hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > مواجهه با مرگ

مواجهه با مرگ

«دوره انترنی پزشکی چیزی بیشتر از تماشای عمل پیچیده روده، برش‌دادن شکم و قطع‌کردن پاست؛ چیزی بیشتر از بستن چشم بیمار بعد از مرگ یا خارج‌کردن نوزاد از رحم مادر. دوره انترنی پزشکی فقط این نیست که دست یا پای بریده‌شده بیمار یا تکه‌ای از آن را توی سطل لعابی بیندازی. این هم نیست که مثل دم بچسبی به مدیر بیمارستان، دستیار جراح یا دستیار دستیار جراح‌‌».

شرق: «دوره انترنی پزشکی چیزی بیشتر از تماشای عمل پیچیده روده، برش‌دادن شکم و قطع‌کردن پاست؛ چیزی بیشتر از بستن چشم بیمار بعد از مرگ یا خارج‌کردن نوزاد از رحم مادر. دوره انترنی پزشکی فقط این نیست که دست یا پای بریده‌شده بیمار یا تکه‌ای از آن را توی سطل لعابی بیندازی. این هم نیست که مثل دم بچسبی به مدیر بیمارستان، دستیار جراح یا دستیار دستیار جراح‌‌». این آغاز کتاب «یخبندان» از توماس برنهارت است که اخیرا با ترجمه زینب آزمند در نشر بیدگل منتشر شده است. «یخبندان» اولین اثر برنهارت است که اولین‌‌بار در سال 1963 به زبان آلمانی منتشر شد. مترجم کتاب در یادداشت ابتدایی اثر، توضیحاتی درباره آثار برنهارت و ویژگی‌های جهان داستانی او داده است.

برنهارت از مهم‌ترین نویسندگان ادبیات آلمانی‌زبان است که در دهم فوریه 1931 در اتریش به دنیا آمد و در سال 1989 از دنیا رفت. او یکی از برجسته‌ترین و شناخته‌شده‌ترین شخصیت‌های ادبی قرن بیستم است و آثارش از بزرگ‌ترین دستاوردهای ادبیات آلمان پس از جنگ جهانی دوم به شمار می‌رود. مترجم کتاب، او را نویسنده‌ای عجیب و بی‌همتا می‌داند و درباره‌اش نوشته: «در بدبینی عمیق او به همه‌چیز، طنز تلخ او و تمایلش به مونولوگ‌های طولانی می‌توان شباهت‌هایی با بکت یافت، با این حال برنهارت سبکی اصیل و منحصربه‌فرد دارد. نویسنده‌های آلمانی‌زبان کمی هستند که خوانندگانشان آثار آنها را چنین مصرانه دنبال کنند. نویسنده‌های کمی هستند که از رهگذر بازی هوشمندانه‌شان با کلمات، چنین تصویرسازی‌های پرقدرت و دلهره‌آوری از آدم‌ها و مکان‌ها پدید آورند».

برنهارت در آثارش عمدتا از جامعه روستایی اتریش می‌نویسد؛ جامعه‌ای که همچنان با تبعات دو جنگ جهانی روبه‌رو است. مترجم «یخبندان» به این نکته هم اشاره کرده که برنهارت در مقام یکی از پیشتازان رادیکال ادبیات نهیلیستی قرن بیستم، این اثر را در قالب جریان منثور پیوسته و بی‌وقفه‌ای نوشته که بعدها به مشخصه بارز آثار او بدل شد. او می‌گوید که «یخبندان» نکوهش همه چیزهاست، از بزرگ گرفته تا کوچک، تراژدی-کمدی‌ای از موجودیت و هستی. با اینکه اولین اثر برنهارت است و ظرافت رمان‌های متأخرش را ندارد، اما نمود کم‌نظیری است از فوران شور و اشتیاق او به رویارویی با مرگ، نزدیک‌شدن به آن و شروح روایتی مفصل و متهورانه از عظمت عرصه‌ای که به ندرت در تخیل کسی می‌گنجد.

«یخبندان»، آن‌طورکه مترجم اثر نوشته، بلندترین و تلخ‌ترین و شاید نهیلیستی‌ترین اثر برنهارت است و به طرز بی‌رحمانه‌ای صادق است. کتاب از نگاه دانشجویی روایت می‌شود که برای گذراندن دوره کارآموزی پزشکی به روستای کوچک ونگ در اتریش اعزام می‌شود. به پیوست ترجمه فارسی «یخبندان» یادداشتی از لویی لانگین در پایان کتاب آمده که در آن توضیحاتی درباره ویژگی‌های این رمان داده شده است که در بخشی از آن می‌خوانیم: «مواجهه با مرگ، از طریق تصاویر اجزای تکه‌تکه‌شده بدن، تجربه‌ای هولناک و شوک‌آور است. برنهارت از این تصاویر به‌عنوان ابزاری برای تجربه خوانشی متفاوت استفاده می‌کند. خواننده با هر کلمه، بیشتر به درون ذهن آشفته، متناقض و تاریک نقاش اشتراخ کشیده می‌شود. او شخصیتی باهوش‌ اما طردشده از اجتماع است که به انزوا و دوری از هیاهوی شهر پناه برده است. بیان احساسات و افکار برای او به‌غایت دشوار است. به همین دلیل، دائما جملاتش را نیمه‌کاره رها می‌کند، مکث می‌کند، دوباره فکر می‌کند، از نو شروع می‌کند، تأمل می‌کند، حرف‌هایش را نقض می‌کند تا شاید سرانجام، گفت‌وگو با همدمش، راوی داستان را به نتیجه‌ای برساند. اینجاست که نبوغ برنهارت به شکوفایی کامل می‌رسد. او با هنرمندی تمام، سبک نگارش را با محتوای اثر پیوند می‌دهد تا عمیق‌ترین احساسات را به شکلی جامع و گیرا به تصویر بکشد. خواندن اثر برنهارت گاهی شبیه تجربه پرواز است، پروازی از میان صفحات کلمات که در آن کلمات همچون نغمه‌های موسیقی درهم می‌آمیزند. در برابر نقاش، گاه با ذهنی شفاف و رنج‌دیده و گاه با روحی آشفته و تاریک روبه‌رو می‌شویم».

کمی پیش اثر دیگری از برنهارت با عنوان «مقلد صدا» با ترجمه ناصر غیاثی در نشر نو ‌منتشر شده بود. «مقلد صدا» عنوان مجموعه داستانکی از او است که آن‌طورکه در توضیحات خود کتاب آمده، ابتدا قرار بوده این مجموعه داستانک «محتمل- نامحتمل» نامیده شود که می‌توان آن را توصیف دقیق صد‌و‌اندی داستانک «مقلد صدا» دانست که درون‌مایه اصلی آنها مرگ است با طنز. مکان اغلب داستان‌های این مجموعه شهرهایی است در اتریش که مورد نیش و کنایه‌های برنهارت قرار می‌گیرد؛ اما او تنها به اتریش بسنده نمی‌کند و مکان برخی دیگر از این داستانک‌ها را در دیگر کشورها و از‌جمله ایران برمی‌گزیند. جمله‌های طولانی و پیچ‌درپیچ از دیگر ویژگی‌های داستانک‌های این کتاب است.

در یکی از داستانک‌های مجموعه «مقلد صدا» با عنوان «اجبار درونی» می‌خوانیم: «مأموران آتش‌نشان کرمس دادگاهی شده بودند؛ چون تشک نجات بازشده‌شان را در لحظه‌ای پس کشیده و پا به فرار گذاشته بودند که فردِ خودکشی‌کننده، ساعت‌ها بود از لبه بیرونی دیوار خانه‌ای در طبقه چهارم در کرمس داشت پایینی‌ها را تهدید می‌کرد که می‌پرد پایین و خودش را می‌کشد، واقعا هم پریده بود پایین. جوان‌ترین آتش‌نشان در برابر دادگاه اظهار داشت که خیلی ناغافل و از روی یک‌جور فشار درونی عمل کرده و وقتی دیده است که فرد خودکشی‌کننده به تهدیدش جامه عمل پوشانده، پا به فرار گذاشته بی‌آنکه تشک نجات را ول کند. از آنجا که بین شش مأمور آتش‌نشانی او قوی‌ترین‌شان بود، آن پنج نفر بقیه را هم همراه با تشک نجات با خود کشیده و برده است، آن‌هم درست در لحظه‌ای که فرد خودکشی‌کننده، یک دانشجوی شوربخت آن‌طورکه در روزنامه نوشته‌اند، روی میدان پایین خانه‌ای که مدت‌ها محکم به آن چسبیده بود، ترکیده بود و هیچ بعید نبود که خود آنها هم به زمین بیفتند و کم‌و‌بیش متحمل زخم‌های دردناکی بشوند. دادگاهی که این مأمور آتش‌نشانی، همان که به‌عنوان اولین نفر با تشک نجات گریخته بود و همان که چنان‌که آمد، قوی‌ترین و جوان‌ترین‌شان بود، به‌عنوان متهم اصلی در آن محاکمه می‌شد، توانست از متهم اصلی سلب مسئولیت و مانند پنج مأمور دیگر آتش‌نشانی کرمس، او را هم از اتهام تبرئه کند، اگرچه طبیعتا نتوانسته بود از بی‌گناهی او یقین حاصل کند. ده‌ها سال است که آتش‌نشانی کرمس اصلا مشهور است به بهترین آتش‌نشانی دنیا».

 

منبع: sharghdaily-970130

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
برچسب ها
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام
قانون جدید افت قیمت خودرو