اولین فیلم فیلمی است از سینمای موجِ نوی کشور رومانی که در این سالها، علیالخصوص بعد از موفقیت فیلم چهار ماه و سه هفته و دو روز (کریستین مونجیو، ۲۰۰۷) در جشنوارهی کن، مورد توجه بسیاری از بینندهها قرار گرفته است. و دومین فیلم نیز مربوط میشود به سینمای کانادا. فیلمی فرانسویزبان که در سال ۲۰۱۱ نامزد دریافت جایزهی بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان در آکادمی اسکار بود. امیدواریم که این دو فیلم آخرهفتهی سینمایی جذابی برایتان رقم بزنند.
فیلم مرگِ آقای لازارسکو
- The Death of Mr. Lazarescu
- سال ساخت: ۲۰۰۵
- کارگردان: کریستی پویو
- بازیگران: یون فیسکوتینو، لومینیتیا جیورجیو
- روتن تومیتوز: ۹۸ %
خلاصهداستان: آقای لازارسکو دچار مشکلی میشود و به بیمارستان برده میشود...
این فیلم از کریستی پویو، یکی از فیلمسازان مهم حال حاضر سینمای رومانی، فیلمی است که بهصورت مشخص به انتقاد از سیستم درمانی کشور رومانی میپردازد. مرگ آقای لازارسکو توانست در بخش افقهای نوِ جشنوارهی کن جایزهی بهترین فیلم را از آن خود کند و همچنین در جشنوارههای شیکاگو و کپنهاگ نیز توانست جوایز اصلی جشنواره را دریافت کند. این فیلم در نظرسنجی منتقدان مجلهی نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۷، در رتبهی پنجمِ بهترین فیلمهای قرن بیستویکم قرار گرفت.
مرگ آقای لازارسکو پلاتی بسیار ساده دارد. در یک شب، آقای لازارسکو، شخصیت اصلی فیلم، دچار مشکلی قلبی میشود و لازم میشود تا به بیمارستان برود. کل زمان دو ساعت و بیست دقیقهایِ فیلم حول این مسئله میگذرد که او مدام از این بیمارستان به آن بیمارستان فرستاده میشود و در هر بیمارستان، بهدلیلی، از بستریکردن یا درمانِ او سر باز میزنند.
کریستی پویو پیشتر در یکی از فیلمهای کوتاهِ خود، قهوه و سیگار، برندهی خرس طلایی جشنوارهی برلین برای بهترین فیلمکوتاه، نشان داده بود که در فیلمها و نگاه سینمایی خود، به هجو و ابزوردیسم علاقهی زیادی دارد. مرگ آقای لازارسکو نیز در نگرشِ سینمایی خود اینگونه است. فیلم در فیلمنامه پیچیدگیای ندارد و در طراحی میزانسن نیز کاملن مبتنی بر رئالیسمِ بازنی است: استفاده از نماهای بلند با کمترین میزان برش و دوربینِ روی دست برای بازنمایی هرچهبیشتر واقعیت ــ چیزی که در سینمای مونجیو نیز بهوضوح با آن سروکار داریم. بار اصلیِ جذابیت فیلم را دیالوگهایی به دوش میکشند که هر بار در هر بیمارستان با آنها مواجه میشویم و هر کدام نشان میدهند که این بار به چه دلیلی آقای لازارسکو آوارهی بیمارستانی دیگر میشود.
اینگونه، فیلمساز انتقادی جدی به سیستم درمانی رومانی وارد میکند. سرنوشت آقای لازارسکو، بنا به تصادفی بزرگتر که در شهر رخ داده است یا به این دلیل که او از مشروبات الکلی استفاده میکند، کاملن روی هواست و کسی درمان او را بر عهده نمیگیرد. این آوارگی و از این طرف به آن طرف رفتن تبدیل به موتیفی روایی در فیلم میشود و هر بار منتظریم تا با دلیلی احمقانه مواجه شویم که او را از درمان دور میکند. به این طریق، فیلم به فضایی طنزآلود ــ البته با طنزِ سیاه ــ نزدیک میشود تا سرنوشت محتوم آقای لازارسکو را به تصویر بکشد. سرنوشتی که از همان ابتدا و در عنوان فیلم نیز مشخص است.
فیلم آقای لازار
Monsieur Lazhar
سال ساخت: ۲۰۱۱
کارگردان: فیلیپ فالاردیو
بازیگران: محمدسعید فلاگ، سوفی نلیس
روتن تومیتوز: ۹۸ %
خلاصهداستان: بشیر لازار از الجزایر پناهنده شده است و به کانادا آمده است...
چهارمین فیلم بلند فیلیپ بوردیو، پس از اینکه توانست در جشنوارهی لوکارنو جایزهی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آنِ خود کند، بهعنوان فیلم برگزیدهی سینمای کانادا برای اسکار آن سال برگزیده شد و توانست به فهرست نهایی نامزدهای بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان نیز راه پیدا کند؛ اما درنهایت از رسیدن به جایزهی اصلی بازماند.
فیلمنامهی فیلم از روی نمایشنامهای بهاسمِ بشیر لازار اقتباس شده است. فردی الجزایری که بهدلایلِ سیاسی، به کانادا پناهنده شده است و حالا برای امرار معاش در این کشور، در مدرسهای ابتدایی مشغولِ آموزش به کودکان است. تمرکز اصلی روایت فیلم بر روی حضور او در مدرسه و همچنین جلساتی است که با ادارهی مهاجرت کانادا برگزار میکند تا آنها را متقاعد کند که جانش در الجزایر در خطر است و ناگزیر از این پناهندگی است. همانطور که پیشتر همسر او بهخاطر آخرین کتابی که نوشته است بهدست کسانی که در کتاب از آنها انتقاد کرده بود، کشته شده است.
داستان فیلم از آنجا شروع میشود که بعد از خودکشی یکی از معلمان مدرسه، آقای لازار جانشین او میشود تا در ادامهی سال تحصیلی، تدریس را بر عهده بگیرد. آن اتفاقِ تلخ برای بچهها ــ که یکی از آنها اتفاقی با آن مواجه میشود ــ و مسئولیتی که لازار روی دوشش احساس میکند تا بتواند از پسِ این موقعیت تازه در زندگیاش بربیاید، چالشهاییاند که لازار با آنها روبهروست. یکی از بزرگترین چالشهای او در این میان نیز این است که به بچهها کمک کند تا ترومای حاصل از خودکشی معلمِ پیشین را هضم کنند یا از یاد ببرند. در این میان، رابطهای خاص بین او و یکی از شاگردان خردسالش شکل میگیرد. رابطهای ناشی از اعتماد و مهر متقابل.
هر چند که این شغل او نیز دستخوش فرازوفرودهایی میشود و او درنهایت آن را نیز از دست میدهد، اما در این میان او چیزی مهمتر را بهدست میآورد. چیزی که باید فیم را ببینید تا متوجهش شوید. آقای لازار فیمی آرام و دوستداشتنی است که با میزانسنهایی بسیار ساده و با روایتی سیال ساخته شده است. فیلمی ساده که درنهایت بهمقدار خوبی عمیق است و میتواند مخاطب را به فکر فروببرد.
منبع: zoomg-363822