مراکش یا مغرب کشوری در شمال غربی آفریقا که به دلیل زبان و اشتراکات فرهنگی و اجتماعیاش بخشی از جهان عرب به شمار میآید. شاید علاقهمندان به سینما مراکش را با کازابلانکا و دنبال کنندگان سیاست این کشور را با بهار عربی بشناسند اما این روزها جام جهانی سبب شده تا مردم، مراکش را به فوتبال بشناسند. مراکش به مرحله نیم نهایی بزرگترین رویارویی فوتبالی جهان؛ جام جهانی رسیده است و رؤیایی را محقق کرده که آرزوی جهان عرب است. مراکش در جام جهانی 2022 با میزبانی یک کشور عربی بهنوعی نماینده مسلمانان نیز است و از آوارگان سوری گرفته تا فلسطینیان و عراقیها و تونسیها و ... همگی با پیروزیاش جشن گرفته و به افتخاراتش بالیدهاند. بیدلیل نیست که مراکشیها پس از هر برد پرچم فلسطین را برافراشتند و نشان دادند که مردم مراکش برخلاف سیاستمداران و حکمرانانشان چه نگرشی نسبت به اشغال فلسطین دارند.
مراکشی که این روزها با فوتبال به جهان معرفیشده است سالهای پر افتوخیزی را سپری کرده تا امروز به ثبات نسبی و شکننده اجتماعی و سیاسی دستیافته است. در واپسین ماههای سال 2010 و ماههای آغازین سال 2011 در هیاهوی بهار عربی زمانی که تونسیها علیه زینالعابدین بن علی و مصریها علیه حسنی مبارک شوریدند و درحالیکه در لیبی برای نابودی دیکتاتوری به نام قذافی قیام کرده بودند و سوریه، بحرین و یمن نیز به این جنبش ملحق شده بودند، مردم مراکش نیز مانند همزبانان خود به خیابانها آمدند و علیه محمد ششم پادشاه خود و نظام سیاسی کشور اعتراض کردند؛ اما با تصمیم محمد ششم مسیر بهار عربی در مراکش از دیگر کشورهای عربی جدا شد تا عنوان باثباتترین کشور آفریقایی و عرب هم چنان بر روی مراکش باقی بماند. محمد ششم پادشاه مراکش از اولین رهبرانی بود که به اعتراضهای بهار عربی واکنش نشان داد و در پاسخ به تظاهرات ۲۰ فوریه ۲۰۱۱ که در اعتراض به فساد مالی و سیاسی حکومت برگزارشده بود، در مارس همان سال مجموعهای از تغییرات در قانون اساسی را به همهپرسی گذاشت، در ماه نوامبر 2011 اسلامگرایان در انتخابات مجلس قانونگذاری پیروز شدند و ملک محمد ششم یک رهبر اسلامگرا به نام عبدالاله بن کیران را به نخستوزیری منصوب کرد .نخستوزیری که تا سال 2017 نیز بر این منصب قرار داشت. مراکش تنها کشوری بود که در مسیر بهار عربی ثبات خود را حفظ کرده و به سرنوشت مصر، تونس، لیبی، یمن و سوریه دچار نشد. هرچند این ثبات شکننده است و برخی از کارشناسان سیاسی معتقدند احتمال دارد بهار عربی جدیدی از این کشور آغاز شود اما سرنوشت اعتراضات کشورهایی همچون مصر، لیبی، تونس، یمن و سوریه چشم مردم کشورهای مختلف ازجمله مراکشیها را ترسانده است. بهار عربی در تونس با بیرون راندن یک دیکتاتور به ظهور قیس سعید دیکتاتور دیگری انجامیده، در مصر رئیسجمهور دولت انقلابی یعنی محمد مرسی زیر خروارها خاک است و یک ارتشی (رئیس ارتش مصر) به نام عبدالفتاح السیسی جایگزین او و رئیسجمهور شده و حسنی مبارک دیگری را تکرار میکند، در لیبی حکومت 41 ساله دیکتاتوری قذافی به زیر کشیده شد و قذافی به هلاکت رسید اما لیبی حالا میان دو دولت تقسیمشده و مانند یمن و سوریه صحنه جنگ است. درخواستهای اجتماعی و سیاسی در اکثر کشورهایی که با بهار عربی به آینده امیدوار بودهاند شکستخورده و تنها مراکش از این تعبیر وارونه رؤیا جان به دربرده است، هرچند مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مراکش هم چنان باپرجاست و فوتبال تنها بخشی از هویت مراکشیها را به جهانیان نشان میدهد. اما همین فوتبال مظهر خشم و امید توأمان است و نام مراکش در میان مردم جهان با این سه کلمه تداعی میشود: فوتبال، خشم و امید.
مراکش؛ تلاقی خشم و امید
شاید علاقهمندان به سینما مراکش را با کازابلانکا و دنبال کنندگان سیاست این کشور را با بهار عربی بشناسند اما این روزها جام جهانی سبب شده تا مردم، مراکش را به فوتبال بشناسند.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران