فرشید عابدی: روزنامه «شرق» در 9 شهریور 1402 گزارشی با عنوان هیرمند در مسیر اشتباه منتشر کرد و رضا شریفی، معاون سیاسی اجتماعی استانداری سیستانوبلوچستان در بخشی از جوابیهای به مطلب «هیرمند در مسیر اشتباه» عنوان کرده که «برخلاف ادعای نویسنده، آنچه قابل دفاع است، تأیید خشکسالی از سوی مقامات ایرانی دلیلی بر بستهشدن پرونده مناقشه آبی ایران و افغانستان و نادیدهگرفتن معاهده ۱۳۵۱ نیست و مطابق جزئیات معاهده ۱۳۵۲ از هر میزان بارندگی در حوزه آبریز هیرمند باز هم ایران دارای سهم است و در هیچ کجای قرارداد از عدم تحویل سهم ایران در صورت بروز خشکسالی نیست».
این درحالی است که برخی رسانهها به نقل از معاون اجرائی رئیسجمهور از بستهشدن پرونده هاب باز در سیاست خارجی و حلوفصلشدن حقابه هیرمند در دولت فعلی خبر داد و از طرفی استاندار سیستانوبلوچستان در گفتوگو با خبرنگار ایرنا خصوص حقابه هیرمند عنوان کرد که با توجه به اینکه آن طرف(افغانستان) هم با خشکسالی مواجه بوده و در توافق این است که اگر بارندگی انجام شود، حقابه را در اختیار ایران قرار دهند.
نکته مهم یادداشت روزنامه «شرق»، آگاهشدن تیم مدیریت استان از برخی مفاد معاهده دلتا است.
برخلاف ادعای ایشان مبنی بر اینکه «تأمین حقابه هیرمند و تالاب هامون به یکی از دغدغههای دولت تبدیل شده»، باید گفت که به نظر میرسد دولت سیزدهم در قبال حقابه هیرمند رویکرد عملگرایی ندارد، هشدار بدون ضمانت اجرائی رئیسجمهور و وزیر امور خارجه خطاب به هیئت حاکمه افغانستان و عدم بهرهگیری کامل و درست ساختار دیپلماسی از ابزارهای متعدد حقوقی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی و همچنین عدم بهرهبرداری از مصوبه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل درباره قرارگیری حقوق محیطزیستی در دسته حقوق بشر و از آنجا که پیامدهای زیستمحیطی سدسازیهای افغانستان مصداق بارز نقض حقوق بشر است، نشان از عملگرانبودن رویکرد دولت در قبال مناقشه آبی هیرمند دارد.
حکمرانی نادرست آب پس از آبگیری و بهرهبرداری از بند کمالخان یکی از علل بحران کنونی آب شرب و معیشت کشاورزان سیستان است. با روی کار آمدن دولت سیزدهم، در بدبینانهتربن حالت حدود یکمیلیارد مترمکعب آب در چاه نیمههای سیستان وجود داشت.
میزان مصرف شرب شهرستانهای سیستان و کلانشهر زاهدان حدود ۷۹ میلیون مترمکعب برآورد میشود. با توجه به هشدار مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاستجمهوری در سال ۹۸ به وزارتخانههای نیرو و خارجه مبنی بر پیامدهای احداث بند انحرافی کمالخان، وزارت نیرو باید در خصوص تبخیر ۳۰۰ میلیون مترمکعبی چاه نیمهها در یک سال تدبیری اتخاذ میکرد یا مادامی که باقیمانده آب چاهنیمههای توسط قرارگاه محرومیتزدایی به میزان ۲۳۰ میلیون مترمکعب تجمیع شد، بایستی طرحی جلوگیری از تبخیر آب چاه نیمهها اجرا میشد.
سال ۱۴۰۱ به دلیل عدم اقدام بهموقع دستگاه دیپلماسی و دلخوشکردن به وعدههای دروغین طالبان حدود دو میلیارد مترمکعب آب توسط سامانه انحرافی بند کمالخان به شورهزار گودزره منحرف شد. وقتی که امکان انحراف سیلاب دو میلیارد مترمکعبی در حوضه آبریز هیرمند وجود دارد؛ بنابراین تئوری خشکسالی و تغییرات اقلیمی در خصوص رهاسازی حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی ایران، محلی از اعراب ندارد.
طالبان در گذشته چندین بار خلف وعده کرده و بهصورت هوشمندانه وقتکشی کردند؛ نباید اساس بر اعتماد باشد و باید تدابیر لازم برای تحت فشار قراردادن طالبان در قبال خلف وعده احتمالی اندیشیده شود. متأسفانه ساختار دیپلماسی آب کشور در زمین هیدروپلیتیک افغانستان سردرگم است و با این رویکرد احقاق حقابه هیرمند دور از انتظار است.
شوربختانه پس از احداث بند کمالخان ایران موفق به دریافت حقابه هیرمند نشده و پیش از احداث بند کمالخان نیز طرف افغانستانی امکان مدیریت سیلابها را نداشته و آب بدون مانعی وارد منطقه سیستان میشد.
مادامی که وزیر امورخارجه و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با توجه به شرایط بحرانی تنش آبی در سیستان میزان حقابه ایران از رودخانه هیرمند را اشتباه اعلام میکنند و تغییر فاز مذاکرات از حقوقی به سیاسی با تأخیر قابلتوجهی صورت گرفته؛ بنابراین رویکرد و گفتمان متفاوت از جانب دستگاه دیپلماسی بعید به نظر میرسد.
اجرای برخی طرحهای اضطراری و بدون مطالعه و فاقد ارزیابی زیستمحیطی تأمین آب در سیستان مانند حفر کانال ۲۵کیلومتری در بستر تالاب هامون سابوری نهتنها مشکل آب شرب را رفع نکرده بلکه باعث تشدید فاجعه زیستمحیطی و افزایش میزان غلظت گردوغبار در هوای سیستانوبلوچستان شده است.
منبع: sharghdaily-899294