درست است که "جم" کارش را با فیلمهای "پری" و "راه افتخار" آغاز کرد اما با سریال "همسران" شناخته شد و به محبوبیت رسید. حضور در این سریال و نقش آفرینی در قالب کاراکتر «علی» برای جم به مثابه پیمودن ره صدساله در یک شب بود. بماند که بعدها بسیاری از بازیهای دیگر او زیر سایه نقشش در سریال همسران قرار گرفت و آنچنان که باید و شاید دیده نشد. فرهاد جم البته اذعان دارد که کاراکتر علی در سریال همسران چندان از خودش دور نبوده و بیژن بیرنگ به عنوان نویسنده این مجموعه، بسیاری از ویژگیهای رفتاری و شخصیتی او را به نقش اضافه کرده است. این بازیگر در این گفتوگو از چگونگی حضور و بازی اش در "همسران" و به عنوان یکی از چهار شخصیت این سریال میگوید، آن هم به عنوان یک جوان تازه فارغالتحصیل شده که به گفته خودش، رزومه کاری قابل توجهی هم نداشته است.
جم اگرچه علاوه بر بازیگری، به حوزههای همچون اجرا و کارگردانی هم ورود کرده اما دغدغه اصلی این روزهایش را نویسندگی میداند و در این روزهای کرونایی هم روی سومین کتابش کار میکند. او همچنین تلاش دارد تا بتواند اولین فیلم سینماییاش را کارگردانی کند. دزدان مادربزرگ، ماه مهربان، تولدی دیگر، خوش رکاب، عشق سالهای جنگ، آسمان من و ستایش از جمله دیگر سریالهای تلویزیونیاند که جم در آنها به ایفای نقش پرداخته است. فرهاد جم درباره کمکاریاش در بازیگری سینما و تلویزیون به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: حالم با اینکه هرچیزی بازی نکنم بهتر است؛ البته در این سالها همیشه پیشنهاد داشتهام اما نپذیرفتهام. هرچند اگر پیشنهاد خوبی برسد حتماٌ خواهم پذیرفت.
بیشتر از اینکه بگویم دوستدارم در چه سریالها و فیلمهایی حاضر باشم و یا چه نقشهایی به من پیشنهاد شود دوست دارم کارهای خوبی ساخته شوند.کارهایی که سرشان به تنشان بیارزد روی آنتن برود و یا در سینما ببینیم. برای ما مخاطب مهم باشد که چه کسی این آثار را میبیند فقط روی آنتن بردن و پخش کردن اهمیت نداشته باشد. او اعتقاد دارد جای ارتقای سواد مالی و ارتباطی و برنامههایی مثل "خانه تو" در تلویزیون خالی است. برنامههایی که بتواند آموزشهای لازم را در مواجهه با اتفاقات مختلف به مردم بدهد. از پسانداز کردن تا بیمه و دانشهای آموزشی و ...
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
هنوز هم گاهی خودم را علی صدا میکنم* این روزها سریال "همسران" از تلویزیون پخش میشود. شما با این مجموعه تلویزیونی یک شروع فوقالعاده و طوفانی در تلویزیون داشتید، به طوری که پس از گذشت 26 سال مخاطبان همچنان شما را با کاراکتر علی به یاد دارند. خودتان چه نگاهی به نقشتان در همسران دارید؟ این نقش یک فرصت در کارنامه بازیگریتان بود یا یک چالش که باعث شد بسیاری از نقشآفرینیهای بعدیتان در سایه این نقش قرار بگیرد؟
اگر دروغ نگویم هنوز هم گاهی خودم را علی صدا میکنم (میخندد). به هر حال، من قبل از همسران در دو فیلم "پری" و "راه افتخار" بازی کرده بودم که البته اکرانشان به بعد از همسران موکول شد. بازی در سریال همسران با وجودی که نزدیک به یک سال مرا درگیر خودش کرد، بر زندگی شخصی و حرفهایام بسیار تأثیر گذاشت. تجربههای بسیار خوبی با این سریال به دست آوردم که هم خودم از آنها استفاده کردم و هم به هنگام پیشنهادات بعدی که برای بازیگری به دستم میرسید لحاظ میکردم. به هر حال، خیلی از پیشنهاداتی که بعد از "همسران" میشد شبیه علی بود. چون این نقش دیده و موردپسند واقع شده بود میخواستند حالا مثلاً با یک تغییر اسم، در سریال دیگری تکرار شود. "همسران" از همه لحاظ کار متفاوتی بود و برای همه عوامل سریال یک اتفاق خوب به شمار میرفت.
میخواهم بگویم سایه علی بر سر من نبود
* چقدر تلاش کردید تا از زیر سایه نقش علی در "همسران" خارج شوید و ابعاد دیگر از تواناییتان در بازیگری را به نمایش بگذارید؟
به هر حال کاراکتر علی خیلی خاص و ویژه نبود که حتی بخواهیم دربارهاش تحقیقاتی خاص کرده و دورخوانیهای متعدد داشته باشیم. علی خیلی خیلی نزدیک به فرهاد جم بود، هم به لحاظ سن و سال و هم از منظر ویژگیهای اخلاقی. بیژن بیرنگ از ویژگیهای چهار بازیگر اصلی سریال وام میگرفت و در طراحی شخصیت علی و سایر کاراکترها استفاده میکرد. ما از صبح تا شب با هم بودیم و بیرنگ نوع ادبیات و عکسالعملهایمان را میدید و به کاراکترها منتقل میکرد. میخواهم بگویم سایه علی بر سر من نبود، بلکه این کاراکتر یک ترکیب ممزوج شده از تصورات بیژن بیرنگ و فرهاد جمی بود که تازه درسش تمام و وارد حیطه بازیگری شده بود.
وقتی فردوس کاویانی جایگزین محمدحسین لطفی شد
* چگونه شد که به عنوان یکی از نقشهای اصلی سریال "همسران" انتخاب شدید؟
داستانش خیلی طولانی است. ابتدا قرار بود بیژن بیرنگ و مسعود رسام تهیهکننده باشند و غلامحسین لطفی سریال "همسران" را کارگردانی کند و خودش هم بازیگر نقش کمال لطفی باشد. مسعود شاه محمدی مرا به بیرنگ و رسام معرفی کرد. به دفترشان رفتم و صحبت کردم. بیرنگ و رسام مرا پسندیدند اما لطفی کمی مردد بود. من جوانی 26-27 ساله تازه فارغالتحصیل بودم که هیچ رزومهای هم نداشتم و فیلمهایم هم اکران نشده بود. ما یک روز سر صحنه رفتیم اما بعد از فیلمبرداری، کار یک هفته متوقف شد. بعد هم تغییراتی صورت گرفت و قرار شد بیرنگ و رسام خودشان کارگردانی "همسران" را برعهده بگیرند. به جای خود آقای لطفی هم فردوس کاویانی نازنین آمد و نقش کمال را بازی کرد.
از فردوس کاویانی آموختم
* چطور با فشردگی یک کار هفتگی آن هم به عنوان اولین نقشآفرینی جدیتان در تلویزیون کنار آمدید؟
ما همه وقت و انرژیمان را برای "همسران" گذاشته بودیم. شاید آن زمان این همه گرفتاری و دردسرهای امروز نبود. آن سالها زندگی خیلی سادهتر و شادتر بود. همه تمرکز من روی این سریال تلویزیونی بود و فکر میکنم جواب هم داد. در کنار فردوس کاویانی عزیز خیلی تجربههای جدید آموختم و ترکیب آقای کاویانی و خانم مهین ترابی در مقابل من و خانم پاوهنژاد بسیار درست بود و خوب از آب درآمد. این ترکیب در زمان درست، جای درست و کار درست شکل گرفته بود.
تکرار "همسران" را میبینم یادِ بازیگران مرحوم سریال میافتم
* خاطره جالبی از بازی در سریال "همسران" به یاد دارید که قبلاً بازگو نکرده باشید؟
خاطره که زیاد دارم. ما به نوعی به شکل زنده کار میکردیم. شنبه تا سهشنبه تصویربرداری داشتیم و سریال چهارشنبه روی آنتن میرفت، خیلی خیلی جالب بود که عکسالعمل مردم را به روز میتوانستیم ببینیم و البته این نظرات را در کارمان اعمال میکردیم. ما در مدت یکسالی که درگیر "همسران بودیم" به مسائل روز جامعه میپرداختیم. این روزها که دوباره این سریال پخش میشود و تماشا میکنم متأسفانه میبینم که یکی دو نفر از بازیگران هر قسمت مرحوم شدهاند و دیگر در میان ما نیستند. یا آقای فردوس کاویانی به دلیل بیماری مدتهاست در جلوی دوربین قرار نگرفتهاند و برایشان آرزوی سلامتی دارم.
شاید دیگر زیاد درگیر کار بازیگری نباشم
* پس از "همسران" در دهه 70 به نوعی بازیگر پُرکاری بودید اما در دهه 80 و 90 کمکار شدید، علت چه بود؟ خودتان سختگیری میکردید؟
خب بازیگر بزرگ میشود و تغییر میکند. نقطه نظرات و سلایق عوض میشود و دیگر کمتر به هر چیزی تن میدهی. به هر حال، در جوانی انرژی بیشتری داری و میخواهی به خیلی چیزها برسی اما وقتی سن و سالت بالا میرود، آرام میگیری و سعی میکنی به حداقلها راضی باشی و زندگی را آسانتر بگیری. نقش باید خیلی به دلم بنشیند تا قبولش کنم. ترجیح میدهم در آرامش زندگی کنم و این روزها در دوران کرونا روی کتاب سومم کار میکنم. شاید دیگر زیاد درگیر کار بازیگری نباشم، هر چند اگر پیشنهاد خوبی برسد حتما خواهم پذیرفت.
وقتی آقای بازیگر، مجری شبکه چهار میشود
* و مدتی هم به کار اجرا روی آوردید. مجریگری چقدر برایتان جدی بود؟
مسابقه "راز سیب" را خیلی دوست داشتم، چالش غریبی بود برای من. البته کار اجرا هم برای یک مقطعی بود. بعضیها میگفتند اجرای این مسابقه کار اشتباهی بود و روی بازیگریات تأثیر گذاشت اما خودم کار را دوست داشتم و فکر هم نمیکنم با خرج و مخارج امروز دیگر امکان ساخت چنین برنامهای باشد. این اواخر نیز اجرای برنامه زنده "خانه تو" در شبکه چهار را برعهده داشتم. جای ارتقای سواد مالی و ارتباطی و برنامههایی مثل "خانه تو" در تلویزیون خالی است. برنامههایی که بتواند آموزشهای لازم را در مواجهه با اتفاقات مختلف به مردم بدهد. از پسانداز کردن تا بیمه و دانشهای آموزشی و ...
اولویتم کارگردانی است
* در حال حاضر اولویت کاریتان بازیگری است یا نویسندگی و مجریگری؟
اولویت اصلیام کارگردانی است و تلاش دارم تا بتوانم اولین فیلم سینماییام را بسازم. اما در میان این رشتههایی که شما نام بردید به ترتیب نویسندگی، بازیگری و اجرا را ترجیح میدهم.
کتاب سومم را مینویسم
* دوران کرونا چطور میگذرد و بیننده تکرار سریال "همسران" هستید؟
فعلاً در خانه و درگیر کتاب سومم هستم. بعضی از دوستانم خبر دادهاند که سریال "همسران" از شبکه آیفیلم پخش میشود فقط ای کاش ساعت پخشش کمی دیرتر بود.