دکتر علیرضا ایرجپور: بهتازگی زمزمه گسترش مدارس بهیاری از سوی برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی با فشار بر مدیریت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی مطرح شده است. با استناد به شواهد، این اقدام پیامدهای جبرانناپذیری بر سلامت، اقتصاد و مسائل اجتماعی کشور خواهد داشت.
در هر کشور، سیاستها و راهبردهای تربیت و بهکارگیری نیروی انسانی بهویژه در علوم سلامت از پیش تبیین و مطابق با آن و بهدور تصمیمات و اقدامات هیجانی رفتار میشود. بیش از ۴ دهه است که الگوی حاکم بر تربیت نیروی انسانی در نظام سلامت ایران، حرکت به سمت تخصصی سازی و بهرهمندی از دانشآموختگان با صلاحیتهای علمی و عملی است، بهطوریکه اکنون وجود همه گرایشهای تخصصی و فوقتخصصی در رشته پزشکی و سیزده رشته در مقطع کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی رشته پرستاری را در کنار کارشناسی پرستاری شاهد هستیم. قابلیت ارائه بالاترین خدمات و مراقبتهای پیشرفته و تخصصی پرستاری در بخشهای ICU NICU، CCU، اورژانس، سلامت جامعه، روان پرستاری، مدیریت و پرستاری توانبخشی و سالمندی در داخل کشور و جذب بسیار بالا و موفق دانشآموختگان پرستاری ایران در خارج از کشور تاییدی بر این مدعا است.
اما متاسفانه هر بار بهویژه با نزدیکشدن به انتخابات مجلس یا گاهی با جلب نظر برخی نمایندگان و برای دوری از فشار ایشان، تصمیم و برنامهریزیهای هیجانی و اغلب عوامفریبانه، فضای تصمیمگیریهای مدیران حوزه سلامت کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. بهتازگی موضوع توسعه آموزش بهیاری در مقطع دبیرستان دوره دوم برای کسب دیپلم در رشته بهیاری مطرح شده و برخی نمایندگان و متولیان وزارت بهداشت به بهانه جبران کمبود نیروی انسانی ارائهدهنده خدمات سلامت، امنیت سلامت جامعه را با مخاطرهای جدی مواجه ساختهاند. این موضوع در حالی مطرح شده است که همه متخصصان و اولیای این حرفه شامل اعضای هیئت ممتحنه و ارزشیابی وزارت بهداشت درمان آموزش پزشکی بهعنوان متولی اصلی حوزه آموزش، معاونت پرستاری وزارت بهداشت درمان و آموزش پرستاری بهعنوان متولی اصلی خدمات پرستاری و سازمان نظام پرستاری کشور بهعنوان متولی اصلی صنفی و مدنی حرفه پرستاری و سایر تشکلهای علمی و حرفهای پرستاری کشور مخالفت خود را با این موضوع اعلام نموده و آن را به مصلحت سلامت جامعه نمیدانند و به طور واضح بر توجه به راهکارهای حفظ و نگهداری سرمایه انسانی تربیت شده کارشناسی پرستاری و رده کمک پرستاری که هر دو بسیار اثربخشتر و موثرتر هستند، تاکید میکنند.
چالشهای تربیت دانشآموز بهیاری
- با نگاهی به سن فراگیران در دوره دوم دبیرستان یعنی ۱۶ سالگی آشکار است که فراگیران بهویژه در شرایط کنونی به لحاظ جسمانی و بلوغ اجتماعی، توان و آمادگی پذیرش چنین مسئولیتی را ندارند. شاید در سه دهه پیش، افراد در این محدوده سنی با قابلیتهای جسمانی و اجتماعی قادر به ارائه این خدمات بودند؛ اما در شرایط حاضر حتی بر اساس تعاریف سازمان جهانی بهداشت نیز این محدوده دوران نوجوانی به شمار میرود و با مشاهده نوجوانان پیرامون خودمان در این سنین، بهسادگی میتوان به نادرستی این تصمیم پی برد. به این موضوع باید آسیبهای هویتی و آثار مخرب بر زندگی این دانشآموزان بهواسطه عدم امکان ادامه تحصیل به دلیل ناتوانی در رقابت با دانشآموزان رشته علومتجربی در دبیرستانها را نیز اضافه نمود.
- هم اکنون تعداد بسیار زیادی از دانشآموختگان کارشناسی پرستاری و دوره مهارتی حرفهای کمک پرستاری در استخدام دستگاههای حوزه سلامت نیستند و نهتنها استخدام و بهکارگیری آنها صورت نمیپذیرد، بلکه همهروزه شاهد مهاجرت تعداد قابلتوجهی از پرستاران به خارج از کشور هستیم. همچنین تربیت دانشآموزان بهیاری در سطحی که از نظر تشکیلاتی پستی برای آن وجود ندارد و میبایست در سمت کمک پرستار به استخدام درآیند، توجیه اقتصادی، اجتماعی و تامین سلامت ندارد.
- ارزیابیها و آمارهای موجود، حاکی از آن است که در سالهای اخیر استدلال پیشنهادکنندگان تربیت بهیار، برای تامین نیروی سلامت در نقاط محروم کشور بههیچوجه محقق نشده است و اکثریت قریب بهاتفاق دانشآموختگان بهیاری یا به دلیل نبود اعتبارات و تسهیلات در محل تحصیل/سکونت جذب نشده و به فعالیتهای دیگر اشتغال دارند و یا از شهرهای خود مهاجرت نموده و در شهرهای بزرگ ساکن و به کار گرفته شدهاند؛ بهطوریکه هم اکنون اکثریت مطلق بهیاران کشور بر اساس آمار موثق معاونت پرستاری وزارت بهداشت، در شهرهای تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، کرمان شاغل به کار هستند و نهتنها تاثیری بر ارتقای سلامت مناطق محروم خود ندارند، بلکه این اقدام زمینه مهاجرت و حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ را به دنبال داشته است.
- باید ضعف برنامه آموزشی دوره بهیاری و آموزشگاههای بهیاری فاقد افراد واجد صلاحیت در تدریس دروس نظری و بهویژه فقدان عرصه کارآموزی و کسب صلاحیتهای عملی و همچنین نداشتن حداقل امکانات و تجهیزات آموزشی و رفاهی و نیز تولیت غیرمرتبط آموزش پرورش با تحصیلات بهیاری را به موارد فوق افزود. بدون تردید، افرادی که از این طریق دانشآموخته میشوند، با مقتضیات جسمی و اجتماعی اشاره شده در بالا، نهتنها صلاحیت کافی برای تامین سلامت را ندارند بلکه میتوانند تهدیداتی را نیز برای دریافتکنندگان خدمات به دنبال داشته باشند.
در بازدیدهای اعتباربخشی از دانشکدههای پرستاری کشور، از نزدیک شاهد چالشهای جدی این دانشآموزان در یکی از آموزشگاههای بهیاری بودهایم، بهطوریکه علیرغم اعمال رویه بسیار سخت و طاقتفرسا برای گزینش بهترین فرزندان این مرزوبوم در مناطق محروم کشور، در پایان تحصیل دوره آموزش بهیاری علیرغم تحمل سختیهای فراوان، تبعیض و کمبودهای آموزشی نظری و عملی، بسیار سرخورده و ناامید از انتخاب خود هستند و نهتنها شاغل نمیشوند، بلکه امکان ادامه تحصیل را از دست میدهند.
نتیجه اینکه انتظار میرود دستاندرکاران وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، بجای اتخاذ تصمیمات احساسی ناشی از فشارهای غیرکارشناسی از سوی افراد غیرمتخصص و فاقد صلاحیتهای حرفهای در حوزه سلامت، از گسترش دوره بهیاری بپرهیزند و بیشتر در حفظ و نگهداشت سرمایههای انسانی موجود در حرفه مقدس پرستاری همت داشته باشند. کسانی که بدون تردید امتحان خود را در بحران پاندمی کووید ۱۹ پس دادهاند و قابلیتهای خود را در تامین سلامت همه مردم نشان دادهاند.
*سرپرست کارگروه توسعه علوم پرستاری کشور و استاد گروه پرستاری مراقبتهای ویژه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان