دو نیروی یکی از شرکت های مراقبتی و حفاظتی مشهد که به اتهام قتل عمد و آدم ربایی دستگیر شده اند اعترافات خود را در آخرین جلسه محاکمه به چاشنی انکار گره زدند!
به گزارش روزنامه خراسان، صبح هفدهم آذر سال 98، رهگذری که سوار بر خودرو از جاده کلات عبور می کرد ناگهان در حاشیه کال کشف،جسد مردی را دید که بخشی از آن توسط حیوانات خورده شده بود. طولی نکشید که این ماجرای وحشتناک در بی سیم های پلیس پیچید و بدین ترتیب گروهی از نیروهای کلانتری خلق آباد عازم محل کشف جسد شدند و با تایید درستی خبر، مراتب را به قاضی علی اکبر احمدی نژاد(قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه)اطلاع دادند. دقایقی بعد با حضور مقام قضایی در صحنه کشف جسد ،تحقیقات آغاز و مشخص شد جسد خون آلود مربوط به جوان معتادی به نام «هادی» است که حدود 8 ساعت از مرگ وی می گذرد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، بررسی های میدانی مقام قضایی ادامه یافت و گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی استان خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمد آگاهی)به واکاوی این ماجرای تکان دهنده پرداختند.
درحالی که پزشکان قانونی وارد آمدن صدمات متعدد و شکستگی های دنده ای بر اثراصابت جسم سخت را یکی از دلایل مهم مرگ جوان40 ساله تشخیص داده بودند،خورده شدن بخشی از گردن و صورت وی توسط حیوانات،چالشی در تعیین علت دقیق مرگ به وجود آورد اما ردیابی های اطلاعاتی کارآگاهان به نتیجه رسید و با پیگیری گوشی تلفن دو جوان به نام های مرتضی و محمد شناسایی شدند که در یک شرکت مراقبتی و حفاظتی خصوصی مشغول فعالیت بودند.
وقتی دو متهم به پلیس آگاهی هدایت شدند بررسی های تخصصی نشان داد که آن ها ماجرایی رمزآلود را پنهان می کنند به همین دلیل تحقیقات ادامه یافت که در نهایت گوشهای از پازل مرگ مشکوک«هادی» نمایان شد. یکی از متهمان که با رصد گوشی تلفن در چنگ قانون گرفتار شده بود، به افسر تحقیق گفت:ما در یک شرکت حفاظتی و مراقبتی خصوصی و در یک محدوده خاص به گشت زنی می پرداختیم تا از اموال مراقبت کنیم و به این منظور معتادان را می گرفتیم و به مرکز ترک اعتیاد تحویل می دادیم! چند روز قبل هم فردی را در خیابان شهید طرحچی گرفتیم و او را به زور سوار خودرو کردیم که ناگهان خودش را از درون خودرو به بیرون پرت کرد و متواری شد اما بعد متوجه شدیم که گوشی تلفن او داخل خودرو جا مانده است!
در همین حال متهم دیگر پرونده گفت:گوشی را «محمد» به من داد تا آن را به کلانتری تحویل بدهم ! چرا که در خیابان شهید طرحچی یک معتاد را سوار کردیم اما وقتی از درون خودرو گریخت گوشی تلفن او جا ماند ما برخی افراد را با باتوم می زدیم که دیگر به آن جا نیایند!
با تغییر و تحولات قضایی در شعبه ویژه قتل عمد،قاضی دکتر صادق صفری ادامه تحقیق در این پرونده «جنایی»را در سمت قاضی ویژه قتل عمد به عهده گرفت و بدین ترتیب بررسی های موشکافانه برای تکمیل پازل این پرونده ادامه یافت. از سوی دیگر با جمع آوری مستندات دقیق و سوالات تخصصی از متهمان، روند بررسی های جنایی با اظهارات مدیر موسسه حفاظتی و مراقبتی به جایی رسید که مشخص شد متهمان از باتوم،شوکر و افشانه نیز استفاده می کنند و بنا به تحقیقات قاضی صفری آن ها برای کتک زدن جوان40 ساله نیز از ضربات مهلک باتوم بهره برده اند.
این گونه بود که با تکمیل تحقیقات قرار جلب به دادرسی از سوی قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب صادر شد و این پرونده با تایید قرار مذکور در دادستانی ،درشعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی قرارگرفت.
با توجه به اهمیت و حساسیت این ماجرای جنایی، جلسات محاکمه متهمان به ریاست قاضی حجت الاسلام محمد شجاع پورفدکی آغاز شد و دو متهم زیر رگبار سوالات فنی و انحرافی قرارگرفتند ودر پاسخ به سوالات به تناقض گویی افتادند.
درآخرین جلسه رسیدگی که دو روز قبل در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی برگزار شد، هردو متهم درکنار وکلای مدافع پای میز محاکمه ایستادند و به سوالات قضات باتجربه دادگاه پاسخ دادند اما درنهایت چالش های پرونده جنایی به چاشنی انکار متهمان نیز گره خورد!
در این جلسه محاکمه که مستشاری آن را نیز قاضی حسین بهمن آبادی به عهده داشت ابتدا اولیای دم تقاضای صدور قصاص نفس کردند و سپس با دفاعیات وکلای مدافع،متهمان نیز در برابر میز عدالت ایستادند. درادامه جلسه رسیدگی به این پرونده جنایی،قاضی شجاع پورفدکی از یکی از متهمان پرسید:شما چرا معتادان رابه مرکز ترک اعتیاد انتقال می دادید؟ این موضوع به شما چه ربطی داشت؟ متهم پاسخ داد:به ما گفته بودند این قانون کار شماست ،ابتدا تذکر می دادیم برای بار دوم تهدید می کردیم و اگر حضور معتادی در محدوده ما ادامه داشت او رابه زور سوار خودرو می کردیم وبه «خانه سبز» انتقال می دادیم!
سپس رئیس دادگاه سوال کرد باتوم هم داشتید؟ متهم پاسخ داد:بله! اما آن روز جوان معتاد(متوفی)را درحالی که به زور سوار خودرو می کردیم من فقط یک لگد به او زدم! ولی او را نکشتیم و از مرگ او هم اطلاعی نداریم! فقط وقتی خودش را از داخل خودرو بیرون انداخت و فرارکرد متوجه شدیم که گوشی تلفن او جا مانده است! در این هنگام مقام قضایی پرسید این قانون(تذکر،تهدید وانتقال) را شما از کجا مطرح می کنید؟ که متهم پاسخ داد:به ما می گفتند این شیوه کار ما بود!
در حالی که متهمان درتنگنای سوالات تخصصی قضات باتجربه دادگاه به تناقض گویی ادامه می دادند،سعیدی پور (وکیل اولیای دم) نیز به دفاع پرداخت و اظهارات متهمان را منطبق با واقعیت ندانست و با دلایل و استنادات حقوقی ادعاهای متهمان را رد کرد. درحالی که متهمان آخرین دفاعیات خود را بیان کردند،رئیس دادگاه نیز پایان رسیدگی را اعلام کرد تا رای قانونی پس از مشورت های قضایی صادر شود.
منبع: etemadonline-657627