hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > روایت داستان اعدام یک محیط‌بان در کافه خبر

روایت داستان اعدام یک محیط‌بان در کافه خبر

«۲ نفر دیگر هم اگر پول نمی‌گرفتند رضایت نمی‌دادند. چرا باید با بیت‌المال چنین کاری انجام بدهیم؟ باید آموزش‌های لازم را به محیط‌بان بدهیم تا جان خودش و دیگران را در خطر نیندازند. من مصاحبه خانواده محترم افضلی را دیدم، من اولین نفری هستم که به آن‌ها تسلیت گفت، بپرسند ببینند آن شب برای دریافت رضایت چقدر تلاش کردم. حالا همین بهانه‌ای شده است تا معاندین بگویند دستگاه قضایی ایران بی‌کفایت است، نه دستگاه قضایی و قوانین ما مشکل ندارد، مشکل ما عدم آموزش محیط‌بان بود.»

۲هفته پیش برای اولین بار در ایران یک محیط‌بان اعدام شد، محیط‌بانی که ۱۰ سال پیش یک مظنون به شکار را به قتل رساند، اتفاقی که حواشی زیادی برای محیط‌بانان به وجود آورد.

ماجرا به ۱۰ سال پیش برمی‌گردد محیط‌بان افضلی که همراه خانواده‌اش بود، متوجه تردد خودرویی در یک منطقه حفاظت شده می‌شود که گفته می‌شود قبلا راننده آن سابقه شکار داشته است. بعد او این فرد را تعقیب می‌کند و سرانجام این فرد مظنون به شکار را مقابل خانه‌اش به قتل می‌رساند. حالا ۱۰ سال از آن ماجرا گذشته است و بعد از این که خانواده قربانی رضایت ندادند، این فرد اعدام شد.اما انگار این اعدام زخمی قدیمی را باز کرد، زخمی از تجربیات تلخ محیط‌بانان، محیط‌بانانی که با سختی زیادی کار می‌کنند و جمعیت زیادی از آن‌ها در سال‌های گذشته شهید شده‌اند.

در همین رابطه با حضور سرهنگ جمشید محبت خانی ،فرمانده یگان حفاظت محیط زیست و منوچهر فلاحی ، معاون یگان حفاظت محیط زیست میزگردی در کافه‌خبر برگزار شد.محبت‌خانی معتقد بود که با تغییر سیستم از سنتی به مدرن می‌توان ارتباط رودررو محیط‌بان و شکارچی را کاهش داد. همچنین او به انتقاداتی که به سازمان محیط‌زیست در رابطه با عدم واکنش آن‌ها به خبر اعدام محیط‌بان انجام می‌شد پاسخ داد.

مشروح این گفت و گو را اینجا بخوانید:

در ابتدا کمی از کارتان بگویید، وظیفه شما در یگان حفاظت محیط زیست دقیقا چیست؟

محبت‌خانی: ما در محیط زیست آب، هوا و خاک را یک طرف قضیه و انسان، حیوان و نباتات را هم در سمت دیگر قرار می‌دهیم، فلسفه وجودی سازمان حفاظت از محیط‌زیست پاسداری از آب، هوا و خاک کشور برای بقای انسان، حیوان و نباتات است.

محیط‌بانان که از نظر کمیت نیروی انسانی نصف کارمندهای سازمان محیط‌زیست را تشکیل می‌دهند بازوی اجرایی سازمان محیط‌زیست هستند، یعنی هر سیاست‌گذاری در معاونت‌ها انجام می‌شود محیط‌بان‌ها باید استفاده کنند. خود محیط‌بان هم فردی مسلح است که برای حفاظت از محیط‌زیست کشور در مناطق ۴گانه مستقر می‌شود و با متخلفین مختلف مخصوصا شکارچیان درگیر می‌شوند. البته از نظر من تغییراتی که در آب، هوا و خاک کشور ایجاد کردیم قطعا پیامدهای بیشتری برای حیات‌وحش داشته تا شکار مستقیم انسان. تنها یک بخشی از یوزپلنگ‌های ایران توسط شکارچیان از بین می‌روند، ما زیست‌گاه‌ها، آب و غذای این‌ها را از بین بردیم تا این اتفاق رخ داد. قطعا این موضوع در آینده دامن‌گیر انسان هم می‌شود، پله‌ بعدی که نابود می‌شود ما هستیم.

فلاحی: سازمان محیط‌زیست براساس دستورالعمل‌هایش از مناطق چهارگانه یعنی پارک‌های ملی، آثار طبیعی ملی، پناه‌گاه‌های حیات وحش و مناطق حفاظت شده، محافظت می‌کند. این‌ها حدود ۱۷میلیون هکتار مساحت دارند و در ۲۸۴ منطقه تقسیم می‌شود. به نوعی مساحت این مناطق حدود ۱۱درصد خاک کشور است، حدود ۶میلیون هکتار هم منطقه شکار ممنوع داریم که در آینده به سطح این مناطق اضافه می‌شود، یعنی چیزی حدود ۲۴میلیون هکتار از مساحت کشور تحت مراقبت سازمان حفاظت از محیط‌زیست است.

در به وجود آمدن این شرایط یعنی بی‌توجهی به محیط‌زیست به نظر شما چه کسی بیشتر مسئول است، نهادهای دولتی یا بحث‌های مربوط به فرهنگ‌سازی؟ مثلا درباره همین بحث شکار، ما هیچ برنامه خاصی در صداوسیما ندیدیم...

فلاحی: ما متاسفانه در بحث حفاظت از محیط‌زیست سنتی عمل می‌کنیم و هرچه می‌خواهیم از این وضعیت خارج شویم چون بخش روشن فکر جامعه از ما حمایت نمی‌کند، این اتفاق رخ نمی‌دهد. برخی افراد هم از بحث‌های زیست‌محیطی مطلع نیستند و دست به کارهایی می‌زنند که به محیط‌زیست آسیب وارد می‌کند. مثلا براساس استاندارها باید در پارک‌های ملی مساحت ۱۰درصدی را برای بحث‌های تفرجی بارگذاری کنید. اما همین الان اگر سرمایه‌گذاری پیدا شود که بخواهد در پارک ملی سنگی را جابه‌جا کند بلافاصله کسانی که مدعی دوست داری محیط‌زیست هستند مخالفت کرده و اقدامات را تا حد زیادی به عقب می‌اندازند.

باید در این مناطق با گردشگری،‌ درآمدی به دست بیاید و از این درآمد برای حفظ محیط‌زیست استفاده شود، اما تنها در ۵درصد پارک‌های ملی ما این اتفاق رخ داده است. هرکدام از این مناطق می‌توانند منبع درآمدی برای خودشان باشند. در کشورهای دیگر هم این کار را می‌کنند. به همین دلیل با ما باید از تفکر سنتی به مدرن گذار داشته باشیم، اما متاسفانه روشن‌ فکرهای ما در حوزه محیط‌زیست با این موضوع مخالف هستند.

از سویی در هیچ جای دنیا محیط‌بان فقط یک فردی سلاح به دست نیست و عنوان راهنمای طبیعت هم کار می‌کند. اصل این است که با انجام این کار جوامع محلی را با خود همراه کنیم، در این صورت اوضاع خیلی بهتر می‌شود. 

محبت‌خانی: درست است، آنقدر که برای پفک و ماکارونی تبلیغ می‌کنند از محیط‌زیست تبلیغ نمی‌شود. شعار ما«۸۰میلیون محیط‌بان» که الکی شکل نمی‌گیرد، اول باید ۸۰میلیون محیط‌دان از مهدکودک‌ها تا دانشگاه‌ها و ... شکل بگیرد.

واقعا تا ۲۰ سال آینده چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ محیط‌زیست فرزند ما است و من واقعا نگرانش هستم. باید دست به دست هم بدهیم، باید به سازمان محیط‌زیست کمک کنیم. عامل اصلی ریزش حیات وحش ما که فقط شکارچی نیست، حیوانات دیگر آب و غذا ندارند. همه جا را تخریب کردیم بعد انتظار داریم یوزپلنگ زنده بماند. اگر آب، هوا و خاک نباشد باید باور کنیم دیگر هیچکدام ما حضور نداریم، ما در حال نابودی علت اصلی تشکیل اجتماعات انسانی هستیم. مقام معظم رهبری گفتند تخریب محیط‌زیست به بهانه ساخت حوزه علمیه صورت نگیرد. باید محیط‌دان داشته باشیم تا هر ایرانی بفهمد اندازه فرزندش باید محیط‌زیست را دوست داشته باشد.


یعنی شما نقش فرهنگ‌سازی را در تخریب محیط‌زیست بیشتر از دیگر عوامل می‌دانید؟

محبت‌خانی: مهمترین موضوع آموزش و فرهنگ‌سازی است، باید تا می‌توانیم در مهدکودک‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، تلویزیون، رادیو و ... این کار را شروع کنیم، باید برای حفظ از محیط‌زیست سرمایه‌گذاری کنیم. من سامانه ۸۰میلیون محیط‌بان را در یگان قرار دادم چون نگران هستم.

 من اهل روستایی هستم در همدان، تا پنجم ابتدایی دو چشمه در روستای ما وجود داشت که در آن به وفور آب وجود داشت، یک نیروگاه ۲۰کیلومتری روستای ما ساخته شد و در نتیجه تمام روستاها تا یک شعاع خاص نابود شدند، این نیروگاه آب روستا را خشک کرد. مردم روستای ما آب آشامیدنی ندارند. من خودم زجر کشیده تصمیمات نادرست زیست‌محیطی هستم.

به بحث محیط‌بان‌ها برگردیم، در سرتاسر ایران چند محیط‌بان حاضر هستند؟

محبت‌خانی: ۳۴۰۰ محیط بان داریم که ۲۷۰۰ نفر از آن‌ها در پاسگاه‌ها هستند و آن‌ها در ۶۰۴ پاسگاه در مساحتی حدود ۱۹میلیون هکتار کار می‌کنند، نسبت به چارت سازمان محیط‌زیست باید حدود ۷هزار محیط‌بان داشته باشیم. نسبت به استاندارد جهانی هم تعداد محیط‌بان‌های ما باید ۸ برابر شود.

اما برای اینکه اهمیت محیط‌زیست برای مردم و مسئولان جا نیافتاده است تعداد اصلا افزایش پیدا نکرده است، درخواست برای محیط‌بانی بسیار زیاد است اما باید مجوز استخدام بدهند. ما با دوندگی‌های زیاد و پیگیری آقای کلانتری کاری کردیم که دولت بپذیرد برای ۱۰سال، سالی ۳۰۰نفر استخدام کنیم. این افراد باید تحصیلاتشان دیپلم‌های چهارگانه باشد، البته ما حتی محیط‌بان دکتر هم داریم، که فقط از روی عشق و علاقه وارد این کار می‌شود و به ما می‌گویند رشته آن‌ها دیپلم است. برخی هم از بیکاری وارد این کار می‌شوند.

فلاحی: همانطور که جناب سرهنگ گفتند، استاندارد جهانی در رابطه با تعداد محیط‌بان‌ها حدود هزار هکتار برای هر نفر محیط‌بان است، براین اساس باید چیزی حدود ۲۴هزار نیرو داشته باشیم. از سویی نیروهای ما، هم زمان در شیفت نیستند و معمولا ۵۰درصد نیروها سرکار هستند، براین اساس عدد محیط‌بان‌های ما با استاندراد جهانی فاصله زیادی دارد.

این جمعیت کمتر از استاندارد محیط‌بان‌ها، چه مشکلاتی در شغلشان دارند؟

محبت‌خانی: ببینید محیط‌بان‌ها لباس، اسلحه و درجه دارند و ۵ درصد جمعیت آن‌ها هم شهید هستند که خیلی زیاد است. ۳۷۰ جانباز تیرخورده هم داریم، در گلستان محیط‌بانی دیدم که با بیش از ۲۰۰ ساچمه کار می‌کرد، با این وجود محیط‌بان‌های ما را کارمند صدا می‌کنند. من خیلی تلاش می‌کنم که دریافتی‌های محیط‌بان با نیروهای مسلح یکی شود، هیچ شغل دیگری نداریم که این درصد از جمعیتشان شهید بشود، دریافتی محیط‌بان باید با نیروهای مسلح تطبیق داده شود؛ هم اکنون دریافتی این افراد از نیروهای مسلح ۲۰درصد کمتر است.

یک محیط‌بان که ۱۵ شبانه روز در ماه مشغول کار است باید هزینه وعده‌های غذاییش را از کجا پرداخت کند؟ با این درآمد محیط‌بان چگونه می‌توانند این هزینه را تقبل کنند. در نیروهای نظامی این هزینه پرداخت می‌شود.

چه کارهایی برای این مشکلات انجام دادید؟

محبت‌خانی: با پیگیری‌های انجام شده استحقاقی محیط‌بان برای وعده‌های غذا در برخی مناطق پرداخت شده است. جدای از حقوق و اضافه کاری باید حداقل ۴۵۰هزار تومان جیره غذای محیط‌بان پرداخت شود. در این رابطه به موفقیت‌هایی هم رسیدیم به همین دلیل باید من از آقای کلانتری و سردار شرفی رییس پلیس پیشگیری تشکر کنم که از محیط‌بان‌ها حمایت ویژه‌ای کردند.

نسبت به ۲ سال بیش حقوق محیط‌بان‌ها بالای ۴۰درصد افزایش پیدا کرده است، نمی‌گویم از این وضع راضی هستم اما اوضاع خیلی بهتر شده است، ما ۴۰میلیارد تومان تجهیزات از وزارت دفاع خریدیم، ۴۱ دستگاه خودرو خریدیم که به دستور رییس سازمان محیط‌زیست همه باید در اختیار محیط‌بان‌ها قرار بگیرند.

فلاحی: یکی دیگر از مشکلات ما بحث امنیت شغلی محیط‌بانان است، تا چند سال پیش تعداد نیروهای پیمانی و رسمی جذب شده در سازمان محیط‌زیست کمتر از ۲هزار نفر بود. در سال‌های اخیر ما نیروهای جدیدی جذب کردیم. در مقطعی ۵۰۰نفر از خانواده شهدا به عنوان محیط‌بان جذب شدند اخیرا هم با مجوز دولت ۳۰۰ محیط‌بان دیگر جذب کردیم.

از سویی، براساس قانون خدمات کشوری هر کارمند باید در ماه ماهانه ۱۷۶ ساعت موظفی کار کند، در صورتی که براساس دستورعملی که از قبل داشتیم محیط‌بان ما ۱۸ شبانه روز یا بهتر بگویم ۴۳۲ ساعت در ماه کار می‌کند، این عدد ۲۵۶ ساعت بیش‌تر از استاندارد وزارت کار است. حالا دیگر محیط‌بان‌ها به جای ۱۸ روز در ماه، هر ماه چیزی حدود ۱۵ روز کار می‌کنند و ۷۲ ساعت، از کار اضافه محیط‌بان‌ها کم شد.

بحث امنیت شغلی برای یک کارمند رکن اصلی است، در این حوزه کارهای خوبی انجام دادیم تا دغدغه‌های محیط‌بان‌ها تا حدی حل شود.

سرنوشت لایحه‌ حمایت از محیط‌بان چه شد؟ بالاخره این لایحه تصویب می‌شود؟

محبت‌خانی: لایحه ما در مجلس تصویب شد، در شورای نگهبان رد شد و دوباره به مجلس برگشت و خودمان هم نمی‌دانیم وضعیتش چیست. باید ببینیم اصلا لایحه کجاست، شاید بهتر باشد اسمش را بگذاریم لایجه گم‌شده محیط‌بانان، خودم هم نمی‌دانم کی این لایحه تصویب می‌شود.


شورای نگهبان چه ایرادی به لایحه گرفت؟

محبت‌خانی: این لایحه درباره محیط و جنگل‌بان‌ها بود و در مجلس گفتند که این لایحه را به ۱۰ یگان دیگر مثل شیلات، میراث فرهنگی و ...تعمیم داده شود.چون این لایحه برای دولت بار مالی داشت شورای نگهبان به آن ایراد گرفت. یک موضوع دیگر هم بحث همیار محیط‌بان‌ها بود، افرادی که در برخی مواقع شهید یا زخمی می‌شوند، ما خواستیم تا حدی این افراد بیمه شوند که خسارت آن‌ها داده شود، این موضوع هم بار مالی دارد و رد شد.

اما هفته پیش اتفاقی رخ داد که شاید برای افکار عمومی همه کارهایی که برای محیط‌بان‌ها رخ داد، زیر سوال برد. برای اولین بار یک محیط‌بان به خاطر قتل یک شکارچی اعدام شد، اصلا ماجرا چه بود؟

محبت‌خانی: شما فیلم این اتفاق را دیدید؟

فارغ از جزئیات، علت این ماجرا چه بود؟

محبت‌خانی: علت وقوع چنین اتفاقی، بحث کمبود آموزش است، محیط‌بان ما هم قانون بکارگیری سلاح را نمی‌دانست هم دوره کنترل خشم نگذرانده بود. من پلیس هم اگر چنین شرایطی را تجربه نکرده بود سرم به باد می‌رفت. خیلی‌ها مخصوصا افراد آن سوی مرز سعی کردند با وقوع این اتفاق قوه قضاییه ما را بی‌کفایت نشان بدهند.

اما اصلا چنین چیزی نبوده است، یک محیط‌بان و همسر و فرزندانش بیرون بوده که متوجه می‌شود که یک خودرو پیکان عبور می‌کند، می‌گویند راننده این خودرو سابقه شکار دارد، من این را تایید نمی‌کنم اما شغل این مرد معلمی بوده است. محیط‌بان دنبال این خودرو می‌رود و از منطقه چهارگانه خارج می‌شود و به نوعی از حوزه ماموریتش خارج می‌شود. از سویی هیچ قانونی هم اجازه نمی‌دهد وقتی شما شکاری را ندیدید به دنبال یک فرد بروید و از منطقه حفاظت شده خارج شوید. اصلا برگه ماموریت برای توست،‌ خانواده‌ات در ماشین چه کار می‌کنند؟ بعد هم به در خانه فرد رفتید، پسرت هم که شروع می‌کند فیلم‌برداری کردن، بعد در همین حالت تیر هم می‌زنید و بعد مقتول جلوی همسر، مادر و خواهرش جان می‌دهد.

اسم این کار محیط‌بانی است؟ این کار چه ربطی به محیط‌بان‌ها دارند؟ محیط‌بان من در جرم غیرمشهود حق تعقیب ندارد، محیط‌بان من زمانی می‌تواند از سلاح استفاده کند که جانش در خطر باشد. قانون می‌گوید اگر شکارچی فرار کرد شما حق ندارید به سمت او تیراندازی کنید.

قبلا هم محیط‌بان محکوم به اعدام داشتیم؟

محبت‌خانی: دو جای دیگر هم ما محیط‌بان محکوم به اعدام داشتیم که خانواده‌ مقتول‌ با گرفتن پول‌های زیاد رضایت دادند، شاکی‌های محیط‌بان وطن‌نوروزی ۷۰۰میلیون تومان پول گرفتند، در یاسوج هم یک میلیارد تومان پول گرفتند. در هر دو این موارد هم قانون بکارگیری سلاح رعایت نشد.

اینکه برگه ماموریت دارید به شما اجازه نمی‌دهد از اسلحه‌اش استفاده کند، وقتی محیط‌بان از پشت به یک شکارچی تیر می‌زند، به اعدام محکوم می‌شود.

این برای من اصلا منطقی به نظر نمی‌آید که یک محیط‌بان بی‌دلیل به فردی شلیک کند، آن هم بدون اینکه هیچ درگیری صورت گرفته باشد.

محبت‌خانی: در قضیه که هفته پیش رخ داد، محیط‌بان در خودرو به همراه خانواده‌اش بوده است. متوجه می‌شود خودرو پیکان با خانواده از جایی رد می‌شود، چون راننده قبلا سابقه شکار داشته است محیط‌بان به او شک می‌کند و این فرد را تعقیب می‌کند، حتی اگر محیط‌بان شکار این فرد را دیده بود هم باز باید مراحلی را طی می‌کرد. شما در یک منطقه‌ای ماموریت داشتی چرا در خانه مقتول رفتی؟


مگر محیط‌بان برای محکوم کردن این فرد راه حل دیگری هم داشت؟

محمدخانی: قانون می‌گوید در چنین موقعی بلافاصله این موضوع باید به مقام‌های قضایی اطلاع داده و برای بازرسی خانه و خودروی فرد درخواست مجوز شود.اختیارات در جرم غیرمشهود با جرم مشهود کاملا فرق دارد. در آن زمان دو بار هم نیروهای ما با این محیط‌بان در زندان حرف زدند او هم گفته است اگر برگردد دوباره این کار را انجام می‌دهد. این موضوع مکتوب است.

وقتی محیط‌بانی ۱۴۰ شهید داده است ما نباید بگوییم خود محیط‌بان قاتل است. این فرد قانون بکارگیری سلاح را رعایت نکرده و قتل عمد رخ داده است. ده سال است که سازمان محیط‌زیست سعی کرد رضایت بگیرد اما رضایت ندادند.

۲ محیط‌بان دیگر هم که بخشیده شدند اگر پول نمی‌گرفتند رضایت نمی‌دادند. چرا باید با بیت‌المال چنین کاری انجام بدهیم؟ باید آموزش‌های لازم را به محیط‌بان بدهیم تا جان خودش و دیگران را در خطر نیندازند. من مصاحبه خانواده محترم افضلی را دیدم، من اولین نفری هستم که به آن‌ها تسلیت گفت، بپرسند ببینند آن شب برای دریافت رضایت چقدر تلاش کردم. حالا همین بهانه‌ای شده است تا معاندین بگویند دستگاه قضایی ایران بی‌کفایت است، نه دستگاه قضایی و قوانین ما مشکل ندارد، مشکل ما عدم آموزش محیط‌بان بود.

محیط‌بان‌ها بشنوند اگر آن‌ها هم قانون را رعایت نکنند، اعدام می‌شوند. ما برای امنیت و نه کشتار مردم اسلحه دستمان گرفتیم. فلسفه وجودی اسلحه برای محیط‌بان حفظ جان خودش است، ما نمی‌توانیم از محیط‌بان بخواهیم برای شکار ۲ آهو فردی را به قتل برساند، مگر می‌شود بخاطر حیات‌‍وحش انسان را به قتل برسانیم؟

محیطبانان عزیز، من ۲ سال و ۲ ماه است که خدمت‌گذارتان هستم، بارها خودم شخصا این قوانین را برای شما خواندم، بدون یک ریال حق‌التدریس این موضوع را به شما توضیح دادم. اسلحه‌ای که در دستتان است برای حفظ جان خود شماست و اگر کسی به شما حمله کرد می‌توانید بنا بر قانون از سلاحتان استفاده کنید. ما حتی اجازه نداریم به خودرو فرد در حال فرار تیراندازی کنیم، قانون‌گذار این مجوز را نمی‌دهد که فردا محیط‌بان لاستیک را هدف بگیرد اما تیر به خود فرد بخورد. حفظ جان انسان برای ما مهم‌تر است.

اما جناب سرهنگ گفته می‌شود سازمان محیط‌زیست نسبت به اعدام آقای افضلی هیچ واکنشی نشان نداد.

محبت‌خانی: من برای افضلی خیلی ناراحت هستم، اما نمی‌خواهم فالوئر زیاد کنم، من باید حقایق را بگویم، من باید از قوانین کشورم دفاع کنم، باید از محیط‌بان‌ها دفاع کنم، محیط‌بانان بفهمند که قوانین و قاضی مقصر نیست و برخی موارد رعایت نشد که یک محیط‌بان اعدام شد.

برخی جوری صحبت می‌کنند که انگار رای اعدام را من صادر کردم، من فقط می‌گویم علل صدور این رای چیست. باید این‌ها را بگویم که محیط‌بان دیگری درگیر این قضیه نشود. اگر نگویم هر سال ۱۰ نفر کشته و ۱۰ محیط‌بان هم اعدام می‌شوند.

من باید جوری برنامه‌ریزی کنم که در ایران ما هیچ کسی کشته نشود، چه محیط‌بان، چه شکارچی، اصلا نباید بگذاریم شکارچی وارد منطقه شود.

این درگیری مستقیم بین محیط‌بان و شکارچی چقدر جان افراد را به خطر انداخته است؟

تاکنون حدود ۱۴۰ محیط‌بان شهید شده‌اند، در ۲ سالی که من در این سمت هستم هم ۴ نفر از عزیزان با تیراندازی مستقیم شکارچیان متخلف شهید شدند، ۵ نفر هم از محیط‌بانان از بین رفته‌اند. اینجا باید فکر کنیم، جامعه حریف ما در حوزه شکار ایرانی هستند، آرزو دارم کاش هیچ درگیری بین شکارچی و متخلف نداشته باشیم.

این که شکارچی‌ها حاضر می‌شوند چنین راه خطرناکی را انتخاب کنند دلایل مختلفی دارد، برخی علل معیشتی دارند، باید نوعی درآمدزایی پایدار برای این افراد پیدا کنیم. برخی هم تفریحی این کار را انجام می‌دهند، این گونه افراد با فروش مجوز، حاضر هستند با پرداخت پول شکار کنند، مسئولیت این موضوع با معاونت طبیعی است. ما اگر بتوانیم این ۲ مسئله را حل کنیم، قطعا درگیری با محیط‌بان نخواهیم داشت.

برخی می‌گویند جریمه‌های زیادی که برای شکارچی‌ها قرار داده شده باعث شده تا کار به اینجا بکشد؟

محبت‌خانی: اول بگویم که اگر محیط‌بان قانون بکارگیری سلاح را بخواند جان خود و طرف مقابلش را حفظ می‌کند، متاسفانه در اثر ندانستن محیط‌بانمان در جایی که باید تیراندازی می‌کرده هم تیر نزده و به قتل رسیده است، همچنین تا ۲ سال پیش محیط‌بانان ما جلیقه ضدگلوله نداشتند، حالا هم که این جلیقه‌ها خریداری شده است بخاطر سنگینی برخی محیط‌بان‌ها آن‌ها را نمی‌پوشند.

من می‌خواهم بدانم اصلا علت اصلی شروع درگیری چیست؟

محبت‌خانی: ببینید اولا برخی از شکارچی‌ها آن قدر شکار کردند که سنگ دل شده‌اند، این فرد می‌داند اگر دستگیر شود باید جریمه بدهد و زندانی شود، به محیط‌بانمان تیراندازی می‌کند. اسلحه‌های شکاری هم خیلی دقیق نیستند شاید هدف اصلا به قتل رساندن محیط‌بان نباشد.

فلاحی: برخی از این افراد هم اشرار هستند،  مثلا در کرمان شکارچی که محیط‌بان را به قتل رساند یک قاچاقچی موادمخدر سابقه دار بود. محیط‌بان‌ها متاسفانه با چنین افرادی هم روبرو می‌شوند. این‌ها افرادی هستند که گرفتن جان انسان‌ها برای آن‌ها ساده است.

بهتر نبود کاری کنیم که ارتباط مستقیم بین محیط‌بان و شکارچی کن شود؟ مثلا در کشوری مثل آمریکا که شکار با دوربین‌های زمینی و ماهواره‌ای رصد می‌شود، کلا ۲۵ محیط‌بان کشته شده‌اند.

محبت‌خانی: در برنامه‌های امسال‌مان است که دوربین‌های حرفه‌ای به محیط‌بان بدهیم، در مناطق دوربین‌های مدار بسته قرار بدهیم و ... که محیط‌بان را انقدر به شکل مستقیم با شکارچی درگیر نکنیم. می‌توانیم از این تجربیات استفاده کنیم، منتظریم بودجه این طرح تامین شود. من بر استفاده از تجهیزات نوین که می‌تواند ارتباط رودررو بین محیط‌بان و شکارچی تاکید زیادی می‌کنیم.

در ۵ درصد مناطق هم کارهایی انجام دادیم اما در دیگر مناطق سنتی کار می‌کنیم. پس بله با استفاده از تجهیزات نوین می‌توان این کار را انجام داد.

فلاحی: در آمریکا بحث تخلف به دلیل شکار غیر مجاز وجود ندارد، در پارک‌های ملی آمریکا یکی از بالاترین منابع درآمدی فروختن شکار است. به همین دلیل می‌گویم ما سنتی کار می‌کنیم، مثلا کافی‌ست شما چنین موضوعی را در ایران مطرح کنید بلافاصله هجمه‌های زیادی به سمتتان وارد می‌شود. در صورتی که یکی از منابعی که می‌تواند ارز وارد کشور کند همین بحث شکار حیات‌وحش است.

فکر نکنید در آمریکا شکار انجام نمی‌شود اما با روش خاصی این کار را انجام می‌دهند و شکار منبع درآمدشان است، نه این که ما مدافع شکار باشیم، اما این هم پتانسیلی است که اصلا آن را در نظر نمی‌گیریم.


یعنی شما موافقید که با فروش مجوز شکار درآمدزایی کنیم؟

محبت‌خانی: ما اصلا کاری نداریم که بگوییم موافق یا مخالفیم. کشورهای دیگر شکارهایی را به شکل قانونی می‌فروشند و از درآمد آن برای تجهیز کردن محیط‌بان‌ها استفاده کنیم. در ایران هم می‌شد از این مسیر استفاده کنیم و در مناطقی که وفور نعمت است برای یک شکار ۲۰۰میلیون تومان قیمت بگذاریم.

من خودم اصلا نمی‌توانم شکار ببینم و به همین دلیل نمی‌گویم موافق یا مخالفم. اگر پول باشد اصلا می‌گویم این اجازه را ندهیم. این موضوع کار ما در یگان نیست و باید این موضوع را حوزه معاونت طبیعی بپرسید. وظیفه ما حفاظت است و اگر مجوز شکار بدهند بر آن نظارت می‌کنیم.


امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام