به گزارش شبکه شرق، انتشار متن کامل طرح عفاف و حجاب بار دیگر جنجال گسترده ای را در جامعه ایجاد کرد. این طرح که تمام مراحل تصویب در مجلس و شورای نگهبان را گذرانده و صرفا مرحله نهایی آن، یعنی ابلاغ از سوی رئیس جمهور یا رئیس مجلس، باقی مانده است، جریمه ها و مجازات های متنوعی را در حوزه حجاب در بر گرفته است.
در خصوص این طرح، با آیت الله سید محمد علی ایازی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت و گویی انجام داده ایم که مشروح آن در پی می آید:
مایلیم درباره لایحه قانون حجاب از شما بشنویم. در ابتدا اگر نکات مقدماتی دارید، بفرمایید.
من در ابتدا لازم میدانم مقدمهای را در رابطه با مسأله لایحه قانون حجاب ویژگی های قانون خوب عرض کنم. من در کتاب «فقه پژوهی قرآن» در رابطه با قانون یک بحث مفصلی را مطرح کردم مبنی اینکه چه قانونی میتواند مفید و اجراپذیر باشد و اینکه قانون در چه صورتی شکل میگیرد تا بتواند کارائی و نقش خود را درست ایفا کند.
در ابتدا چند نکته را در این زمینه اشاره میکنم که در آن کتاب هم این بحث را مطرح شده است:
یک، قانون خوب، قانونی است که زمینههای پذیرش قلبی شهروندان و همدلی با آن فراهم شود؛ یعنی قانون در صورتی میتواند مفید و کارا باشد که شهروندان آن را بپذیرند، به آن اعتقاد داشته باشند و به ضرورتش ایمان پیدا کنند. اگر قانونی مورد اقبال افکار عمومی نباشد و جامعه نسبت به آن موضع و حساسیت و انکار داشته باشد، نمیتواند یکقانون خوبی باشد. در آن صورت کار مقدماتی برای حسن اجرای آن لازم است.
دوم، قانون باید اجراپذیر باشد. اگر بندها و خصوصیات قانون آنچنان گسترده، وسیع و جزئی باشد که زمینهای اجرای آن مواجه با مشکلات باشد، آن قانون اجراپذیر نخواهد بود و زمینههای عمل ندارد.
سوم، قانون خوب، قانونی است که در عین سادگی، زمینه گریز و تفسیرهای مختلفی را فراهم نکند. اگر قانون به گونهای باشد که زمینه تفسیرهای مختلفی را داشته باشد و وقتیکه دست مجریان میافتد، هرکسی به یکجوری آن را تفسیر و عمل کند، باز هم یک قانون خوب نخواهد بود. تجربه هم چنین نشان داده است چنین قوانینی زمینه فساد، ارتشاء، فرار و گریز از قانون را فراهم میکند. در گذشتهها هم برخی از قوانینی بوده است که توانسته مجریان را فاسد و زمینه ارتشا و سوءاستفاده را فراهم کند؛ آنهم فقط به خاطر این بوده که زمینههای سوءاستفاده و تفسیر از قانون را فراهم کرده باشد. در نتیجه، قانون خوب باید از ویژگیهایی شکلی سادگی و شفافیت داشته باشد که هم روشن و گویا باشد و هم عریض و طویل و پیچیده نباشد تا زمینه تفسیرهای مختلف را فراهم نکند.
چهارم، قانونی باشد که مجریان آن نیز بهدرستی و اجرا پذیری آن اذعان داشته باشند. یعنی افزون بر شهروندان خود مجریان و کارگزاران خودشان ایمان و اعتقادی به قانون اعلام شده داشته باشند و اگر تردید در میان اطرافیان مجریان و در خانواده خودشان چنین اعتقادی به وجود نیاید، باز این قانون نمیتواند یک قانون خوب و عملی شود.
پنجم، قانونی خوب است که در دایرهای محدود تجربه شده باشد. خیلی وقتها کسانی درباره قانون صحبت میکنند که نمیدانند چگونه است و چگونه نیست. معمولاً ابتدا قانون را در محیطی محدود و در منطقهای کوچک اجرا میکنند تا ببینند موفق بوده است بعد در صورت درستی آن را گسترش میدهند که ببینند قانون خوب و موفقی است آنگاه آن را به استان و در جاهای دیگر توسعه میدهند؛ از یک شهر به یک استان و از یک استان به چند استان و چند منطقه دیگر میبرند. اگر یک قانونی با این دامنه عریض و طویل، یکچنین چیزی را نداشته باشد، قطعاً محکوم به شکست است.
ششم، قانونی که جنبه کیفری و جزائی دارد، در صورتی قانون خوب میشود که بتواند نقش پیشگیری را داشته باشد. اما اگر قانونی، نقش تمرد و عصیان را فراهم کند، غیر از اینکه باعث میشود که آن قانون وسیله تمسخر و استهزاء شهروندان بشود، اصلاً کلیت قانون در جامعه را زیر سؤال ببرد و در زمینهها و جاهای دیگر نیز قانون را و اصل قانون را در نظام کشور بی ارزش کند.
هفتم، قانون خوب این است که باید در آن بین جرم و کیفر تناسبی معقول وجود داشته باشد. اگر یککسی و یکفردی گناهی کرده باشد، اما کیفرش متناسب با آن گناه نباشد، این قانون، قانون خوبی نیست. مثلاً اگر شما در قانونی، جریمهها را بسیار سنگین کردید، معلوم است که چنین قانونی در اجرا موفق نخواهد بود. از قدیم الایام میگویند که سنگین بزرگ، علامت نزدن است. وقتی شما اینجور کاری را انجام دادید، معلوم است که نمیخواهید این کار انجام بشود؛ فقط میخواهید یکجوّ و ترس و ذهنیتی را برای جامعه درست کنید تا ذهنها را از چیزهای دیگر منحرف کنید. در حالی که تناسب بین جرم و کیفر از لازمه قوانین خوب است؛ اگر چنین قوانینی دیده میشود، نشان میدهد کسانی که این قوانین را تدوین میکنند، هیچنوع معلومات و اطلاعات قانونی و حقوقی و از خرد کامل برخوردار نیستند؛ اینها یکچیزهایی را تصویب میکنند که در آن هیچ تناسبی بین جرم و کیفر نیست. گاهی دیده میشود که یکقانون با اینکه دایره کیفر و مجازات را بسیار سنگین کرده است، با موارد مشبه از جرم تناسبی ندارد.
مثلاً در ایران، در قانون مبارزه با قاچاق مواد مخدر، جزا یا جریمهها را خیلی سنگین در نظر گرفتهاند که گاهی در حد اعدام بوده است و اعدام هم انجام دادند؛ اما عملاً خودشان هم به این نتیجه رسیدند که با این همه اعدامهایی که کردهاند، باز هم این قانون نتوانسته است نقش پیشگیری را داشته باشد. اگرچه، قاچاق تقریباً در همه کشورها یک عمل محکومی است و قابل دفاع نیست.
این کلیت بحث است که وقتی شما میخواهید در باره این قانون حجابی که پرسیدید باید بدانید که قانون خوب و مفید و اجراپذیر و کارا یک چنین ویژگیهایی دارد.
ارزیابی شما از لایحه قانون حجاب چگونه است؟
این قانونی را که الآن بهعنوان قانون حجاب درست کردهاند، هیچکدام از آن خصوصیات یک قانون خوب را که عرض کردم، ندارد. معلوم است که طراحان آن افراد سادهاندیش، و ناشی نسبت به تدوین قانون بودهاند که یک چنین چیزی را نوشتهاند. ظاهراً فکر هم نکردهاند به اینکه چنین قانونی اصلا اجرا میشود و افکار عمومی را می پذیرند، میفهمند که چنین قانونی را تدوین کردهاند. به همین دلیل، شما میبینید که قانون حجاب اینقدر مشکلات و فراز و نشیب و رفت و برگشت میان مجلس و شورای نگهبان داشته است؛ و نمایندگان در میان خود در چند و چون آن بحث داشته و در نهایت امروز رئیس جمهور آن را قبول ندارد و برای اجرای آن را نمی پذیرد و رئیس مجلس میخواهد آن را ابلاغ کند.
در تأیید فرمایش حضرتعالی، باید اشاره کرد که شورای نگهبان همیشه وضعیت این لایحه را با کلیدواژه «ابهام» توصیف کرده است و حتی خبری از انتشار متنهای آن توسط این نهاد، نیز در دست نیست.
بله. همین هم خودش نشان میدهد کسانی که این قانون را نوشتند، میترسیدند و میدانستند که این قانون چقدر مشکلات و بازتاب منفی و مسأله دارد.
سابقاً هم یکقانونی برای ویدئو و یکقانون دیگر برای ماهواره درست کردند. شما دیدید که هردوی این قانون نهتنها با چالشهای جدی مواجه شد، بلکه عملاً هزینههای سنگینی را برای دولت و حکومت هم ایجاد کرد. در آخرش هم مجبور شدند که دست از آن بردارند. فقط دوتا نتیجه داشت: یکی اینکه قانون را سخیف کرد؛ زیرا قانونی که زمینه اجرا نداشته باشد، کل قانون را زیر سؤال میبرد و این کار مردم را نسبت به ترک قانون جری میکند. دیگر اینکه وقتی یکقانونی اینچنین میشود، باعث میشود که مردم نسبت به کسانی که ادعا میکنند ما دینداریم و دنبال ارزش هستیم، زمینه گریز از دین و ستیز با دین در آنها ایجاد بشود و نهتنها هیچ کمکی به اجرای آن نمیکند، بلکه برعکس، نتیجه معکوس میدهد و قانونگریزان را جریتر میکند.
متنی که از این قانون منتشر شده است، نشان میدهد که در 5 فصل و 74 ماده آماده شده است. این متن، بیشترین خبر را از وضع مجازاتهای سنگین و بیسابقه، حتی برای کودکان سنین 12 تا 18 سال، میدهد. از طرف دیگر، یکسری وظایف عریض و طویلی برای دستگاههای اجرایی در این زمینه مشخص کرده است و حجاب را بهعنوان یکی از شروط اصلی برای فعالیت در این نهادها و دستگاهها اعلام کرده است. احساس میکنید، در اجرای این لایحه، دستگاههای اجرای چقدر بتوانند همراهی کنند؟
ببینید، دولتی که الآن گرفتار مشکلات اقتصادی و تنش با نظام بین المللی است و در زمینههای مختلفی مثل برق، گاز، آب، بیکاری، تورم، رکود و امثال آن مشکلات دارد، چطور میتوان او را درگیر چنین چیزهایی سخیف و خطرناک هم کرد. بهجایی اینکه مجلس بیاید به مشکلات واقعی مردم رسیدگی کند و به فکر راهحلی برای برون رفت از وضعیت کنونی در ارتباط با جهان بردارد و موانع اقتصادی و سیاسی تورم و رکود را برطرف کند، و مردم ببینند این مجلسیان دلسوز آنان هستند، آمده یک چنین قانونی را درست کرده است. مردم میگویند ما که اینقدر مشکل اقتصادی، مالی و عقبافتادگی کشور را در سطح منطقه و بین الملل داریم، چطور اینها همه را رها کردهاند و دنبال یکچیز فرعی برآمدهاند! در جمله امیرالمؤمنین(ع) است که علامت افول تمدن ها «تضییع الاصول و تمسک بالفروع»، یعنی اینکه یککشوری به جای توجه به اصل عدالت و توسعه جامعه به سراغ اموری رفته و اصولش را ضایع کند و تمسک به فروع کند. نتیجهاش این میشود که یا باید بگوییم این کسانی که این قانون را نوشتند، یک تفکر علمی، منطقی و عقلانی ندارند، یا اینکه کسانی از سر آگاهی در پی ضربه زدن به منافع ملی و برای ضربه زدن به کشور، یک چنین کاری را انجام میدهند.
نظر شما در خصوص ابلاغ احتمالی این قانون چیست؟
من فکر میکنم اگر واقعاً چنین قصدی دارند و الآن قبل انتشار آن، توصیه میکنم که اندکی به منافع ملی بیندیشند؛ اندکی شرایط سخت و شکننده کشور بیندیشند. به وضعیت بحرانی منطقه ما بیندیشند. این رفتار آنان در تاریخ ثبت خواهد شد و آیندگان در باره آنان قضاوت خواهد کرد. نباید مجلس در مقابل مردم قرار بگیرد؛ اگر نمایندگانی مؤید چنین قانونی شدهاند، از اعتبار مردمی و اجتماعی خودشان در میآیند و قهراً تمرد به قانون و بیارزش کردن قانون در میان مردم زیاد خواهد شد. آنوقت خیلی چیزهای بدی در جامعه انجام میگیرد که به سادگی قابل جبران نخواهد بود. اینجانب در 25 سال پیش مقاله ای نوشتم و گفتم اگر به این شیوه با مسأله حجاب برخورد کنید در آینده ای نه چندان دور دیگر نمی توانید کاری کنید و آنان با بدترین روش از الزام حجاب دفاع کردند و امروز نتیجه این شد.
یک نکتهای که بازهم خیلی جالبتوجه است و از نگاه فقهایی مثل حضرتعالی باید تشریح شود، این است که در ماده 37 آن، بیحجابی را بهنوعی با افساد فیالارض مقایسه کردهاند و به نوعی، آنها را همردیف دانسته است. نظر شما در این مورد چیست؟
این نشان میدهد که تدوینکنندگان این قانون، فهم فقهی و اسلامی هم ندارند. آن چیزی که ما در قرآن کریم داریم، بحث محاربه و جنگیدن با خدا و افساد است. این دوتا عنوان محاربه و افساد، ردیف همدیگرند. اگر اینجوری باشد، پس باید بگوییم همهکسانی که امروز رعایت حجاب رعایت نمیکنند، میخواهند محاربه با خدا داشته و همه میخواهند افساد بکنند؛ یعنی شما بهجای اینکه بگویید مردم طرفدار و همراه ما هستند، عملاً میخواهید همه اینها را در مقابل نظام قرار بدهید. معنای کار شما چنین است؛ یعنی بهجای اینکه بگویید همه مردم با ما هستند و ما را همراهی میکنند، میگویید اینهایی که حجاب را رعایت نمیکنند، مفسد و محاربند. بنابراین، شما غیر از اینکه دنیا را با خودتان دشمن کردید، دارید ملت خودتان را هم با خودتان دشمن میکنید.
برای اینکه بتوانند این نظرشان را پیاده کنند، گفتند اگر کشف حجاب یا ترویج و تبلیغ برهنگی، بدحجابی، بیعفتی و بد پوششی با همکاری سازمانها و دولتهای بیگانه باشد، یعنی افرادی با آنها در ارتباط باشند، تأکید کردند که اگر افساد فیالارض نشود، دارای مجازات حبس و جزای نقدی خواهد بود. میخواهند بگویند که بدحجابها بهنوعی، تشابه با بیگانگان دارد.
الآن وضعیت ما این است که عزیزان زیادی در فلسطین، لبنان و سوریه دارند کشته میشوند. ما بهجای اینکه به فکر وضعیت داخلی و خارجی خودمان و تقویت همراهی و همفکری در دنیا باشیم، آمده ایم چسبیده ایم به این چیزهایی بسیار جزئی و سطحی؛ یعنی همه آنها را کنار گذاشتیم و آمدیم یک مسأله داخلی را درست کرده و یک تشنجی را فراهم کردیم. اگر واقعاً یک جریانی بخواهد درباره چنین قانونی داوری بکند، میگوید غیر از اینکه این قانون توطئهای برای امنیت و اضمحلال کشور و برای ضدیت درست کردن با مردم و ایجاد شکاف بین مردم و حکومت باشد، چیز دیگری نیست.
به نظر شما، ادامه این روند وضع را به چه سمتی می برد؟
قطعاً بدتر میکند؛ چنانچه در این 20 سال اخیر، انتخاب روشهای غلط در سیاست خارجی، برخورد با منتقدان و افراد دلسوز جامعه، نهتنها مسأله حجاب را بهتر نکرده است، بلکه بدتر و شدیدتر کرده است. این نشان میدهد که اگر از همین روشهای خشونتآمیز، ترس، ارعاب و امثال آن استفاده بشود، نهتنها مردم را شایق و علاقهمند به حجاب نمیکند، بلکه آنها را عاصی در برابر حکومت هم میکند و زمینههای ایستادگی و مقاومت را درست میکند که این متأسفانه برای نظام اصلاً چیز خوبی نیست.
منبع: sharghdaily-951054