جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > روایت داستان اعدام یک محیط‌بان در کافه خبر

روایت داستان اعدام یک محیط‌بان در کافه خبر

روایت داستان اعدام یک محیط‌بان در کافه خبر
«۲ نفر دیگر هم اگر پول نمی‌گرفتند رضایت نمی‌دادند. چرا باید با بیت‌المال چنین کاری انجام بدهیم؟ باید آموزش‌های لازم را به محیط‌بان بدهیم تا جان خودش و دیگران را در خطر نیندازند. من مصاحبه خانواده محترم افضلی را دیدم، من اولین نفری هستم که به آن‌ها تسلیت گفت، بپرسند ببینند آن شب برای دریافت رضایت چقدر تلاش کردم. حالا همین بهانه‌ای شده است تا معاندین بگویند دستگاه قضایی ایران بی‌کفایت است، نه دستگاه قضایی و قوانین ما مشکل ندارد، مشکل ما عدم آموزش محیط‌بان بود.»

۲هفته پیش برای اولین بار در ایران یک محیط‌بان اعدام شد، محیط‌بانی که ۱۰ سال پیش یک مظنون به شکار را به قتل رساند، اتفاقی که حواشی زیادی برای محیط‌بانان به وجود آورد.

ماجرا به ۱۰ سال پیش برمی‌گردد محیط‌بان افضلی که همراه خانواده‌اش بود، متوجه تردد خودرویی در یک منطقه حفاظت شده می‌شود که گفته می‌شود قبلا راننده آن سابقه شکار داشته است. بعد او این فرد را تعقیب می‌کند و سرانجام این فرد مظنون به شکار را مقابل خانه‌اش به قتل می‌رساند. حالا ۱۰ سال از آن ماجرا گذشته است و بعد از این که خانواده قربانی رضایت ندادند، این فرد اعدام شد.اما انگار این اعدام زخمی قدیمی را باز کرد، زخمی از تجربیات تلخ محیط‌بانان، محیط‌بانانی که با سختی زیادی کار می‌کنند و جمعیت زیادی از آن‌ها در سال‌های گذشته شهید شده‌اند.

در همین رابطه با حضور سرهنگ جمشید محبت خانی ،فرمانده یگان حفاظت محیط زیست و منوچهر فلاحی ، معاون یگان حفاظت محیط زیست میزگردی در کافه‌خبر برگزار شد.محبت‌خانی معتقد بود که با تغییر سیستم از سنتی به مدرن می‌توان ارتباط رودررو محیط‌بان و شکارچی را کاهش داد. همچنین او به انتقاداتی که به سازمان محیط‌زیست در رابطه با عدم واکنش آن‌ها به خبر اعدام محیط‌بان انجام می‌شد پاسخ داد.

مشروح این گفت و گو را اینجا بخوانید:

در ابتدا کمی از کارتان بگویید، وظیفه شما در یگان حفاظت محیط زیست دقیقا چیست؟

محبت‌خانی: ما در محیط زیست آب، هوا و خاک را یک طرف قضیه و انسان، حیوان و نباتات را هم در سمت دیگر قرار می‌دهیم، فلسفه وجودی سازمان حفاظت از محیط‌زیست پاسداری از آب، هوا و خاک کشور برای بقای انسان، حیوان و نباتات است.

محیط‌بانان که از نظر کمیت نیروی انسانی نصف کارمندهای سازمان محیط‌زیست را تشکیل می‌دهند بازوی اجرایی سازمان محیط‌زیست هستند، یعنی هر سیاست‌گذاری در معاونت‌ها انجام می‌شود محیط‌بان‌ها باید استفاده کنند. خود محیط‌بان هم فردی مسلح است که برای حفاظت از محیط‌زیست کشور در مناطق ۴گانه مستقر می‌شود و با متخلفین مختلف مخصوصا شکارچیان درگیر می‌شوند. البته از نظر من تغییراتی که در آب، هوا و خاک کشور ایجاد کردیم قطعا پیامدهای بیشتری برای حیات‌وحش داشته تا شکار مستقیم انسان. تنها یک بخشی از یوزپلنگ‌های ایران توسط شکارچیان از بین می‌روند، ما زیست‌گاه‌ها، آب و غذای این‌ها را از بین بردیم تا این اتفاق رخ داد. قطعا این موضوع در آینده دامن‌گیر انسان هم می‌شود، پله‌ بعدی که نابود می‌شود ما هستیم.

فلاحی: سازمان محیط‌زیست براساس دستورالعمل‌هایش از مناطق چهارگانه یعنی پارک‌های ملی، آثار طبیعی ملی، پناه‌گاه‌های حیات وحش و مناطق حفاظت شده، محافظت می‌کند. این‌ها حدود ۱۷میلیون هکتار مساحت دارند و در ۲۸۴ منطقه تقسیم می‌شود. به نوعی مساحت این مناطق حدود ۱۱درصد خاک کشور است، حدود ۶میلیون هکتار هم منطقه شکار ممنوع داریم که در آینده به سطح این مناطق اضافه می‌شود، یعنی چیزی حدود ۲۴میلیون هکتار از مساحت کشور تحت مراقبت سازمان حفاظت از محیط‌زیست است.

در به وجود آمدن این شرایط یعنی بی‌توجهی به محیط‌زیست به نظر شما چه کسی بیشتر مسئول است، نهادهای دولتی یا بحث‌های مربوط به فرهنگ‌سازی؟ مثلا درباره همین بحث شکار، ما هیچ برنامه خاصی در صداوسیما ندیدیم...

فلاحی: ما متاسفانه در بحث حفاظت از محیط‌زیست سنتی عمل می‌کنیم و هرچه می‌خواهیم از این وضعیت خارج شویم چون بخش روشن فکر جامعه از ما حمایت نمی‌کند، این اتفاق رخ نمی‌دهد. برخی افراد هم از بحث‌های زیست‌محیطی مطلع نیستند و دست به کارهایی می‌زنند که به محیط‌زیست آسیب وارد می‌کند. مثلا براساس استاندارها باید در پارک‌های ملی مساحت ۱۰درصدی را برای بحث‌های تفرجی بارگذاری کنید. اما همین الان اگر سرمایه‌گذاری پیدا شود که بخواهد در پارک ملی سنگی را جابه‌جا کند بلافاصله کسانی که مدعی دوست داری محیط‌زیست هستند مخالفت کرده و اقدامات را تا حد زیادی به عقب می‌اندازند.

باید در این مناطق با گردشگری،‌ درآمدی به دست بیاید و از این درآمد برای حفظ محیط‌زیست استفاده شود، اما تنها در ۵درصد پارک‌های ملی ما این اتفاق رخ داده است. هرکدام از این مناطق می‌توانند منبع درآمدی برای خودشان باشند. در کشورهای دیگر هم این کار را می‌کنند. به همین دلیل با ما باید از تفکر سنتی به مدرن گذار داشته باشیم، اما متاسفانه روشن‌ فکرهای ما در حوزه محیط‌زیست با این موضوع مخالف هستند.

از سویی در هیچ جای دنیا محیط‌بان فقط یک فردی سلاح به دست نیست و عنوان راهنمای طبیعت هم کار می‌کند. اصل این است که با انجام این کار جوامع محلی را با خود همراه کنیم، در این صورت اوضاع خیلی بهتر می‌شود. 

محبت‌خانی: درست است، آنقدر که برای پفک و ماکارونی تبلیغ می‌کنند از محیط‌زیست تبلیغ نمی‌شود. شعار ما«۸۰میلیون محیط‌بان» که الکی شکل نمی‌گیرد، اول باید ۸۰میلیون محیط‌دان از مهدکودک‌ها تا دانشگاه‌ها و ... شکل بگیرد.

واقعا تا ۲۰ سال آینده چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ محیط‌زیست فرزند ما است و من واقعا نگرانش هستم. باید دست به دست هم بدهیم، باید به سازمان محیط‌زیست کمک کنیم. عامل اصلی ریزش حیات وحش ما که فقط شکارچی نیست، حیوانات دیگر آب و غذا ندارند. همه جا را تخریب کردیم بعد انتظار داریم یوزپلنگ زنده بماند. اگر آب، هوا و خاک نباشد باید باور کنیم دیگر هیچکدام ما حضور نداریم، ما در حال نابودی علت اصلی تشکیل اجتماعات انسانی هستیم. مقام معظم رهبری گفتند تخریب محیط‌زیست به بهانه ساخت حوزه علمیه صورت نگیرد. باید محیط‌دان داشته باشیم تا هر ایرانی بفهمد اندازه فرزندش باید محیط‌زیست را دوست داشته باشد.


شورای نگهبان چه ایرادی به لایحه گرفت؟

محبت‌خانی: این لایحه درباره محیط و جنگل‌بان‌ها بود و در مجلس گفتند که این لایحه را به ۱۰ یگان دیگر مثل شیلات، میراث فرهنگی و ...تعمیم داده شود.چون این لایحه برای دولت بار مالی داشت شورای نگهبان به آن ایراد گرفت. یک موضوع دیگر هم بحث همیار محیط‌بان‌ها بود، افرادی که در برخی مواقع شهید یا زخمی می‌شوند، ما خواستیم تا حدی این افراد بیمه شوند که خسارت آن‌ها داده شود، این موضوع هم بار مالی دارد و رد شد.

اما هفته پیش اتفاقی رخ داد که شاید برای افکار عمومی همه کارهایی که برای محیط‌بان‌ها رخ داد، زیر سوال برد. برای اولین بار یک محیط‌بان به خاطر قتل یک شکارچی اعدام شد، اصلا ماجرا چه بود؟

محبت‌خانی: شما فیلم این اتفاق را دیدید؟

فارغ از جزئیات، علت این ماجرا چه بود؟

محبت‌خانی: علت وقوع چنین اتفاقی، بحث کمبود آموزش است، محیط‌بان ما هم قانون بکارگیری سلاح را نمی‌دانست هم دوره کنترل خشم نگذرانده بود. من پلیس هم اگر چنین شرایطی را تجربه نکرده بود سرم به باد می‌رفت. خیلی‌ها مخصوصا افراد آن سوی مرز سعی کردند با وقوع این اتفاق قوه قضاییه ما را بی‌کفایت نشان بدهند.

اما اصلا چنین چیزی نبوده است، یک محیط‌بان و همسر و فرزندانش بیرون بوده که متوجه می‌شود که یک خودرو پیکان عبور می‌کند، می‌گویند راننده این خودرو سابقه شکار دارد، من این را تایید نمی‌کنم اما شغل این مرد معلمی بوده است. محیط‌بان دنبال این خودرو می‌رود و از منطقه چهارگانه خارج می‌شود و به نوعی از حوزه ماموریتش خارج می‌شود. از سویی هیچ قانونی هم اجازه نمی‌دهد وقتی شما شکاری را ندیدید به دنبال یک فرد بروید و از منطقه حفاظت شده خارج شوید. اصلا برگه ماموریت برای توست،‌ خانواده‌ات در ماشین چه کار می‌کنند؟ بعد هم به در خانه فرد رفتید، پسرت هم که شروع می‌کند فیلم‌برداری کردن، بعد در همین حالت تیر هم می‌زنید و بعد مقتول جلوی همسر، مادر و خواهرش جان می‌دهد.

اسم این کار محیط‌بانی است؟ این کار چه ربطی به محیط‌بان‌ها دارند؟ محیط‌بان من در جرم غیرمشهود حق تعقیب ندارد، محیط‌بان من زمانی می‌تواند از سلاح استفاده کند که جانش در خطر باشد. قانون می‌گوید اگر شکارچی فرار کرد شما حق ندارید به سمت او تیراندازی کنید.

قبلا هم محیط‌بان محکوم به اعدام داشتیم؟

محبت‌خانی: دو جای دیگر هم ما محیط‌بان محکوم به اعدام داشتیم که خانواده‌ مقتول‌ با گرفتن پول‌های زیاد رضایت دادند، شاکی‌های محیط‌بان وطن‌نوروزی ۷۰۰میلیون تومان پول گرفتند، در یاسوج هم یک میلیارد تومان پول گرفتند. در هر دو این موارد هم قانون بکارگیری سلاح رعایت نشد.

اینکه برگه ماموریت دارید به شما اجازه نمی‌دهد از اسلحه‌اش استفاده کند، وقتی محیط‌بان از پشت به یک شکارچی تیر می‌زند، به اعدام محکوم می‌شود.

این برای من اصلا منطقی به نظر نمی‌آید که یک محیط‌بان بی‌دلیل به فردی شلیک کند، آن هم بدون اینکه هیچ درگیری صورت گرفته باشد.

محبت‌خانی: در قضیه که هفته پیش رخ داد، محیط‌بان در خودرو به همراه خانواده‌اش بوده است. متوجه می‌شود خودرو پیکان با خانواده از جایی رد می‌شود، چون راننده قبلا سابقه شکار داشته است محیط‌بان به او شک می‌کند و این فرد را تعقیب می‌کند، حتی اگر محیط‌بان شکار این فرد را دیده بود هم باز باید مراحلی را طی می‌کرد. شما در یک منطقه‌ای ماموریت داشتی چرا در خانه مقتول رفتی؟


یعنی شما موافقید که با فروش مجوز شکار درآمدزایی کنیم؟

محبت‌خانی: ما اصلا کاری نداریم که بگوییم موافق یا مخالفیم. کشورهای دیگر شکارهایی را به شکل قانونی می‌فروشند و از درآمد آن برای تجهیز کردن محیط‌بان‌ها استفاده کنیم. در ایران هم می‌شد از این مسیر استفاده کنیم و در مناطقی که وفور نعمت است برای یک شکار ۲۰۰میلیون تومان قیمت بگذاریم.

من خودم اصلا نمی‌توانم شکار ببینم و به همین دلیل نمی‌گویم موافق یا مخالفم. اگر پول باشد اصلا می‌گویم این اجازه را ندهیم. این موضوع کار ما در یگان نیست و باید این موضوع را حوزه معاونت طبیعی بپرسید. وظیفه ما حفاظت است و اگر مجوز شکار بدهند بر آن نظارت می‌کنیم.


برچسب ها
نسخه اصل مطلب