مونا مهندس جوانی است که بعد از شش سال زندگی مشترک تصمیم به طلاق گرفته است. او در گفتوگو با اعتمادآنلاین از دلایل خود برای طلاق میگوید.
*چند سال با همسرت زندگی کردی؟
شش سال زندگی کردیم و یک سال هم قبل از آن همدیگر را میشناختیم.
*چطور با هم آشنا شدید؟
من دانشجو بودم و میخواستم برای خودم ماشین بخرم. در نمایشگاه ماشین با همسرم محسن آشنا شدم و بعد هم عاشق هم شدیم.
*شغلی هم داری؟
بله، من مهندس هستم و مدتی است که کار میکنم، یعنی بعد از فارغالتحصیلی مشغول به کار شدم.
*چرا بعد از این همه سال زندگی قصد جدایی داری؟
چون شوهرم معتاد است. او به شدت به گل اعتیاد دارد و من نمیتوانم دیگر با او ادامه دهم.
*از کی متوجه اعتیاد شوهرت شدی؟
بعد از ازدواج متوجه شدم مواد میزند. میگفت تفریحی و در مهمانیها مواد میزند اما بعد این کار هر روزش شد.
*چرا وقتی متوجه اعتیادش شدی طلاق نگرفتی؟
چون با مخالفت پدر و مادرم ازدواج کرده بودم و خجالت میکشیدم بگویم همه چیز خراب شده است.
*تلاشی برای ترک اعتیاد شوهرت کردی؟
او خودش نمیخواهد ترک کند. این اواخر هرچه معامله میکرد و سود به دست میآورد مواد میخرید و خرج اعتیاد خودش و دوستانش میکرد. خرج خانه را هم من میدادم.
*گفتی از طلاق خجالت میکشیدی. حالا خانوادهات در جریان هستند؟
به هر حال من توانایی مالی دارم و میتوانم خودم را اداره کنم. اگر هم پدر و مادرم مخالفت کنند من طلاق میگیرم. البته هنوز به آنها نگفتم و بعد از طلاق این موضوع را خواهم گفت.
*شوهرت به طلاق رضایت دارد؟
نه. او میخواهد مخالفت کند تا مهریه و نفقهام را ببخشم اما من حاضر نیستم این کار را بکنم.
منبع: etemadonline-665863