ایلنا: وزیر آموزش و پرورش دولت نهم گفت: شاهد نگاه واحدی در سطح ملی برای شیوه تأمین معلم و مربی نیستیم. علیرضا احمدی جشفقانی، وزیر آموزش و پرورش دولت نهم، توضیح داد: برنامهریزی بلندمدتی برای تربیت معلم از طریق دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی وجود نداشته است و شاهد نگاه واحدی هم در سطح ملی برای شیوه تأمین معلم و مربی نیستیم.
وزیر آموزش و پرورش دولت نهم درخصوص معضل همیشگی کمبود معلم بیان کرد: اسناد بالادستی حکایت از آن دارد که همه معلمان در دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی تربیت شوند یا دستکم بخشی از دوران آموزش خود را زیر نظر یکی از این دانشگاهها سپری کنند، اما در این زمینه رؤسا و وزرای دولتهای پیشین نظر یکسانی نداشتند و در دولتی که این اعتقاد وجود نداشته باشد، ظرفیتهای جذب دانشجود نیز کاهش پیدا میکند.
او ادامه داد: این در حالی است که فارغالتحصیلان این دانشگاه باید کمبود نیرو را جبران کنند، اما وقتی چند سال قبل سرمایهگذاری برای تربیت نیروها صورت نگرفته است، با تغییر دولت، در دولت بعدی با کمبود نیرو مواجه خواهیم شد.
احمدی درباره وضعیت آموزشی در مناطق کمتربرخوردار با توجه به کمبودهایی که وجود دارد، اظهار کرد: با درنظرگرفتن نسبت معلم به دانشآموز میتوان نیاز واقعی را متوجه شد؛ بهطور معمول برخی از مناطق تقاضای بیشتری به معلم دارند و در حاشیه شهرها و روستاها و مناطق کمبرخوردار این تقاضا کمتر است؛ در مناطق روستایی و کمجمعیت با آنکه نسبت معلم به دانشآموزان ممکن است مناسبتر باشد، اما بازهم کمبود معلم محسوس است و چون طبعا تعداد دانشآموزان کمتری داریم و گاهی کلاسهای درس با کمتر از 10 نفر تشکیل میشوند و این تعداد شامل مقاطع مختلف تحصیلی هستند، این امر مهم باعث افت کیفیت تحصیلی میشود؛ برای حل این مشکل میتوان بهگونهای برنامهریزی کرد که دانشآموزان روستاها و مناطق حاشیهنشین به مناطقی که دارای مدارس شبانهروزی هستند، بروند یا سرویس ایاب و ذهاب برای آنها فراهم شود تا امکان تحصیل آنها در مراکز شهرها و مدارسی که کیفیت آموزشی بالایی دارند، فراهم شود.
احمدی درخصوص بهکارگیری فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها در آموزش و پرورش عنوان کرد: امروزه دانشآموختگان رشتههای علوم پایه مثل ریاضی، شیمی و... در بازار کار، محل رجوع نیستند، این در حالی است که آموزش و پرورش در دوره دوم متوسطه به حضور برخی از این دانشآموختگان نیاز دارد.
او خاطرنشان کرد: یکی از مشکلات آموزشی فقدان وجود مراکزی است که بهطور تخصصی به تربیت نیروهایی برای دوره قبل از دبستان بپردازند و این در حالی است که دوره قبل از دبستان و دبستان مؤثرترین دوره شکلگیری تعلیم و شخصیت کودکان و نوجوانان است. از جمله راهحلهای کارساز در این حوزه، اختصاص منابع برای تربیت معلمان این مقاطع است و دبیران و معلمان پایه دوم تحصیلی و دبیرستانها باید از بین دانشآموختگان برتر دانشگاههای کشور انتخاب شوند؛ البته بهکارگیری این دسته از نیروها مستلزم بررسی صلاحیت علمی و شخصیتی آنهاست.
وی خاطرنشان کرد: مدیران آموزش و پرورش کمتر فعالیت آموزشی دارند، در حالی که ساعات معینی برای تدریس آنها وجود دارد، همانطورکه در دانشگاه اگر استادی رئیس گروه یا دانشکده و حتی رئیس دانشگاه باشد، تدریس موظفی دارد و بخشی از تدریس او مشخص شده است؛ اما متأسفانه در آموزش و پرورش این مسئله بسیار کمرنگ است در حالی که اگر کسی معلم خوبی نباشد، مدیر خوبی هم نخواهد بود.
وزیر پیشین آموزش و پرورش درباره وجود نیروهای غیررسمی ادامه داد: آموزش و پرورش همیشه تعدادی نیروی غیررسمی مثل مربیان قرآن، حقالتدریسیها، معلمان مدارس غیردولتی و... داشته است که متأسفانه معلمهایی که در این دسته قرار میگیرند به دلیل عدم دریافت بیمه و پرداختیهایی پایین و نبود ثبات و امنیت شغلی خواستار استخدام رسمی میشوند و تعدادی از آنها ممکن است دست از کار بکشند و همین باعث میشود که ما در مدارس غیردولتی هم شاهد این کمبودها باشیم.
احمدی درباره بهکارگیری دوباره بازنشستگان آموزش و پرورش تأکید کرد: این روش یکی از بهترین روشهای جبران کمبود معلم در سیستم آموزشی است؛ این عزیزان درست در دورانی قرار دارند که تجربیات آنها به بار نشسته و سیستم آموزشی بیش از گذشته به حضور آنها نیاز دارد.
او خاطرنشان کرد: بحث رتبهبندی هم برای ایجاد انگیزه بیشتر آنان صورت گرفته است. جایی که کمبود واقعی نیرو وجود داشته باشد و نیروهای بازنشسته باانگیزه هم آماده خدمترسانی باشند، میتوان از این ظرفیتها به بهترین شکل استفاده کرد. البته تناسبها باید رعایت شود.
منبع: sharghdaily-934498