از جنگلهای مخوف گرفته تا اعماق سرد و مرده فضا، جایی نیست که نتوان فیلم ترسناکی را در آن طراحی کرد. این خاصیت ویژه و مهم ژانر وحشت است. در واقع هر مکانی که در آن افرادی وجود داشته باشند، آنجا داستانهای ترسناکی برای گفتن وجود دارد.
حالا با این اوصاف، اغلب کجا میتوان افراد را بیشتر از هر جای دیگری پیدا کرد؟ دقیقاً در محل کار. به همین دلیل فیلم های ترسناک بسیار خوب در محل کار همیشه محبوب است.
اینها همه فیلمهای ترسناک با محیطی کاملاً شرکتی هستند که در آن گروهی از شخصیتها فقط در تلاشند تا در مقابل مرگ قریب الوقوع و خشونت آمیز خود مقاومت کنند.
The Voices
گاهی اوقات صدای کوچکی در سرتان وجود دارد که به شما میگوید آن مرد دوستانه و در عین حال از نظر اجتماعی بی دست و پا در دفترکار چیزی که نشان میدهد نیست، و این به طرز وحشتناکی درست است.
در این فیلم یک کارگر کارخانه (رایان رینولدز) باید تصمیم بگیرد که آیا به حرف گربه سخنگو خود گوش دهد و قاتل شود یا به توصیه سگش برای ادامه تلاش برای عادی شدن رفتارش عمل کند؛ این ایده یعنی مخاطب در این فیلم با یک روانپریش روبرو است که در محل کارش دست به قتلهای وحشتناک میزند.
رایان رینولدز در این فیلم خاص نقش یک کارگر کارخانه مبتلا به اسکیزوفرنی را بازی میکند که پس از کشتن ناخواسته یکی از همکارانش، مصرف داروهایش را متوقف میکند و شروع به گوش دادن به صداهای درون ذهنش میکند. یک جنایت به جنایت دیگری منجر می شود و اجساد شروع به انباشته شدن می کنند.
American Psycho
روانی آمریکایی یک فیلم هیجانانگیز روانشناختی است که زندگی پاتریک بیتمن (کریستین بیل)، یک مدیر موفق وال استریت در روز و یک قاتل زنجیرهای وحشتناک در شب را دنبال میکند. زندگی دوگانه بیتمن که بین ظاهر بیرونی ثروت و عادی بودن با دنیای درونی آغشته به خشونت متعادل میشود، با افزایش تمایلات روانی اون به کشتن و قتل همکارانش از کنترل خارج میشود.
این فیلم که به دلیل کاوش در فرهنگ مادی و زیر شکم تاریک جامعه آمریکا مورد توجه قرار گرفته است، تصویری واضح از هبوط یک مرد به سمت جنون است. این فیلم به کارگردانی مری هارون، نگاه اجمالی نگرانکنندهای به ذهن یک قاتل را ارائه میدهد که در زیر پوششی از پیچیدگی یک مرد شیک گوشه اداره پنهان شده است.
Willard
ویلارد یک فیلم ترسناک محصول سال ۱۹۷۱ با بازی بروس دیویسون و ارنست بورگنین به کارگردانی دانیل مان است. این فیلم بر اساس رمان یادداشتهای رتمن نوشته استفان گیلبرت ساخته شده و نامزد جایزه ادگار بهترین فیلم شد.
این فیلم الهام بخش دیگر فیلمهای ترسناک با حیوانات وحشی به عنوان شکارچیان و همچنین فیلمهای هیجانانگیز روانشناختی با شخصیتهای راندهشده اجتماعی بود که در سالهای 1975 و 1976 با فیلمهای موفق آروارهها و کری به اوج خود رسید.
هر محل کار یک کارمندی را دارد که کمی عجیب و غریب است. برای برخی، این مرد همان فرد اتاق فناوری اطلاعات با تعداد زیادی از فانکو پاپها است؛ اما برای کارمندان فیلم ویلارد، این یک همکار با علاقه به موشها است... و آنهم تعداد زیادی از آنها.
در حالی که انگیزههای ویلارد برای انتقام گرفتن از شریک پدرش که به دشمن تبدیل شده به نظر خوب میرسد، اما باید راهی برای مقابله با رفتار نگرانکننده او وجود داشته باشد. و این عنصر حیاتی فیلم است.
Bloodsucking Bastards
فیلمی که به اتفاق آرا منفور، تحقیر شده و به عنوان یکی از بدترین فیلمهای تمام دوران ستایش میشود، یعنی حرامزادههای خونخوار یکی از بهترین فیلمهای کمدی خونآشامی است که تا به حال تماشا کردهایم، و به دلایل اشتباه این اثر یک داستان بد محسوب میشود.
اما این اثر فیلمی است که به شدت سعی میکند ترکیبی از دو فیلم محیط اداره و شب وحشت زامبیمحور باشد. حرامزادههای خونخوار، فیلمی است که بسیاری از طرفداران آثار ترسناک باید یک بار آن را تماشا کنند.
حرامزاده های خونخوار بی نقص نیست و برخی از طنزها کمی بیش از حد خشک هستند، اما قطعاً کار خوب کوچکی است که سرگرم کنندگی هدف آن است و اصلاً خودش را جدی نمیگیرد.
The Innkeepers
در داستان این فیلم دو کارمند آخر شب (سارا پکستون، پت هیلی) در یک هتل تسخیر شده صد ساله، باید برای زنده ماندن به دنبال نجات از دست ارواح باشند. هتلها برای شروع کار مکانهای آزاردهندهای هستند؛ اما چرا؟ چون تختهای پر سر و صدا هستند، دیوارها نازک هستند و اغلب اوقات، مشکلی در تلویزیون اتاقهای هتل وجود دارد.
اما در The Innkeepers، زمانی که دو کارگر شیفت شب یک هتل شکست خورده تأیید میکنند که برخی از مهمانانشان واقعاً اهل این دنیا نیستند، آخرین شیفت کاری آنها بسیار بدتر میشود. استفاده از داستانهای ارواح بهعنوان یک تاکتیک بازاریابی میتواند برای صنعت هتلداری مؤثر باشد، و این فیلم یکی از آنها به شمار میرود.
The Belko Experiment
اگر بخواهیم صادق باشیم، باید گفت که همه ما در محل کار نسبت به برخی از بدترین مدیران و البته همکاران روی اعصاب احساس ناخوشایندی داریم؛ حالا در نظر بگیرید همین احساس ناخوشایند تبدیل به یک خوی و روش عملی شود و ما دست به کشتار همکاران و مدیران خود در محیط کار بزنیم. در واقع سناریو این فیلم ترسناک و هیجان انگیز با عنوان «The Belko Experiment» که نوشته جیمز گان است، چکیدهای از همین رویه است.
کارگردان این فیلم ترسناک منحصر به فرد و البته اکشن، به شخصیتها این امکان را میدهد که به سمت افراط در اعمال خشن حرکت کنند. تنظیمات دفتری، محیطی بی نظیر را برای یک فیلم ترسناک ایجاد میکند و فیلم شامل تمام علائم سرگرمکننده و دلخراشی است که از یک فیلم ترسناک جیمز گان انتظار میرود. آزمایش بلکو به نویسندگی جیمز گان و کارگردانی گرگ مک لین به طرز خارق العاده ای خشن و سرشار از شوخ طبعی است.
داستان این فیلم از این قرار است که: به عنوان نوعی آزمایش اجتماعی پیچیده، هشتاد آمریکایی در داخل دفتر شرکت بزرگ خود در بوگوتا کشور کلمبیا حبس شدهاند و از طریق دستگاه مخابره داخل ساختمان به آنها دستور داده میشود که یا شروع به کشتن یکدیگر کنند یا عواقب بسیار مهلکی در انتظار آنها است. نکته مهم اینجاست که اگر کسی این اعمال خشونت آمیز را انجام ندهد با ریز تراشههای انفجاری که در سرش کاشته شده است، به شکل ناجوری نابود خواهد شد.
بنابراین ما با یک بازی گرسنگی به سبک شرکتی روبرو هستیم که برنده یک قاتل کاملاً بی رحم است که چه بخواهد و چه نخواهد باید برای زنده ماندن همکاران خود را به قتل برساند. آزمایش بلکو به عنوان یک فیلم ترسناک و بیرحمانه، درام موجود در محیط کار را با اکشنی خشن و خونسرد ترکیب میکند که ترسناک ترین نکته در مورد آن، این است که همه چیز قابل قبول است.
Mayhem
تصور کنید یک ویروس ساده شبیه به آنفولانزا یا همین کرونای عصر حاضر که گلو درد و تب به دنبال دارد تبدیل به یک ویروس خطرناکتر شود که با تداخل در دستگاه عصبی، شخص مجبور شود بدترین انگیزههای ذهنی خود را عملی کند. در واقع فیلم «Mayhem» با بازی استیون یون و سامارا ویوینگ، یک کمدی ترسناک و درخشان است که در داخل یک دفتر حقوقی شرکتی اتفاق میافتد.
یک ویروس مرموز به داخل مجتمع اداری نفوذ داده میشود و این اتفاق باعث میشود رئیسان یقه سفید این اداره عملاً دیوانه شوند. این دیوانگی خشونتی افسار گسیخته و خونین را شامل میشود که یک دوز شگفت انگیز از تفسیرهای اجتماعی را نیز بیان میکند که از زندگی اقتصادی در قرن 21 صحبت میکنند. اگر یک آشوب خونین دوست دارید که انسان زنده را به زامبی آدمخوار تبدیل کند، پس دیدن آشوب مطلق را عز دست ندهید.
Severance
این اثر سینمایی که محصول سال ۲۰۰۶ کشور انگلستان است، یک فیلم ترسناک با محوریت محل کار است که خارج از محل کار اتفاق میافتد.
در واقع فیلم Severance ساخته کریستوفر اسمیت گروهی از همکاران را دنبال میکند که در شرکتی در مجارستان حضور دارند و کار میکنند. حالا داستان فیلم در مورد همین گروه از همکاران است که با خروج از محل کارشان، توسط چند قاتل دیوانه مورد تعقیب قرار میگیرند، در نتیجه آنها برای محافظت از جان خود روانهی کوه و جنگل میشوند.
اما بدون اغراق میگویم که این فیلم یکی از کمدی ترین کمدیهای ترسناک سینمای بریتانیا است. این اثر سینمایی از شروع خود بسیار متعادل عمل میکند و میتواند طنز تاریک خود را با برخی از کشتارها و گرایشهای واقعاً شرورانه متعادل کند.
جالب است بدانید برخلاف بسیاری از کمدیهای ترسناک، این یکی از تند و زننده بودن نمیترسد و همین باعث میشود یکی از مؤثرترین مواردی باشد که تاکنون دیدهاید. بنابراین این فیلم با یک حقه بازی پیچیده و خونین در زندگی اداری، کمدی و وحشت را باهم تلفیق میکند.
Alien
یک سفینهٔ فضایی تجاری به نام «نوسترومو» حامل هفت سرنشین، در راه بازگشت به زمین، با پیام کمک از سوی سیارهای در مسیرش مواجه میشود. هوش مصنوعی کنترلکنندهٔ سفینه افراد را از حالت انجماد خارج میکند تا به این پیغام پاسخ داده شود.
افراد داخل سفینه در ابتدا تصور میکنند که به مقصد یعنی زمین رسیدهاند، اما پس از بررسی متوجه میشوند که هنوز در نیمه راه قرار دارند؛ لذا برای بررسی محل ارسال پیام، بر روی سیاره فرود میآیند که در حین فرود سفینه دچار آسیب میشود.
یک گروه سه نفره در حین اینکه سفینه تعمیر میشود، تصمیم به بررسی میدانی محل میگیرند. آنها پس از خروج از سفینه و رجوع به محل مذکور با بقایای یک کشتی فضایی قدیمی و کلونیهایی از یک گونه ناشناس فضایی مواجه میشوند، که همان زنومورف معروف است.
بدون تردید همه اسم و رسم فیلم بیگانه و قهرمانش آلن ریپلی را شنیدهاند، بنابراین نیازی به توضیح بیشتر نیست. اما علت حضور این فیلم در این لیست بدون شک محیط فعالیت این گروه از خدمه در یک سفینه فضایی شرکتی است که مدیران آن، این افراد را مجبور به انجام پروتکلهای خاصی میکنند که خدمه را در محل کارشان مورد تهدید قرار میدهد.
در واقع این گروه در محیط کلاستروفوبیک کارشان توسط یک موجود درنده فضایی شکار میشوند. بنابراین بیگانه نوعی از فیلمهای ترسناک مربوط به محل کار است که اساساً در فضا جریان دارد.
Day Of The Dead
کسی که به فیلمهای ترسناک زامبی محور علاقه داشته باشد بدون شک جورج رومرو و فیلمهای کلاسیک او در این ژانر را میشناسد. رومرو کارگردان و فیلمسازی بسیار باهوش بود و سه گانه مردگان او از بهترین سه گانههای تاریخ سینما به شمار میآید.
رومرو در این سه گانه یک بیماری هولناک و عجیب را به جان مردم جهان انداخت. حالا فیلم Day of the Dead تاریک ترین و آخرالزمانی ترین فیلم در تریلوژی اصلی مردگان است.
بدون شک این اثر نیز در این لیست جای میگیرد. چرا که ما در این فیلم با گروهی از نظامیان، دانشمندان و همکارانشان روبرو هستیم که در انزوا و در زیر زمین در یک قرنطینه به سر میبرند تا بتوانند با یک آخرالزمان زامبی گونه در سطح زمین مقابله کنند. این فیلم نه تنها یک فیلم زامبی گونه عالی است، بلکه تجربه به دام افتادن در یک محیط کار سمی با وجود دستهای از اشرار را نیز کاملاً دربر میگیرد.
The Lighthouse
فیلم ترسناک، گوتیک و سوررئالیستی رابرت اِگرز یعنی «فانوس دریایی» یک اثر وحشتناکِ روانشناختی است که عملاً مالیخولیایی بودن یک همکار و محیط کار را به زیبایی هرچه تمام به نمایش میگذارد. فانوس دریایی یک مثال عالی و غیر عادی از تجربه اوقات سخت در محیط کار است.
این فیلم داستانی از دو نگهبان فانوس دریایی را نشان میدهد که سعی میکنند عقل خود را هنگامی که در یک جزیره دور افتاده گیر کردهاند، حفظ کنند. هنگامی که طوفانی رخ میدهد و آنها قادر به ترک پست خود نیستند، وسواس آنها در مورد نور فانوس راهنما آنها را به یک پایان وحشی و خشن سوق میدهد.
به طور کلی فانوس دریایی اثری است که در محدوده یک مکان کوچک اتفاق میافتد. در این فیلم ویلیام دافو و رابرت پتینسون در نقش دو نگهبان فانوس دریایی بازی میکنند که هنگام تمایل به همین فانوس دریایی دور افتاده به آرامی دیوانه میشوند.
البته این فیلم در زیر سطح اولیه خود با ایدههایی ماورا طبیعی و حتی اساطیر نمادین یونان باستان بازی میکند که داستان فیلم را پیچیدهتر از حد معمول جلوه میدهد.
این پیچیدگی یک سوال خلق میکند که آیا این دو نگهبان فانوس دریایی به دلیل انزوا و استرس ذهن خود را از دست میدهند یا عناصر مافوق طبیعی رفتار آنها را هدایت میکند؟ این یک سوال عالی است که فیلم از جواب دادن به آن امتناع میورزد.
The Thing
در فیلم ماندگار «The Thing» ساخته جان کارپنتر، عدهای از محققان در محل کارشان یعنی قطب جنوب با موجود یا انگلی فضایی روبرو میشوند که بدن قربانیان خود را با خشونت تمام جذب میکند و از شکل آنها نیز تقلید میکند. حالا این محققانِ تنها و دور افتاده جدا از مبارزه با شک و تردید خودشان باید یک موجود مخوف را نیز قبل از گسترش در سراسر زمین نابود کنند.
به عنوان یک تیم تحقیقاتی، مستقر شدن در قطب جنوب احتمالاً سرگرم کننده ترین محیط برای کار نخواهد بود. و بدیهی است که گیر افتادن در آنجا با یک ارگانیسم انگلی موذیانه مطلقا بدترین وضعیت خواهد بود. بنابراین فیلم موجود یکی از بهترین گزینههای این لیست است.
این فیلم بر اساس دو عامل اصلی کار میکند؛ اول گریم و کار بی نظیر تیم جلوههای عملی (که تا به امروز همچنان شورانگیز باقی مانده است) و دوم فیلمنامه و کارگردانی قوی که فضای ترسناک و پارانویا گونه تقریباً بی امان را برای کار تضمین میکند. در نتیجه این یک اثر کلاسیک است و به راحتی یکی از بزرگترین آثار خلاقانه جان کارپنتر است.
The Shining
مانند بسیاری از ما در این روزها، شخصیت معروف جک تورنس (جک نیکلسون) در فیلم درخشش ساخته استنلی کوبریک نیز قربانی اقتصاد خراب است. این معلم سابق که اکنون بیکار است، مجبور میشود برای تأمین چرخ زندگی یک کار مراقبت و نگهبانی کم درآمد در یک هتل دور افتاده در کوهستانی سرد را قبول کند.
در عین حال، جک نویسندهای مشتاق است که با استفاده از انزوا و کمبود کار سعی در نوشتن یک کتاب نیز دارد. اما، اگر حضور خانواده وی و هتلی پر از اشباح مخرب را به این داستان اضافه کنید، اینجاست که همه چیز به شکل ناجوری مخوف میشود.
به دلیل ترکیبی از اعتیاد به الکل، اشباح و روحیه عجییب شخصیت جک، طولی نمیکشد که او اختیار ذهن خود را از دست میدهد و با تبر به دنبال همسر و بچه خود میکند. نتیجه این آشفتگی شکل گیری یکی از بهترین آثار سینمای وحشت به همراه یکی از شاخص ترین سکانسهای تاریخ سینما در تمام دوران است.
به نظر من فیلم فانوس دریایی که در این لیست بود هم اساساً یک پاسخ قرن بیست و یکمی به فیلم The Shining است. این شاهکار اقتباسی استنلی کوبریک فطعاً یک نوع وحشتِ مربوط به محل کار است، زیرا کاملاً در محدوده یک هتل خلوت با سرایدارش اتفاق میافتد. فیلم درخشش همانند فانوس دریایی، در تمام مدت زمان خود مبهم باقی میماند. این اثر بدون تردید یک کلاسیک کامل است.
The Autopsy of Jane Doe
فیلم «کالبدشکافی جین دوو» به کارگردانی André Øvredal نروژی سازنده فیلمهای مطرحی چون «ترول هانتر» و «داستانهای ترسناک برای گفتن در تاریکی»، ماجرای پدر و پسری را دنبال میکند که هر دو متخصص کالبدشکافی هستند؛ این دو در تلاش برای شناسایی بدن یک زن جوان در محل کارشان، به سمت یک رمز و راز پیچیده سوق داده میشوند. در واقع این جسد رازهایی دارد که پدر و پسر دوتایی شب سختی را به واسطه آن سپری میکنند.
کالبدشکافی جین دوو اثری ترسناک، مهیج و دارای اتمسفری تعلیق آفرین است که همه ترفندهای ممکن برای ترساندن را روی میز اجرای خود قرار میدهد. این اثر تا حد زیادی در محدوده یک سردخانه اتفاق میافتد که عملاً محل کار این تیم دو نفره است.
این فیلم همچنین با بازی جذاب از بازیگر شِبه افسانهای برایان کاکس و البته اجرای امیل هیرش با استعداد تقویت شده که احساسات زیادی را به بیننده منتقل میکند. اگر فیلمی ترسناک با چنین محتوایی میخواهید بدون تردید باید به پای تماشای این اثر بنشینید.
The Cabin in the Woods
شاید وقتی نام فیلم «The Cabin in the Woods» را میشنوید، موضوع ترس موجود در محل کار ایده فوری شما نباشد. اما بیایید صادق باشیم، داستان این فیلم یک نمونه تقریباً کامل و جهنمی از یک روز کاری در دفتر است که به طرز وحشتناکی خراب شده است.
در این فیلم ترسناک، گروهی متشکل از پنج دوست دانشگاهی برای کمی سرگرمی در آخر هفته به کلبهای در جنگل سفر میکنند. اما این گروه دوستانه نمیدانند که توسط سازمانی فوق سری و مخفی مورد آزمایش عجیب و مخوفی قرار گرفتهاند، تا به خاطر همه بشریت قربانی موجودات باستانی شوند.
برای مثال کارمندان این سازمان مخفی جنبههای مختلفی از این کلبه ترسناک مانند پمپاژ گازهایی به داخل کابین برای ایجاد امیال نفسانی گوناگون و آزاد کردن هیولاهای مختلف برای حمله به ساکنان را آزمایش میکنند. اما این دوستان کمی سرسختتر از آنچه پیش بینی شده است، هستند.
بنابراین، برای کارکنان این سازمان مخفی، اساساً این بدترین روز زندگی شان تاکنون است. علت این ماجرا آن است که مأموریت آنها با شکست مواجه میشود، و موجودات باستانی قیام میکنند، و به معنای واقعی کلمه همه به روشهای واقعاً دردناک و عمیقاً وحشتناکی نابود میشوند.
کلام آخر
بیایید صادق باشیم: مکان های کمی در این زمین وجود دارد که پر از وحشت و بدبختی شخصی بیشتر ازمحل کار ما باشد. از شکنجه صحبتهای کوچک اجباری گرفته تا چشمانداز ترسناک خواندن یادداشت دیگری از کارکنان، جای تعجب نیست که چند فیلمساز حیلهگر به این نتیجه رسیدهاند که این صحنه برای فیلم ترسناک عالی است.
فیلمهای ترسناک به گونهای طراحی شدهاند که ترسهای اجتماعی ما را به تصویر بکشند و آنها را به تمثیلی تبدیل کنند که میتوانند ما را سرگرم کنند، و حتی در برخی موارد، آن را مانند یک جلسه درمانی بیمار و پیچیده پردازش کنند.
به همین دلیل است که فیلمهای ترسناک که در محل کار اتفاق میافتند، میتوانند عصبهایی را تحت تأثیر قرار دهند که خانه خالی از سکنه یا دنیای فانتزی شما کاملاً نمیتواند به آن برسد.
منبع: ویجیاتو
منبع: faradeed-199578