سید عماد حسینی- هر کسی که تصور میکند تقابل بین آذربایجان و ارمنستان صرفاً به مرزهای منطقه ناگورنو قرهباغ محدود شده و تنها یک جنگ منطقهای و نژادی است، اوضاع را تا حدودی ساده و سطحی میبیند.
این در حالی است که برخی دیگر نیز بهشدت به نظریه توطئه اعتقاد دارند و تاکید میکنند این اقدامات بهویژه درگیری اخیر با هدف قطع ارتباط جغرافیایی ارمنستان با ایران و به تبع آن با جنوب قفقاز انجام میگیرد تا راه ترکیه به منطقه اوراسیا هموارتر شود.
اما به گمان برخی دیگر از تحلیلگران، گرچه هر دو نظریه اول بخشی از مساله را مد نظر خود قرار دادهاند اما تمام ماجرا نبوده و این بحران پیچیدهتر از آن چیزی است که به نظر میرسد و در این فرایند منافع بسیاری از قدرتها و حتی قدرتهای متحد در آن در تضاد با یکدیگر قرار میگیرند.
به نوشته یک روزنامه کویتی، یکی از علتهای وقوع درگیری و بحران اخیر این است که ارمنستان در صدد پیوستن به ناتو است اما هم روسیه و هم ترکیه هر دو اجازه چنین امری را به این کشور نمیدهند، اروپا هم به همین دلیل در این بحران دخیل شده است در حالی که اسرائیل نیز با توجه به حضور پررنگش در آذربایجان در این مساله ورود کرده است؛ از سویی جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به اینکه این حوادث در طول مرزهایش رخ میدهند و دو طرف اصلی درگیری همسایگانش هستند، نسبت به آن احساس خطر میکند.
هرچند بحران اخیر هم بهسرعت فیصله داده شد، اما اختلاف بین آذربایجان و ارمنستان و به تبع آن امضای توافق دائم بین دو طرف اتفاقی بسیار دور از دسترس به نظر میرسد و به همین دلیل احتمال تکرار این درگیریها و بحرانها در آینده بسیار زیاد است.
با وجود آنکه گفته میشود با فشار روسیه مسئولان منطقه قرهباغ توافقنامه پذیرش تابعیت آذربایجانی را پذیرفتهاند و قرار است به طور کامل از ارمنستان جدا شوند، اما به گفته این کارشناسان به طور حتم این پایان ماجرا نخواهد بود و باید منتظر اپیزودهای بعدی این بحران باشیم.
سالهاست که این بحران ریشهدار شاخ و برگهای نژادی و فرهنگی زیادی پیدا کرده است از این رو تصور نمیشود توافقنامههای بینالمللی هم بتوانند آن را حل کند.
منبع: etemadonline-634539