فاطمه خلیلی
گلایه از بیتفاوتی نسبت به نقش زنان در عرصه هنر قدمتی همپای آغاز نگارش تاریخ هنر در سدههای گذشته دارد که با بیتوجهی مورخان به آثار زنان هنرمند شروع شده و تا سالهای اخیر با نقش کمرنگ آنان در بازار جهانی امتداد یافته است. هرچند برخی از خانههای حراج جهانی تلاش کردند در این سالها به این انتقادات روی خوش نشان دهند اما همچنان آمارها نشان میدهد سهم زنان هنرمند چه در جهان و چه در ایران نسبت نامطلوبی با مردان همکارشان دارد. حراجهای هنری و گفتوگو درباره اقتصاد هنر در ایران موضوع نسبتا تازهای محسوب میشود و از قضا متولیان این امر برخلاف بخشهای دیگری مانند مشخصبودن معیارهای قیمتگذاری آثار و شفافیت در اعلام نام خریداران، در زمینه نابرابری ارائه و فروش آثار هنرمندان زن، کاملا دنبالهروی رویکرد حراجهای خارجی هستند. مرور آمار و ارقام فروش آخرین دورههای حراج تهران که بهعنوان اصلیترین و البته تأثیرگذارترین مراسم حراجی در ایران شناخته میشود، بهروشنی نشان میدهد سهم زنان از فروش آثار هنری کمتر از یکسوم است.
سهم روبهکاهش هنرمندان زن از فروش حراج تهران
هرچند حراج تهران امسال تصمیم گرفته است در هجدهمین دوره، سهم بیشتری برای هنرمندان زن حداقل در زمینه تعداد آثار، قائل شود و بهصورت مشخص و هدفمند نیز در اطلاعیه اخیر خود بر این موضوع تأکید کرده است اما آخرین دوره از حراج تهران در تیر امسال، 213 میلیارد و 710 میلیون تومان فروش داشت که سهم زنان از این فروش به 27 میلیارد هم نرسید و تنها حدود 12 درصد از کل فروش را به خود اختصاص داد. از این میزان، 9 میلیارد و 800 میلیون سهم اثری از منیر فرمانفرماییان (پنجمین اثر پرفروش) و 16 میلیارد و 970 میلیون تومان باقیمانده، میان آثار 20 هنرمند زن دیگر تقسیم شد. فریده لاشایی و لیلی متیندفتری هم سهم بزرگی از این میزان را به خود اختصاص دادند اما آثار دیگر هنرمندان زن پایینتر از رقم یک میلیارد تومان فروخته شد. این اعداد و ارقام در قیاس با حراج شانزدهم (تیر 1400) با کاهش سهدرصدی همراه بوده است. درواقع سهم فروش هنرمندان زن از شانزدهمین دوره از حراج تهران ۱۵ درصد بود و همین نسبت در حراج پانزدهم نیز به ثبت رسید تا لااقل سهم معینی از بازار فروش آثار هنری را برای زنان حفظ شود. در این میان، شاید یکی از اصلیترین دلایل پایینبودن درصد فروش آثار هنرمندان زن در حراج تهران، پایینبودن سهم مشارکت آثار یا درواقع تعداد آثار ارائهشده از زنان است. در حراج هفدهم از میان 110 اثر ارائهشده تنها 22 اثر به هنرمندان زن تعلق داشت؛ در حراج شانزدهم نیز این نسبت 20 به 120 و در حراج پانزدهم 11 به 80 بود. بر این اساس نسبت تعداد آثار ارائهشده در سه سال اخیر حراج تهران به ترتیب از تازهترین دوره به قبل، 20، 16 و 13 درصد بوده است.
همنوایی «کریستیز» و «ساتبیز» و حراج تهران
وضعیت بازار اقتصادی هنرمندان زن در حراج تهران یا به نوعی در بازار داخلی هم تفاوت چندانی با بازارهای خارجی ندارد. نگاهی کلی به آمارهای فروش حراجهای خارجی گواهی است بر این اینکه میانگین فروش آثار سایر هنرمندان زن نسبت به مردان همکسوتشان، در رتبه پایینتری قرار گرفته است. بررسی عملکرد اقتصادی هنرمندان ایرانی در آخرین دورههای دو مراسم حراج «کریستیز» و «ساتبیز» بهعنوان دو خانه حراج مهم در جهان مثال خوبی در این زمینه است. مجموع فروش آثار هنرمندان ایرانی در حراج هنر مدرن و معاصر خاورمیانه کریستیز (8 آبان 1402) 510 هزار دلار است که تنها 76 هزار دلار آن سهم هرمندان زن شد. در حراج هنر قرن 20 خاورمیانه ساتبیز (2 آبان 1402) نیز در کنار هشت هنرمند مرد ایرانی، تنها یک اثر از فریده لاشایی ارائه شد که آن هم به فروش نرسید. فارغ از قیاس بازار هنرمندان زن و مرد ایرانی و بدون درنظرگرفتن این واقعیت که میانگین فروش آثار هنرمندان زن در مقایسه با مردان دارای تفاوتهای چشمگیری است، بررسی عملکرد اقتصادی هنرمندان زن صاحبنام ایرانی در حراجهای داخلی و خارجی نشان میدهد هرکدام از این هنرمندان توانستهاند به نوعی بازار خودشان را در دنیای اقتصاد هنر به دست بیاورند؛ منیر فرمانفرماییان از جمله موفقترین آنان است که میانگین فروش آثارش در داخل و خارج نهتنها بالاتر از بسیاری از هنرمندان مرد قرار میگیرد بلکه جزء پرفروشترین هنرمندان ایرانی نیز محسوب میشود. میانگین فروش آثار فرمانفرماییان 130 هزار دلار است که در رقابت نزدیکی با پرویز تناولی با رقم 135 هزار دلار قرار دارد. البته آثار هنرمندانی مانند سهراب سپهری با میانگین فروش 191 هزار دلار و فرهاد مشیری با میانگین 163 هزار دلار هم در رتبههای بالاتری قرار دارند. تفاوت میان بازار فروش آثار هنرمندان نامی زن و مرد ایرانی زمانی واضحتر میشود که میانگین کلی فروش هنرمندان بررسی شود. برای مثال فروش آثار هنرمندانی مانند لیلی متیندفتری، فریده لاشایی، پروانه اعتمادی، بهجت صدر، شیرین نشاط و شیرین اتحادیه که سابقه حضور چندین و چندباره در حراجهای داخلی و خارجی را دارند، بازهای میان 30 تا 50 هزار دلار را دربرمیگیرد که از میانگین هنرمندان مرد ایرانی پایینتر است. هرچند این اعداد و ارقام درحالی برای هنرمندان زن ایرانی به ثبت میرسند که در بسیاری از حراجیهای جهان نیز سهم زنان هنرمند فارغ از ملیتشان، در نسبت آشکارا نابرابری قرار دارد. براساس آمارهای جهانی، بین جولای 2022 و ژوئن 2023 مجموع درآمد پنج هنرمند معاصر مرد که بالاترین نتایج حراجهای هنری را ثبت کردند، تقریبا 454 میلیون دلار آمریکا بود و این درحالی است که مجموع فروش پنج هنرمند معاصر زن به حدود 103 میلیون دلار رسید. البته این آمارها در فضای فروش آنلاین و NFT نیز تقریبا به همین شکل است؛ گردش مالی NFT در سال 2022 نشان میدهد که نام هیچ هنرمند زنی حداقل در میان 10 هنرمند پرفروش این پلتفرم وجود ندارد.
آثار مردان هنرمند جذابتر است؟
وجود چنین شکاف جنسیتی چشمگیری در ارزشگذاری آثار هنری، ممکن است در ذهن برخی این پرسش را مطرح کند که آیا هنرمندان مرد آثار جذابتری نسبت به هنرمندان زن تولید میکنند؟ پاسخ این سؤال مشخصا منفی است؛ بر اساس پژوهشها، محققان به این نتیجه رسیدهاند تفاوت جنسیتی در هنرمندان دلیل شکاف جنسیتی در نوسان قیمت آثار هنر نیست. برای رسیدن به این نتیجه، محققان یک اثر هنری کامپیوتری را برای مطالعه شرکتکنندگان ارائه کردند و از آنها خواستند تا میزان علاقهشان به این نقاشی را ارزیابی کنند. بررسی پاسخ شرکتکنندگان در این پژوهش بهوضوح نشان میداد که ترجیح آثار هنری خلق شده توسط مردان صرفا تابعی از تعصب جنسیتی است و ارتباطی با تفاوت استعداد میان زن و مرد ندارد. در مطالعه دیگری نیز محققان به شرکتکنندگان آثاری را که توسط مردان و زنان نقاشی شده بود نشان دادند و از آنان خواستند جنسیت هنرمند را حدس بزنند اما شرکتکنندگان نمیتوانستند تشخیص دهند که کدام نقاشی توسط مردان و کدام نقاشی توسط زنان کشیده شده است.
نقش زنان در دنیای هنر تابع جامعه است
احسان آقایی، پژوهشگر هنر و مدیر سابق موزه هنرهای معاصر تهران نیز بر این باور است که تفاوت میان زنان و مردان، موضوع جهانی است و به تمام حوزهها اختصاص دارد. او میگوید: در دورههای بسیار طولانی شرایط جهان بهگونهای پیش میرفته که قدرت در اختیار مردان بود و این تفاوت در حوزه هنر نیز تابع جریانی است که در سایر حوزهها وجود دارد؛ همانطورکه نقش زنان در بسیاری دیگر از حوزهها مانند سیاست و علم نیز با همین تفاوت مواجه است. درواقع این موضوع صرفا به حوزه هنر محدود نمیشود بلکه تابعی از اجتماع است. بنابراین مشخصا اگر این توسعهیافتگی در بسیاری دیگر از حوزهها اتفاق بیفتد، قاعدتا در دنیای هنر نیز نقش زنان نیز بیشتر میشود. او با بیان اینکه «این تلاش زنان برای برابری میان زنان و مردان که از جریان فمینیستی شروع شد، باید بهصورت منطقی ادامه پیدا کند تا زنان بتوانند جایگاه خودشان را به دست آورند»، ادامه میدهد. البته در این میان استثناهایی نیز وجود دارد؛ برای مثال در بازار هنر ایران آثار منیر فرمانفرماییان از بسیاری از آثار هنرمندان مرد گرانتر است، همانطور که آثار فریدا کالو نیز از بسیاری از هنرمندان مرد در عرصه جهانی گرانتر است. آقایی درباره انتقاد برخی از هنرمندان زن درباره تصمیم برخی گالریداران یا مجموعهداران در ارجحیتدادن به مردان نیز اظهار میکند: شاید علت این باشد که پایایی و مانایی هنرمندان مرد در حوزه هنر بیشتر است. با درنظرگرفتن این نکته که در حوزه هنر استمرار بسیار حائز اهمیت است، تصور کنید که یک گالریدار آثاری از یک هنرمند زن جوان را با این امید که در آینده پیشرفت میکند به نمایش میگذارد اما به دلیل تغییر جهت زندگی هنرمند، ممکن است این استمرار در آینده وجود نداشته باشد و گالریدار ضرر خواهد کرد. درواقع یک بخشی از این مشکل به ذات فرهنگ زنانگی در این ایران برمیگردد که البته در بسیاری دیگر از کشورهای جهان نیز چنین رویکردی وجود دارد. به عنوان مثال میتوان به این موضوع نیز اشاره کرد که در کلاسهای دانشگاه تعداد دانشجویان دختر بسیار بیشتر از پسران است اما از میان این دانشجویان کسانی که در آینده سر از دنیا یا بازار هنر درمیآورند و مسیر مستمری را پشتسر میگذارند، اغلب از همان تعداد معدود آقایان است. او ادامه میدهد: درواقع شاید بتوان گفت که این اتفاق بیشتر به سبک زندگی مرتبط است و به صرف زن یا مرد بودن محدود نمیشود. البته بررسی این موضوع نیازمند یک ریختشناسی اجتماعی است و باید با دادههای دقیق مورد بررسی قرار بگیرد. درنهایت هدف اصلی مدیوم هنر است و این موضوع باید فارغ از جنسیت بررسی شود؛ چراکه این رویکرد منجر به پیشرفت همه هنرمندان فارغ از جنسیتی که دارند، میشود.
تلقی جامعه نسبت به هنرمند زن و مرد متفاوت است
از سوی دیگر رزیتا شرفجهان، هنرمند و مدیر گالری «طراحان آزاد» نیز معتقد است که علت اصلی تفاوت میان عرضه و فروش آثار هنرمندان زن و مرد، مسائل فرهنگی است. او میگوید یک دلیل کلی و اصلی به نقش زنان در زندگی خانوادگی و توقعات و انتظارات خانواده و جامعه از آنها فارغ از شغل و نقشی که در جامعه دارند، برمیگردد که تأثیرات زیادی روی شغل و حرفه زنان دارد. از سوی دیگر به دلیل همین محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی طبیعتا زنان هنرمند فرصت کمتری برای فعالیتهای هنری، حضور فعالانه در جوامع هنری و مطالعه دارند که همین امر نیز رقابت میان هنرمندان زن و مرد را دشوارتر میکند. او همچنین درباره اینکه آیا قانون نانوشتهای وجود دارد که متولیان هنری یا مدیران گالری توجه کمتری نسبت به هنرمندان زن داشته باشند، توضیح میدهد: فارغ از نگاه و رویکرد متولیان، بهطورکلی تلقی جامعه نسبت به یک هنرمند جوان یا دانشجوی زن نسبت به هنرمند یا دانشجوی مرد، متفاوت است؛ برای مثال برخی از استادان دانشگاه با این احتمال یک دانشجوی دخترممکن است از حرفه خود خارج شود و به مسائل خانوادگی برسد، کمتر او را جدی میگیرند. به همین شیوه نیز برخی از مجموعهداران نیز ترجیح میدهند با این احتمال که یک هنرمند زن ممکن است شغل خود را رها کند یا با این جدیت ادامه ندهد، روی او سرمایهگذاری نکنند. شرفجهان با بیان اینکه تمام این عوامل در میزان حضور زنان هنرمند در عرصههای هنری تأثیرگذار هستند، خاطرنشان میکند: از آنجایی که من نیز بشخصه این دورهها را تجربه کردهام، معتقدم که حتی مطبوعات نیز توجه کمتری نسبت به هنرمندان زن نشان میدهند. از سوی دیگر این نوع نگاه که بر عناوینی مانند آثار هنری زنان ایرانی یا هنر زنان خاورمیانه تمرکز دارند نیز درست نیست و میتواند تأثیرات منفی به دنبال داشته باشد که به ضرر زنان هنرمند باشد. درنهایت اما هرچه تاریخ مکتوب هنر در جهان غنی و جامع به نظر میرسد و هر اندازه که اقتصاد جهانی هنر پرسودتر و پویاتر میشود، سهم زنان هنرمند ناچیز و محدود بر جا مانده است و با وجود تمام تلاشهایی که در تمام این سالها برای افزایش حضور زنان در این بازار انجام شده، همچنان زنان هنرمند در ماراتنی همراه و همپای مردان میدوند که شرایط برابری برای رقابت ندارند.
منبع: sharghdaily-909635