(تصاویر) چهرۀ «سنگی» و غمزدهای که جهان را به خنده میانداخت
فرادید| باستر کیتون بیشتر به خاطر آثار سینمایی صامتش معروف است که در آنها، کمدی فیزیکی همراه با حالت چهرۀ خویشتندار و بیروح، لقب «چهرۀ سنگی بزرگ» را برای او به ارمغان آورده بود.
به گزار ش فرادید، راجِر ایبِرت منتقد مشهور سینما درباره «دوره خارقالعاده ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۹» کیتون نوشته است که او «بدون وقفه کار میکرد» به قدری که به «بزرگترین بازیگر-کارگردان تاریخ سینما» تبدیل شد.
او که در یک خانوادهی وودویلی (وابسته به نمایشهای چندگانه) بزرگ شده بود، در سه سالگی نخستین بازی خود را روی صحنه انجام داد و پس از افتادن از پلهها و جان سالم به در بردن بدون آسیب، هَری هودینی لقب «باستر» را به او داد.
صعود کیتون به شهرت سینمایی در دوران شکوفایی فیلمهای صامت در دهه ۱۹۲۰ شدت گرفت. او با همکاری با راسکو آرباکل «گامبو»، وارد عرصه فیلم شد و به سرعت به دلیل مهارت فیزیکی بینظیر، حالات چهره بیروح و رویکرد مبتکرانه به داستانسرایی کمدی، از دیگران متمایز شد.
لِئو مَککری، کارگردان کمدی، با مرور روزهای بیقید و بند ساخت کمدیهای بزن و بکوب (اسلپاستیک)، اعتراف میکند: «همه ما سعی داشتیم لطیفهنویسهای یکدیگر را بدزدیم. اما در مورد کیتون شانس نداشتیم، چون او لطیفهنویس خودش بود و ما نمیتوانستیم چیزی از او بدزدیم!»
ایدههای ماجراجویانهتر، نیازمند بدلکاریهای خطرناکی بودند که کیتون خودش آنها را با ریسک فیزیکی بالایی انجام میداد. در طول صحنه مخزن آب راهآهن در فیلم «شرلوک جونیور»، وقتی سیل آب از مخزن آب روی کیتون سرازیر شد، گردنش شکستگی خفیفی پیدا کرد، اما او سالها بعد متوجه این موضوع شد.
کیتون در اواخر دوران حرفهای خود، در فیلم «سانست بلوار» به کارگردانی و نویسندگی بیلی وایلدر، «روشنیهای صحنه» به کارگردانی چارلی چاپلین، فیلم ساموئل بکت و «روزی روزگاری» (قسمت هفتاد و هشتم مجموعه تلویزیونی منطقه گرگ و میش)، نقشآفرینی کرد.
کیتون را معمولاً فردی جلوتر از زمانهاش توصیف کردهاند. آنتونی لِین درباره او نوشته است: «او بیش از حد خوب بود، از بسیاری جهات … هیچ فیلم اکشن و مهیجی در یک دهه گذشته با خشونت پایان فیلم کشتی بخار بیل جونیور با بازی کیتون، برابری نکرده است.»
کیتون روز ۱ فوریه ۱۹۶۶ در سن ۷۰ سالگی بر اثر سرطان ریه در وودلَند هیلز لسآنجلس درگذشت. با این که در ژانویه ۱۹۶۶ سرطان او تشخیص داده شد، اما به خود او هرگز نگفتند به بیمار لاعلاجی مبتلا شده است.
کیتون فکر میکرد در حال بهبود یافتن از بیماری شدید برونشیت است. کیتون در آخرین روزهای زندگی خود در بیمارستان، بیقرار بود و بیوقفه در اتاق قدم میزد و میخواست به خانه بازگردد.
مترجم: زهرا ذوالقدر
منبع: faradeed-168612