hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > هنر و ادبیات > بررسی چگونگی نقد سیستم حاکم در آثار نیکولای گوگول

بررسی چگونگی نقد سیستم حاکم در آثار نیکولای گوگول

نیکلای گوگول (Nikolai Gogol)؛ بنیان‌گذار سبک رئالیسم انتقادی است و یکی از تأثیرگذارترین چهره های ادبیات جهان محسوب می شود. در ادامه به بررسی چگونگی نقد سیستم حاکمه توسط او با آثارش می پردازیم.

نیکلای گوگول (Nikolai Gogol)؛ نویسنده بزرگ روسی - اوکراینی، یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های ادبیات روسیه و بنیان‌گذار سبک رئالیسم انتقادی است که آثارش تا امروز الهام‌بخش نویسندگان و علاقه‌مندان ادبیات در سراسر جهان باقی مانده‌اند. در این مقاله، دوره های مختلف فعالیت ادبی، آثار برجسته و اهمیت گوگول در ادبیات به تفصیل بررسی و در نهایت به چگونگی نقد سیستم حاکمه روسیه توسط او می پردازیم.

تولد و نوجوانی: آغاز زندگی در اوکراین امروزی

نیکلای واسیلیویچ گوگول در ۱ فروردین ۱۱۸۸ (۲۰ مارس ۱۸۰۹ میلادی) در روستای سوروچینتسی در منطقه پولتاوا، که آن زمان بخشی از امپراتوری روسیه و امروزه در اوکراین واقع است، به دنیا آمد. او در خانواده‌ای متوسط با ریشه‌های اوکراینی و لهستانی بزرگ شد. پدرش نمایشنامه‌نویس بود و مادرش نقش مهمی در پرورش ذوق هنری او داشت. گوگول از کودکی به نمایشنامه‌های اوکراینی علاقه‌مند شد و در تئاتر خانگی عمویش فعال بود4.

دوران نوجوانی گوگول در مدرسه هنرهای عالی نیژین (۱۲۱۰-۱۲۱۷ شمسی / ۱۸۲۰-۱۸۲۸ میلادی) سپری شد. در این دوره، او به مطالعه ادبیات و هنر پرداخت و اولین تلاش‌های نوشتاری‌اش را آغاز کرد. پس از پایان تحصیلات، در سال ۱۲۱۷ شمسی (۱۸۲۸ میلادی) به سن پترزبورگ رفت تا زندگی نویسندگی را دنبال کند، اما در ابتدا به عنوان کارمند ساده مشغول به کار شد و در این شغل با مردم عادی و شرایط زندگی آنان آشنا شد.

 

جوانی و بلوغ ادبی: ظهور گوگول به عنوان نویسنده‌ای نوآور 

در سال‌های اولیه دهه ۱۲۱۰ شمسی (دهه ۱۸۳۰ میلادی)، گوگول شروع به انتشار مجموعه داستان‌هایی کرد که ریشه در فرهنگ و فولکلور اوکراینی داشتند. اولین اثر مهم او، مجموعه «شب‌های مزرعه‌ای نزدیک دیکانکا» (۱۲۱۰-۱۲۱۱ شمسی / ۱۸۳۱-۱۸۳۲ میلادی) بود که شامل داستان‌هایی با تم‌های ماورایی و طنزآمیز بود و توجه بزرگان ادبیات روسیه، به ویژه الکساندر پوشکین را جلب کرد. پوشکین که خود بنیان‌گذار ادبیات روسی مدرن بود، تحسین گوگول را به عنوان نویسنده‌ای نوآور و مستعد اعلام کرد.

در سال ۱۲۱۴ شمسی (۱۸۳۵ میلادی)، گوگول مجموعه‌های داستانی «میرگورود» و «آرابسک‌ها» را منتشر کرد که بیشتر به زندگی روستایی و فرهنگ اوکراینی می‌پرداختند. در این دوره، گوگول شروع به پرداختن به موضوعات اجتماعی و انسانی کرد و سبک خود را از داستان‌های فولکلور به سمت نقد اجتماعی سوق داد.

دوران اوج و آثار برجسته: نقد جامعه روسیه

در سال ۱۲۱۵ شمسی (۱۸۳۶ میلادی)، گوگول نمایشنامه «بازرس کل» را نوشت که یک کمدی انتقادی درباره فساد اداری در روسیه بود. این اثر با استقبال مخاطبان روبرو شد اما همزمان باعث انتقادات تندی از سوی محافظه‌کاران شد که گوگول را به هجونویسی و افترا متهم کردند. این فشارها گوگول را به سفر به اروپا، به ویژه رم، واداشت تا در آرامش دوردست‌ها بتواند اثر بزرگ بعدی‌اش را به پایان برساند.

در سال ۱۲۱۹ شمسی (۱۸۴۲ میلادی)، گوگول رمان «نفوس مرده» (مردگان زرخرید) را منتشر کرد که به عنوان شاهکار ادبیات روسیه شناخته می‌شود. این رمان تصویری تلخ و طنزآمیز از فساد و ناهنجاری‌های اجتماعی در روسیه تزاری ارائه می‌دهد. داستان درباره مردی است که ارواح مرده دهقانان را که هنوز در اسناد رسمی زنده محسوب می‌شوند، خریداری می‌کند تا از این طریق به ثروت برسد. این اثر نقدی عمیق بر نظام سرواژ و رعیت‌داری و آغاز سرمایه‌داری در روسیه است و تأثیر فراوانی بر ادبیات روسیه و جهان گذاشت.

در همین دوره، گوگول مجموعه داستان‌های «داستان‌های پترزبورگی» را نیز نوشت که شامل داستان‌های کوتاهی چون «دماغ»، «شنل»، «یادداشت‌های یک دیوانه» و «کاپوت» بود. این داستان‌ها با سبک سوررئال و طنز تلخ، تضادهای اجتماعی و روانی انسان‌ها را به تصویر کشیدند و نشان‌دهنده تسلط گوگول بر قلم و روایت بودند.

 

سال‌های پایانی و بحران روحی: بازگشت به مذهب و پایان زندگی

پس از انتشار «نفوس مرده»، گوگول با انتقادهای شدید محافظه‌کاران و حتی برخی دوستان هنری‌اش روبرو شد که باعث شد وضعیت روحی او به شدت متزلزل شود. او در سال ۱۲۲۶ شمسی (۱۸۴۷ میلادی) کتاب «قطعات برگزیده از نامهنگاری با دوستان» را منتشر کرد که واکنش‌های متنوعی در میان هوادارانش برانگیخت و منتقدان بزرگی مانند ویساریون بلینسکی او را به شدت محکوم کردند.

گوگول در این دوره به مذهب روی آورد و زندگی خود را به ریاضت و تفکر مذهبی اختصاص داد. در سال‌های آخر عمر، گوگول دچار بحران‌های روانی شد و حتی در یک شب تعداد زیادی از دست‌نوشته‌هایش، از جمله بخش‌هایی از جلد دوم «نفوس مرده»، را سوزاند. سرانجام، او در ۱۳ اسفند ۱۲۳۰ (۴ مارس ۱۸۵۲ میلادی) در مسکو درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.

 

مرور آثار گوگول و شرح مختصر هر کدام

شب‌های مزرعه‌ای نزدیک دیکانکا (۱۲۱۰-۱۲۱۱ شمسی / ۱۸۳۱-۱۸۳۲ میلادی): مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه فولکلور اوکراینی با تم‌های ماورایی و طنز که ریشه‌های فرهنگی گوگول را نشان می‌دهد.

میرگورود (۱۲۱۴ شمسی / ۱۸۳۵ میلادی): داستان‌های کوتاه درباره زندگی روستایی و فرهنگ اوکراینی با تمرکز بر ویژگی‌های ملی و محلی.

آرابسک‌ها (۱۲۱۴ شمسی / ۱۸۳۵ میلادی): مجموعه‌ای از داستان‌های پراکنده با موضوعات متنوع که نشان‌دهنده تنوع فکری گوگول است.

تاراس بولبا (۱۲۱۴ شمسی / ۱۸۳۵ میلادی): داستان تاریخی درباره زندگی و مبارزات کازاک‌ها که ریشه‌های ملی‌گرایی و فرهنگ اوکراینی را بازتاب می‌دهد.

بازرس کل (۱۲۱۵ شمسی / ۱۸۳۶ میلادی): نمایشنامه کمدی و انتقادی درباره فساد اداری روسیه که با استقبال و انتقادهای فراوانی مواجه شد.

دماغ (۱۲۱۴-۱۲۱۵ شمسی / ۱۸۳۵-۱۸۳۶ میلادی): داستان کوتاه سوررئال که نقدی بر جامعه و هویت انسانی ارائه می‌دهد.

شنل (۱۲۱۴-۱۲۱۵ شمسی / ۱۸۳۵-۱۸۳۶ میلادی): داستان کوتاه درباره زندگی یک کارمند ساده که نمادی از تنهایی و بی‌ارزشی انسان در جامعه است.

یادداشت‌های یک دیوانه (۱۲۱۴-۱۲۱۵ شمسی / ۱۸۳۵-۱۸۳۶ میلادی): داستان کوتاه روان‌شناختی درباره جنون و روان انسان که پیشگام ادبیات روان‌شناختی روسیه است.

ازدواج (۱۲۱۴ شمسی / ۱۸۴۲ میلادی): نمایشنامه کمدی درباره موضوعات اجتماعی و فرهنگی ازدواج در روسیه.

نفوس مرده (۱۲۱۹ شمسی / ۱۸۴۲ میلادی): رمان انتقادی و طنزآمیز درباره فساد و نفاق جامعه روسیه که تأثیر عمیقی بر ادبیات روسیه و جهان گذاشت.

چرا شناخت گوگول برای دوستداران ادبیات اهمیت دارد؟

گوگول پایه‌گذار سبک رئالیسم انتقادی در ادبیات روسیه است که با نگاهی طنزآمیز و گاه سوررئال به نقد جامعه و فساد پرداخت. آثار او با زبان زنده، تصویرسازی‌های دقیق و نقدهای اجتماعی عمیق، همچنان الهام‌بخش نویسندگان و خوانندگان است. او با فن «بیگانه‌سازی» توانست واقعیت‌های معمولی را به گونه‌ای نو و متفاوت نشان دهد و خواننده را به تأمل وادارد.

تأثیر گوگول بر نویسندگان بزرگی چون داستایوفسکی، تولستوی، چخوف، کافکا و ناباکوف آشکار است. منتقدان بزرگی مانند ویساریون بلینسکی او را «پدر نثر روسی» و تورگینف را گفته‌اند: «ما همه از زیر شنل گوگول بیرون آمده‌ایم». این جملات نشان‌دهنده جایگاه ویژه گوگول در تاریخ ادبیات روسیه و جهان است.

آثار گوگول نه تنها به دلیل محتوای اجتماعی و تاریخی، بلکه به دلیل سبک نوآورانه و زبان خاصش، همچنان خوانندگان را به خود جذب می‌کند. خواننده پس از مطالعه آثار او نه تنها با واقعیت‌های تاریخی و اجتماعی آشنا می‌شود، بلکه به درک عمیق‌تری از روان و جامعه انسانی می‌رسد.

تأثیرپذیری‌های گوگول

گوگول از فرهنگ و فولکلور اوکراینی دوران کودکی‌اش تأثیر عمیقی گرفت که در آثار اولیه‌اش مشهود است4. همچنین ادبیات رمانتیک اروپایی، به ویژه ادبیات آلمانی، و تأثیرات ادبیات روسی و نویسندگان هم‌عصرش مانند پوشکین، در شکل‌گیری سبک و موضوعات آثارش نقش داشتند. حضور در محافل ادبی اروپا و آشنایی با فرهنگ غربی، به توسعه فکری و هنری او کمک کرد.

نیکلای گوگول با زندگی پر فراز و نشیب و آثاری که تا امروز در ادبیات جهان می‌درخشند، یکی از چهره‌های بی‌بدیل ادبیات روسیه است. شناخت زندگی و آثار او نه تنها برای درک تاریخ ادبیات روسیه بلکه برای فهم عمیق‌تر مسائل اجتماعی و انسانی اهمیت دارد و همچنان به عنوان منبع الهام برای نویسندگان و پژوهشگران باقی مانده است.

چگونه گوگول در آثارش به نقد سیستم سرواژ و رعیتداری می‌پردازد

نیکلای گوگول در آثار خود به نقد جدی و عمیق سیستم سرواژ و رعیت‌داری در روسیه تزاری پرداخت و با نگاهی طنزآمیز و انتقادی، فساد، بی‌عدالتی و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی این نظام را به تصویر کشید. مهم‌ترین اثر او در این زمینه رمان «ارواح مرده» (نفوس مرده) است که تصویری غم‌انگیز و تکان‌دهنده از بحران‌های نظام سرواژ و رعیت‌داری ارائه می‌دهد.

در «ارواح مرده»، گوگول داستان مردی به نام چیچیکوف را روایت می‌کند که با خریدن اسناد مربوط به رعیت‌های مرده‌ای که هنوز در سرشماری رسمی زنده محسوب می‌شوند، به دنبال ثروتمند شدن است. این معامله جعلی به مالکان زمین اجازه می‌دهد تا از پرداخت مالیات فرار کنند و چیچیکوف نیز با سوءاستفاده از این وضعیت، به ثروت و موقعیت اجتماعی دست می‌یابد. این طرح داستانی، نمادی از فساد گسترده، بی‌مسئولیتی و بی‌عدالتی در ساختار فئودالی روسیه است که گوگول به شکلی طنزآمیز اما تلخ به نقد آن می‌پردازد.

گوگول با خلق شخصیت‌هایی طبیعی و باورپذیر مانند کارمندان بوروکراتیک، مالکان زمین و افراد مختلف جامعه، فساد و ناکارآمدی سیستم اداری و اجتماعی را به تصویر می‌کشد. او بوروکراسی خشک و پیچیده‌ای را نقد می‌کند که در آن هیچ‌کس دقیقاً نمی‌داند وظیفه‌اش چیست و همه به عنوان «کارمند» مشغول به کار هستند، اما کار واقعی انجام نمی‌دهند. این نقدها در نمایشنامه «بازرس کل» نیز به وضوح دیده می‌شود که فساد اداری و بی‌کفایتی مسئولان را به تمسخر می‌گیرد4.

گوگول با زبان گزنده و طنزی تلخ، ناهنجاری‌های جامعه روسیه را افشا می‌کند و نشان می‌دهد که این فسادها و بی‌عدالتی‌ها تهدیدی جدی برای بقای جامعه و نظام سیاسی آن زمان هستند. او معتقد بود که افشای این مشکلات می‌تواند به اصلاح جامعه کمک کند و از وقوع انقلاب‌ها و تغییرات ناگهانی جلوگیری نماید.

در مجموع، گوگول با استفاده از رئالیسم انتقادی و طنز، تصویری واقعی و بی‌رحمانه از نظام سرواژ و رعیت‌داری روسیه ارائه داد که نه تنها در زمان خودش بلکه در تاریخ ادبیات جهان نیز بی‌نظیر است. آثار او همچنان به عنوان نمونه‌های برجسته نقد اجتماعی و سیاسی شناخته می‌شوند و تأثیر عمیقی بر نویسندگان پس از خود گذاشتند

چگونه گوگول در داستان‌هایش به نمایش زندگی پیش‌پاافتاده و مبتذل می‌پردازد

نیکلای گوگول در داستان‌های خود به شکلی استادانه و دقیق به نمایش زندگی پیشپاافتاده، روزمره و مبتذل مردم عادی می‌پردازد و با نگاهی طنزآمیز و گاه تلخ، وضعیت اجتماعی و روانی این افراد را به تصویر می‌کشد. او زندگی شخصیت‌های معمولی و کم‌اهمیت جامعه را محور آثارش قرار می‌دهد و از این طریق، جنبه‌های مختلف زندگی پیش پا افتاده و حتی مبتذل را به نقد می‌کشد.

گوگول با خلق شخصیت‌هایی مانند کارمندان بی‌ارزش، دهقانان ساده‌لوح، و افراد گرفتار در روزمرگی‌های بی‌معنا، نشان می‌دهد که چگونه زندگی این افراد در چارچوب‌های خشک اجتماعی و بوروکراتیک محصور شده است. مثلاً در داستان‌هایی مانند «یادداشت‌های یک دیوانه» و «دماغ»، شخصیت‌های اصلی درگیر مشکلات کوچک و بی‌اهمیت زندگی روزمره‌اند که در عین حال نمادی از پوچی و بی‌معنایی زندگی اجتماعی بزرگ‌تر هستند.

او با استفاده از طنز سیاه و اغراق، رفتارهای مبتذل و خنده‌دار این افراد را به نمایش می‌گذارد و از این طریق نقدی بر شرایط اجتماعی و فرهنگی زمان خود ارائه می‌دهد. این نمایش زندگی پیشپاافتاده، نه تنها به تصویر کشیدن واقعیت‌های تلخ و گاه خنده‌دار زندگی روزمره محدود می‌شود، بلکه به نقد ساختارهای اجتماعی، بوروکراسی پیچیده و فساد اداری نیز می‌پردازد که افراد عادی را در وضعیت‌هایی بی‌معنا و ناتوان گرفتار کرده است.

گوگول در آثارش نشان می‌دهد که چگونه افراد معمولی، به دلیل محدودیت‌ها و فشارهای اجتماعی، در زندگی خود گرفتار روزمرگی و حتی ابتذال می‌شوند و این وضعیت به شکل طنزآمیز اما تلخی بیان می‌شود تا خواننده را به تأمل وادارد. به این ترتیب، نقد گوگول از زندگی پیشپاافتاده و مبتذل، همزمان یک نقد اجتماعی عمیق و انسانی است که به بررسی روان و رفتار انسان در شرایط دشوار می‌پردازد.

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام
قانون جدید افت قیمت خودرو