامل جنایت ، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با مراجعه به محل تردد شاپور در محدوده خیابان خلیج در مورخ 28 شهریور 1397 وی را دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.شاپور در اظهارات اولیه منکر هر گونه آشنایی با مقتول و خواهرش و همچنین ارتکاب جنایت شد اما در ادامه و پس از مواجهه حضوری با خواهر مقتوله و مشاهده تصاویر دوربینهای مداربسته که وی را در محدوده محل جنایت و در حال صحبت کردن با خواهر مقتول نشان می داد، به ناچار لب به اعتراف گشوده و به ارتکاب جنایت در ازای دریافت پول اعتراف کرد. متهم در خصوص نحوه ارتکاب جنایت در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: زمانی که وارد خانه شدم مقتول در حال مصرف مواد بود ؛ با طنابی که از قبل جهت انجام جنایت تهیه کرده بودم، از پشت سر طناب را به دور گردن مقتول انداخته و او را به قتل رساندم و پس از آن بلافاصله از خانه خارج شدم. سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت : با اعتراف صریح متهمان ، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس صادر و متهمان براي انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارد.
قاتل اجارهای دستگیر شد
قاتلی که در ازای دریافت سه میلیون و 500 هزار تومان اقدام به قتل کرده بود، دستگیر شد. این حادثه در ساعت 22:40 مورخ 26 شهریور1397 از طریق مرکز فوریت های پلیسی در یک خانه مسکونی در محدوده چهارراه ابوسعید به کلانتری 179 خلیج اعلام شد.
بیشتر بخوانید
با حضور ماموران در محل و تأیید خبر اولیه مبنی بر کشته شدن خانمی جوان ( 35 ساله ) به هویت مریم در محل سکونتش، بلافاصله موضوع به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد. مقتول بر اثر خفگی ناشی از انسداد مجاری تنفسی به قتل رسیده بود و با وجود بههم ریختگی محل جنایت، قاتل یا قاتلان با داشتن آشنایی قبلی وارد محل جنایت شدند.کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در همان تحقیقات اولیه اطلاع پیدا کردند که مقتول به همراه خواهر بزرگترش به نام سحر ( 40 ساله ) از حدود 10 سال پیش و پس از فوت پدر و مادرشان ، در خانه پدری خود زندگی می کرده و برادر آنها نیز به فاصله چند خیابان به همراه خانواده اش در نزدیکی آنها زندگی می کند. برادر مقتول که طی تماس تلفنی با 110 موضوع کشف جسد خواهرش را به پلیس اطلاع داده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: داخل خانه نشسته بودم که حدود ساعت 22 خواهرم سحر با من تماس گرفت و عنوان کرد که خواهر کوچکترم به نام مریم در خانه را برایش باز نمی کند. به خانه پدری مراجعه کرده و آنجا خواهرم سحر را دیدم که منتظر من ایستاده است؛ سحر عنوان کرد که حدودیک ساعت پیش مریم به بهانه داشتن مهمان از او خواسته تا از خانه خارج شود اما زمانی که به خانه مراجعه کرده، مریم در خانه را برایش باز نکرده و پاسخگوی تماس های تلفنی او نیز نیست. با کلید در حیاط را باز کرده و زمانی که وارد خانه شدیم با جسد خواهرمان در داخل پذیرایی مواجه شدیم که بلافاصله با پلیس تماس گرفته و موضوع را اطلاع دادم.خواهر مقتول نیز در اظهاراتی مشابه عنوان داشت: حدود ساعت هشت شب بود که خواهرم مریم عنوان کرد که مهمان دارد و به این بهانه از من خواست تا خانه را ترک کنم ؛ پس از گذشت بیش از یک ساعت، به خانه مراجعه کرده اما مریم در خانه را باز نکرد و جوابگوی تماسهای من نیز نشد تا اینکه تصمیم گرفتم با برادرمان تماس گرفته و موضوع را به وی اطلاع دهم.در ادامه رسیدگی به این جنایت، کارآگاهان در تصاویر بهدست آمده از چندین دوربین مداربسته، موفق به شناسایی تصویر خواهر مقتول شدند که داخل کوچه با حالتی مضطرب در حال چرخیدن و پرسه زنی است.بررسی دقیقتر تصاویر دوربینهای مداربسته نشان داد که حضور خواهر مقتول در کوچه محل سکونتشان حدود یک ساعت به طول انجامیده و پس از آن ، در حالیکه مردی میانسال به وی مراجعه می کند، از داخل کوچه خارج شده و پس از گذشت نزدیک به 15 دقیقه دوباره به داخل کوچه آمده است. با توجه به دلایل و مستندات بهدست آمده از شب جنایت،کارآگاهان ضمن هماهنگی با بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه 27 تهران اقدام به دستگیری سحر ( خواهر مقتول ) کردند. سحر در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتباط خود با جنایت و قتل خواهرش شده ولی پس از مشاهده تصاویر دوربین های مداربسته که وی را در حال صحبت کردن با مردی میانسال نشان میداد و ارائه دیگر دلایل و مستندات پلیسی به ناچار لب به اعتراف گشوده و به پرداخت مبلغ سه میلیون و 500 هزار تومان به مرد داخل تصاویر برای به قتل رساندن خواهرش اعتراف کرد .سحر در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : از حدود 10 سال پیش و پس از فوت پدر و مادرمان ، من و خواهرم در خانه پدریمان به تنهایی زندگی میکردیم؛ از آنجايیکه من از خواهرم بزرگتر بودم ، به مرور تمامی وظایف و امورات زندگی به گردن من افتاد.از مدتی پیش خواهرم به خاطر افسردگی شدید به سمت مصرف موادمخدر گرایش پیدا کرد و مرا مجبور می کرد تا برایش مواد تهیه و خریداری کنم. این موضوع باعث آغاز اختلافات ما شد.چندین بار از خواهرم خواهش کردم تا مصرف مواد را ترک کند اما او به مرور پرخاشگر شده بود و هر بار به بهانه ای با من درگیر میشد. درنهایت تصمیم به قتل خواهرم گرفته و موضوع را با شخصی به نام شاپور که از فروشندگان موادمخدر است و مواد مصرفی خواهرم را از او خریداری می کردم، در میان گذاشتم و او نیز قبول كرد تا در ازای گرفتن مبلغی این کار را برایم انجام دهد ؛ شاپور ابتدا درخواست مبلغ پنج میلیون تومان کرد اما درنهایت با گرفتن سه میلیون و 500هزار تومان حاضر به این کار شد . سحر در خصوص نحوه تهیه پول برای شاپور نیز به کارآگاهان گفت : چندی پیش خواهرم (مقتول ) در یک گردهمایی خانوادگی برنده قرعه کشی شده بود و می دانستم که این پول نیز به زودی صرف مواد می شود؛ برای همین با پولی که خواهرم از گردهمایی برنده شده بود ، پول [ قاتل اجاره ای] را پرداخت کردم.سحر در توضیح شب جنایت نیز به کارآگاهان گفت: شب جنایت پس از هماهنگی با شاپور و در حالیکه خواهرم در آشپزخانه مشغول مصرف مواد بود، در خانه را باز کردم و شاپور وارد خانه شد.به درخواست شاپور من از خانه خارج شدم و حدود یک ساعت داخل کوچه حضور داشتم تا اینکه شاپور از منزل خارج شد و عنوان کرد که کار تمام شد.پس از آن دو نفری از کوچه خارج شدیم تا پول [ جنایت ] را به شاپور پرداخت کنم ؛ پس از دادن پول ، برای صحنهسازی با برادرم تماس گرفته و ... .
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران